﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَ﴾ [المائده: ۶۷]. ﴿ٱلۡیَوۡمَ أَکۡمَلۡتُ لَکُمۡ دِینَکُمۡ﴾ [المائده: ۳].
- مانند سایر آیات مورد استناد شیعه، این نیمه آیات (زیرا اینها قسمتی از یک آیه هستند) را نیز نباید در کل آیه و همچنین با آیات قبل و بعد تفسیر کرد. در صورتیکه آیات قبلی دارد احکام فقهی اسلام و برتری آنها را بر قواعد مسیحی و یهودی بیان میکند.
- آیات قرآن بنا بر اجماع علمای سنی و شیعه موقوفی هستند یعنی نه تنها در آنها تحریفی صورت نگرفته بلکه حتی مکان و جای هر آیه را پیامبر اکرم تعیین نمودهاند. (البته برای به خاطر سپردن ولی کتابت و جمع آوری کلی و همه جانبه در زمان خلفاء انجام گرفته است) پس چرا ایشان ابتدا آیه اکمال را در اول سوره مائده قرار داده و آنگاه در اواسط سوره آن هم در میانه یک آیه آیه ابلاغ را تعیین کردهاند؟
- آن دسته از روایات متواتری که شان نزول آیه ابلاغ را در غدیر خم میداند به دو نفر(ابوسعید خدری و ابن عباس) ختم میشود پس خبر، واحد است و حجیت ندارد.
- چرا ابوسعید خدری پس از شورش علیه حضرت عثمان، تا مدتی با حضرت علی بیعت نمیکند؟ (تاریخ طبری)
- در میان اکثر سلسله روات این حدیث، نام ابوهارون عبدی (عماره ابن جوین، با مذهب تشیع) وجود دارد. که علمای علم رجال سنی و برخی از علمای علم رجال شیعه او را تضعیف کردهاند. (ذهبی در المیزان و امام احمد و سلیمان او را ضعیف و دروغگو و شیعه متروک دانستهاند) به هر حال وجود نام او بین سلسله روات این احادیث اندکی جای تامل دارد. جالب است بدانیم برخی دیگر از احادیث مورد دستاویز شیعه نیز از طریق همین شخص، نقل شده است.
- احادیث دیگری وجود دارد که به حضرت علی و حضرت عمر ابن خطاب و معاویه میرسد که گفتهاند آیه اکمال در عرفه و چند روز قبل از واقعه غدیر نازل شده است. (البته شیعه برای فرار از این تناقض میگوید این آیه دو بار نازل شده! یک بار در عرفه و یکبار در غدیر خم! قضاوت با شعور خوانندگان).
- با اینهمه تهدید اگر آیه مربوط به غدیر است چرا پیامبر صلی الله علیه وسلم در ابلاغ ما انزل من ربک (نعوذ بالله) دچار ترس و سستی و تقیه شده و موضوع به این مهمی را هم تاخیر انداخته و هم با کلمهای (مولی) بیان کردهاند که دارای ۲۷ معنی متفاوت است که هیچکدام معنی خلیفه و امیر و جانشین را نمیدهد؟
- حدیث واحدی از ابن عباس وجود دارد که میگوید این آیه هنگام اعلام خداوند به دعوت علنی اسلام (پس از سه سال دعوت مخفی) نازل شده هر چند این روایت واحد است ولی کاملا با مفاد آیه همخوانی دارد زیرا:
خدا در این آیه میفرماید: ما تو را از شر مردم حفظ میکنیم در صورتیکه در غدیر خم پیامبر اکرم دهها هزار نفر طرفدار از جان گذشته داشته چرا باید از کسی بترسند. ولی در ابتدای دعوت در مکه آشکار کردن دعوت و رد خدایان و باطل دانشتسن عقاید آباء و اجدادی انها واقعاً جای ترس هم داشته. تمامی آزارها و شکنجهها نیز با این دعوت علنی شروع میشود.
در انتهای آیه خدا میفرماید: همانا خدا گروه کافران را هدایت نمیکند. نه تنها در غدیر خم بلکه در آن لحظه در هیچ کجای عربستان کافری وجود نداشته است. در صورتیکه در ابتدای دعوت همه اعراب کافر بودهاند. اگر هم میگویید عدم پذیرش ولایت علی کفر است این مصادره به مطلوب است زیرا هنوز شما نتوانستهاید اصل قضیه را ثابت کنید تا بخواهید از آن نتیجهگیری کنید.
خدا میگوید: ای پیامبر برسان آنچه بر تو نازل شده. یعنی تمام آنچه در این سه سال به تو گفتیم را به مردم، ابلاغ کن. شما باید به ما بگویید آنچه مورد نظر شماست در کجای قرآن وجود دارد که پیامبر باید آن را ابلاغ کند ﴿بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ مِن رَّبِّکَ﴾ «برسان آنچه از خدا بر تو نازل شده است».
البته روایات متواتر دیگری وجود دارد که میگوید این آیه در جریان یکی از جنگها نازل شده ولی چندان با شرایط موضوع وفق نمیکند. هرچند اکثر براردان اهل سنت این روایات را در خصوصشان نزول این آیه قبول دارند ولی از نقطه نظر تاریخی این آیه به نظر من با آن خبر واحد ابن عباس بیشتر جور در میآید. والله اعلم. نکته بسیار مهمی که من دوست دارم بدانم روحانیون چه توجیهی برای آن میتراشند این است که اگر این آیه در غدیر خم و در جمع ۷۰ یا ۱۲۰ هزار نفر از مسلمانان نازل شده است چرا در انتهای آیه آمده: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡکَٰفِرِینَ﴾ [المائده: ۶۷] «خداوند گروه کافران را هدایت نمیکند؟». مگر در آن لحظه و در آن جمع و حتی در کل عربسستان، دیگر کافری وجود داشته است؟