نوع ششم: متوسل شدن به دعای مرد صالحی است که امید به قبولی دعایش باشد.
اصحاب رضی الله عنهم از رسول الله صلی الله علیه و سلم به صورت عام و به صورت خصوصی درخواست دعا کرده اند و برای رسیدن به خواسته خویش به دعای پیامبر صلی الله علیه و سلم نزد خداوند متوسل می شدند.
در صحیحین از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است در روز جمعه ای هنگام ایراد خطبه توسط رسول الله صلی الله علیه و سلم مردی وارد مسجد شد و گفت:
ای رسول خدا صلی الله علیه و سلم مالها نابود و راهها بسته شدند از خداوند بخواه که بارانی بباراند.
رسول الله صلی الله علیه و سلم دو دستش را بالا برد و گفت:«اللهم اغثنا».
(پروردگارا برایمان باران بباران) و این دعا را سه بار تکرار فرمودند.
هنوز از منبر پایین نیامده بود، آنقدر بارید که باران ریش پیامبر صلی الله علیه و سلم را خیس کرده بود و یک هفته کامل باران بارید.
در جمعه دیگر همان نفر یا نفری دیگر در حالیکه رسول الله صلی الله علیه و سلم خطبه می خواند آمد و گفت:
ای رسول خدا صلی الله علیه و سلم مالها غرق شدند و ساختمانها ویران، از پروردگار بخواه که باران را باز دارد، آنگاه رسول الله صلی الله علیه و سلم دو دستش را بالا برد و فرمود:
«اللهم حوالینا و لاعلینا» (پروردگارا آن را بر ما بباران اما بر علیه ما قرار مده).
به هر طرف از آسمان که رسول الله صلی الله علیه و سلم اشاره می نمودند ابرها پراکنده می شدند چنانکه مردم از مسجد خارج شدند در حالیکه هوا کاملاً آفتابی بود.
و وقایع متعددی وجود دارند که در آنها بصورت خاص اصحاب از رسول الله صلی الله علیه و سلم درخواست دعا نموده اند از آن جمله موردی است که در آن رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: هفتاد هزار نفر از امت من بدون حساب و کتاب وارد بهشت می شوند و بعد در موردشان می فرماید که آنها:
«لَا یَسْتَرْقُونَ وَلَا یَتَطَیَّرُونَ وَلَا یَکْتَوُونَ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ».
( متفق علیه).
(درخواست رقیه نمی کنند و فال بد نمی زنند و از داغ کردن پرهیز می نمایند و تنها بر خدا توکل می کنند).
اینها به معنی پرهیز از اسباب نیستند بلکه اخلاص در توکل بر خدا را مد نظر دارد.
عکاشه بن محصن بعد از شنیدن آن برمی خیزد و می گوید: ای رسول خدا برایم درخواست کن که خداوند مرا از جمله آن افراد قرار دهد. آنگاه رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: تو از آنها هستی.
این نوع توسل نیز جایز است که نفری از فردی که امید قبولی دعایش هست درخواست کند که از خداوند برایش درخواست رفع حاجت نماید و چیزی که در اینجا هست این مورد است که درخواست کننده باید قصدش از اینکار نفع رسانی به خود و به برادرش که برای او دعا می کند، باشد تا با این کار در حق او احسان کند چون هرگاه انسانی در نبود فردی برایش دعا کند ملائکه برایش آمین می گویند و دعا می کنند که مثل آن نیز برای تو باشد و او نیز به واسطه این دعا از جمله نیکوکاران خواهد شد و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
قسمت دوم از انواع توسل، صحیح نیست و آن این است که انسان به چیزی که وسیله نیست متوسل شود یعنی چیزی که در شریعت به عنوان وسیله قرار داده نشده است.
بنابراین توسل کردن به چنین وسایلی لغو، بیهوده، باطل و خلاف شرع و عقل می باشد، از آن جمله این است که نفری به دعای یک شخص مرده متوسل شود چنانکه از مرده ای بخواهد برایش دعا کند، این کار یک وسیله شرعی نیست بلکه نشانه سفاهت یک انسان است اگر از مرده ای بخواهد که برایش دعا کند چون کسی که مْرد عملش تمام می گردد برای هیچ فردی ممکن نیست هرگاه مّرد برای دیگری دعا کند حتی برای پیامبر صلی الله علیه و سلم اینکار مقدور نمی باشد به همین خاطر اصحاب رضی الله عنهم بعد از مرگ به دعای پیامبر صلی الله علیه و سلم متوسل نشده اند.
در زمان عمر رضی الله عنه هنگامی که مردم دچار خشکسالی شدند، گفت:
«اللَّهُمَّ إِنَّا کُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّنَا فَتَسْقِینَا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِعَمِّ نَبِیِّنَا فَاسْقِنَا قَالَ فَیُسْقَوْنَ».
( رواه بخاری).
(پروردگارا ما هرگاه دچار خشکسالی می شدیم به پیامبر صلی الله علیه و سلم متوسل می شدیم و تو برایمان باران می فرستادی و حال به عموی پیامبر صلی الله علیه و سلم توسل می جوییم برایمان باران بفرست)آنگاه عباس رضی الله عنه برخواست و از خداوند درخواست نمود.
در صورتی که اگر دعا کردن از مرده جائز و وسیله ای صحیح بود، عمر و کسانیکه از اصحاب با او بودند آن را از رسول خدا درخواست می کردند چون قبولی دعای رسول الله صلی الله علیه و سلم نسبت به دعای عباس رضی الله عنه به اجابت نزدیکتر می باشد.
بنابراین توسل به خداوند به واسطه درخواست از دعای مرده توسل باطلی است و حلال و جایز نمی باشد.