یکتاپرستی از منظر سلفی ها قضایای مهم و زیادی را شامل می شود که از یکدیگر منفک و جدا نیستند. ترک یکی از این قضایا بعد از تبیین و ابلاغ، کل ایمان را در معرض خطر و طعنه قرار می دهد[۱]. عقیده و توحید شامل موارد ذیل می شود[۲]:
-
یگانه دانستن الله در ربوبیت، اسماء و صفاتش.
-
یگانه دانستن الله در عبادت الوهیت.
-
یکتا دانستن الله در حکم و قانون گذاری.
-
دوستی و ولاء برای الله، رسولش و برای مؤمنین و بی زاری و برائت از شرک و مشرکین .
-
ایمان به فرشتگان، کتاب های آسمانی، پیامبران، روز آخرت و قضا و قدر.
-
جریان کفر و ایمان.
-
اعتقاد و باور به صحابه و اهل بیتش. و مسأله ی خلافت و امامت.
به داوری گرفتن شریعت الهی و بیزاری از تمام شریعت های جدای از اسلام، از مهمترین قضایای عقیده ای است که از ذهن و دلِ مسلمانان امروزی رخت بر بسته است و نیز مفهوم کامل توحید هم مفقود شده است. از آنجا که کُرنش و فروتنی در مقابل شریعت الهی و اثبات حاکمیت برای الله از ویژگی های الوهیت است، چگونه می توان قوانین وضعی بشر را با شریعت الله معاوضه نمود؟ بسیاری از ساده اندیشان، کم خردان و فریب خوردگان می پندارند، قوانین کفریِ بشر اعم از زنادقه، لائیک ها، کمونیست ها و پیروان دموکراسی و دیگران که مهارشان به دستِ هوا و هوس است و شک و شبهه ها بر آنان غالب آمده است، تنها کشتی نجات در وسط این طوفان های بنیان کن، امواج سهمگین، و تاریکی های بسیار سیاهی است که مردم در آن بسان جن زده ای به چپ و راست متمایل شده و جملگی زیان بار می شوند[۳].
الله می فرماید: {أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْمًا لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ}: (آیا خواستار حکم جاهلیتاند؟ و براى مردمى که یقین دارند، داورى چه کسى از الله بهتر است؟)[۴].
[۱] با این اصل مهم سلفی ها از پیروان دیگر مکاتب اصلاحی که خود را منتسب به اسلام می دانند، جداست. و این جریانات، در حساب و شمارش آنان در نمی آیند. آن مکاتب عمر خود را در جریانات فرعی عملی یا اختلافات جزعی فنا کرده و توحید را که اصل و اساس دین است و به خاطر آن شریعت ها و پیامبران مبعوث شدند را، از یاد برده اند.
[۲]کتاب منحه الرحمن فی نصیحه الإخوان، نوشته ی یاسر برهامی حفظه الله.
[۳] جراح و افراح: شیخ محمد حسان (ص ۵۵).
[۴] مائده / ۵۰٫