هنگامی که از شراب و قمار میپرسند، خداوند میفرماید: ﴿یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَیۡسِرِۖ قُلۡ فِیهِمَآ إِثۡمٞ کَبِیرٞ وَمَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ وَإِثۡمُهُمَآ أَکۡبَرُ مِن نَّفۡعِهِمَاۗ وَیَسَۡٔلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَۖ قُلِ ٱلۡعَفۡوَۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ ٱللَّهُ لَکُمُ ٱلۡأٓیَٰتِ لَعَلَّکُمۡ تَتَفَکَّرُونَ٢١٩﴾ [البقره: ۲۱۹]. «در باره شراب و قمار از تو سؤال مىکنند، بگو: «در آنها گناه و زیان بزرگى است; و منافعى (از نظر مادى) براى مردم در بردارد; (ولى) گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو مىپرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندى خود. اینچنین خداوند آیات را براى شما روشن مىسازد، شاید اندیشه کنید».
و هنگامی که از قیامت میپرسند خداوند متعال جواب میدهد: ﴿یَسَۡٔلُونَکَ عَنِ ٱلسَّاعَهِ أَیَّانَ مُرۡسَىٰهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّیۖ لَا یُجَلِّیهَا لِوَقۡتِهَآ إِلَّا هُوَۚ ثَقُلَتۡ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ لَا تَأۡتِیکُمۡ إِلَّا بَغۡتَهٗۗ یَسَۡٔلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنۡهَاۖ قُلۡ إِنَّمَا عِلۡمُهَا عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا یَعۡلَمُونَ١٨٧﴾ [الأعراف: ۱۸۷]. «درباره قیامت از تو سؤال مىکنند، کى فرا مىرسد؟! بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است; و هیچکس جز او (نمىتواند) وقت آن را آشکار سازد; (اما قیام قیامت، حتى) در آسمانها و زمین، سنگین (و بسیار پر اهمیت) است; و جز بطور ناگهانى، به سراغ شما نمىآید!» (باز) از تو سؤال مىکنند، چنان که گویى تو از زمان وقوع آن باخبرى! بگو: «علمش تنها نزد خداست; ولى بیشتر مردم نمىدانند».
اما هنگامی که در مورد خداوند از پیامبر صل الله علیه و سلم پرسیدند که چگونه او را بخوانند و راه رسیدن به وی کدام است جواب آمد و کلمۀ (قل: یعنى بگو) در آن نبود و این آیه بیان میکند که واسطهای میان بنده و پروردگارش نیست و خدا به بندگانش نزدیک است و آنگاه که وی را بخوانند، اجابت میکند.
خداوند صاحب جلال و عظمت میفرماید: ﴿وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌۖ أُجِیبُ دَعۡوَهَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لِی وَلۡیُؤۡمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمۡ یَرۡشُدُونَ١٨۶﴾ [البقره: ۱۸۶]. «و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، پس من نزدیکم! دعاى دعاکننده هنگامى که مرا مىخواند، پاسخ مىگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)».
سید محمّد حسین فضل الله تعلیق زیبایی بر این آیه دارد که میگوید: «واسطهای میان عبد و پروردگارش در سؤال و خطاب وجود ندارد. و گاهی توجه انسان را به وحدانیّت در عبادت و کمک خواستن از خدا ملاحظه میکنیم. مثلاً در خطاب بنده نسبت به پروردگارش که میگوید: «تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم». ﴿إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ﴾
همانا انسانها در گفتگو و مناجات با خدا و طلب و درخواست از وی نیاز به هیچ واسطه بشری وغیر بشری ندارند. چون خداوند از بندهاش دور نیست و هیچ فاصلهای میان بنده با خدا نیست جز فاصلهها و واسطههایی که بنده خودش قرار داده تا خود را از رحمت خدا دور کند. و دعایش را زندانی کرده و نمیگذارد که نزد پروردگارش بالا برود. بلکه خداوند از بندگان خواسته که او را مستقیماً و بدون واسطه بخوانند تا دعای آنها را اجابت کند. و از نزدیک بودن خودش به بندگان، آنها را با خبر ساخته، به گونهای که کلام بندگان را حتی اگر پچ پچ و وسوسههای درونی باشد، میشنود. و به همین علت است که خداوند میفرماید: ﴿وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌۖ أُجِیبُ دَعۡوَهَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لِی وَلۡیُؤۡمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمۡ یَرۡشُدُونَ١٨۶﴾ [البقره: ۱۸۶].
و همچنین میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَیۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِیدِ١۶﴾ [ق: ۱۶][۱]. «ما انسان را آفریدیم و وسوسههاى نفس او را مىدانیم، و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم».
[۱]– تفسیر من وحی القرآن؛ ج ۲۵، ص ۶۶-۶۵٫