تیمم برای هر نماز فریضه‌ای واجب است

قبلا مراتب نیت در تیمم را بیان کردیم و اینک دلایل آن را بیان می‌کنیم، قبلا دانستیم که با یک تیمم تنها یک نماز فریضه گزارده می‌شود و بهترین دلیل بر این ادعا، آیه وضو و تیمم است:

﴿إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰهِ فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَکُمۡ وَأَیۡدِیَکُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِکُمۡ وَأَرۡجُلَکُمۡ إِلَى ٱلۡکَعۡبَیۡنِۚ وَإِن کُنتُمۡ جُنُبٗا فَٱطَّهَّرُواْۚ وَإِن کُنتُم مَّرۡضَىٰٓ أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنکُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ أَوۡ لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَلَمۡ تَجِدُواْ مَآءٗ فَتَیَمَّمُواْ﴾ [المائده: ۶].

«هرگاه (اراده نماز خواندن کردید)…..تا آخر آیه».

می بینیم که این آیه وضو و تیمم را برای هر نمازی واجب کرده است، و در آغاز اسلام چنین بود که می‌بایست برای هر نمازی وضو گرفت. سپس وضو از این ترتیب خارج شد چون پیامبر صلی الله علیه وسلم عملا با یک وضو بیش از یک نماز خواند:

«فَإِنَّهُ صَلَّی یَومَ الفَتحِ خَمسَ صَلَواتٍ بِوُضُوءٍ واحِدٍ» (حدیث صحیح رواه ابن عمر).

«او در روز فتح مکه پنج نماز فرض را با یک وضو به جای آورد».

پس تیمم به مقتضای آیه بر حال خود ماند. و ابن عباس م گفت:

«مِنَ السُّنَّهِ أَن لا یُصَلِّیَ بِالتِّیَمَّم إِلاَّ مَکتُوبَهً واحِدهً».

«سنت بر این بوده که جز یک نماز فریضه با یک تیمم خوانده نشود».

صحابی وقتی گفت: سنت چنین است، مقصود سنت و طریقه ای است که پیامبر صلی الله علیه وسلم بر آن بوده است. و به روایت بیهقی از ابن عمر م آمده است که او گفت:

«یَتَیَمَّمُ لِکُلِّ صَلاهٍ وَإِن لَمْ یُحْدِثْ». «باید برای هر نمازی شخص تیمم کند اگر چه بی‌وضویی و حدث برایش پیش نیامده باشد».

و با یک تیمم شخص می‌تواند هر اندازه که دلش بخواهد نمازهای سنت بخواند چون همه نمازهای سنت در حکم یک نماز هستند، به دلیل این که اگر برای یک رکعت تکبیره التحریم گفت، می‌تواند تا یکصد رکعت آن را ادامه دهد و برعکس نیز، و چون تکلیف تیمم برای هر نماز سنت، آن چنان مشقت و رنج دارد که ممکن است به ترک نماز سنت بیانجامد و شریعت در آن تخفیف قایل شده است. برای اینکه کسی که می‌تواند نماز سنت را ایستاده بخواند می‌تواند آن را نشسته نیز بخواند و می‌تواند سواره و به غیر جهت قبله هم در سفر بخواند تا نماز سنت فراوان باشد و شخص در ادای آن خسته و بریده نشود و آن‌ها را ترک نکند. اگر جُنُب و یا بی‌وضو آبی یافت که کفایت او را نمی‌کرد بر او واجب است که آن را استعمال کند و برای باقی و به جای آن تیمم کند، چون آنچه که مقدور و ممکن است به سبب آنچه که مقدور و ممکن نیست، ساقط نمی‌شود.

و همچنین اگر کسی ناپاکی‌هائی داشت و آن قدر آب یافت که می‌توانست بعضی از آن‌ها را بدان بشوید بر او واجب است که آن قسمت‌ها را با آب بشوید. اگر کسی بی‌وضو یا جنب بود و بر بدن او نجاست و ناپاکی بود و مقداری آب داشت که تنها برای یکی از آن‌ها کفایت می‌کرد اول باید نجاست و ناپاکی را بشوید و برای وضو یا جنابت بدلی هست که تیمم است. اگر کسی نه آب یافت و نه خاک برای احترام وقت، نمازش را می‌خواند و بعد آن را اعاده می‌کند.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …