*توحید حق الله بر بندگان است. چنان که رسول الله صلی الله علیه وسلم به معاذ بن جبل فرمود: «حقُ الله علی العباد أن یعبدوه و لا یُشرکوا بهِ شَیئاً»: (حق الله بر بندگان این است که او را بپرستند و هیچ چیز را با او شریک و همتا ندانند).
*هر کس توحید را اجرایی نمود گناهانش آمرزیده می شود؛ گرچه آن گناهان به پهنای زمین باشد. در حدیث قدسی می خوانیم: «هر کس الله را ملاقات کند در حالی که هیچ شرکی به او تعالی نکرده باشد، الله گناهانش را حتی اگر به وسعت سطح زمین هم باشد، می آمرزد».
*هر کس یکتاپرستی را کاملاً به جای آورَد بدون حساب وارد بهشت می گردد. در حدیثی که می گوید هفتاد هزار نفر بدون حساب و کتاب وارد بهشت می شوند، آمده است: «أنَّهم لا یَکتَوُون و لَا یَتَطَیَّرون و علی ربِّهم یَتوکَّلُونَ»: (آنان (برای علاج و درمانِ بیماری) داغ نمی کنند و فال نمی گیرند و تنها بر آفریدگار خویش توکل می کنند».
*کسی که به شرک مبتلا شود پناه بر الله هر کس که باشد، عملش مردود و غیر قابل پذیرش است. الله می فرماید: {وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ}: (و قطعاً به تو و به کسانى که پیش از تو بودند وحى شده است: اگر شرک ورزى حتماً کردارت تباه و مسلماً از زیانکاران خواهى شد)[۱]. انبیاء علیهم السلام از گناهان کبیره و دیگر گناهان پاک و معصوم هستند چه برسد به شرک و کفر. این آیه آمد تا بر زشتی شرک دلالت کند و بالفرضِ محال اگر شرک از یک نبی یا رسول هم سر بزند، هر کس که می خواهد باشد، عملش نابود خواهد شد و در زمره ی زیان کاران خواهد بود. حال باید دید دیگر بندگان که در رتبه ی پایین تر از ایشان هستند، چه وضعیتی خواهند داشت. لذا این تهدید، تهدیدی شدید اللحن برای آحاد مردم است؛ تا کاملاً از شرک باز آیند. روی سخن آیه با پیامبران است ولی تمام مردم را مورد خطاب قرار می دهد.
*به غیر از گناهان دیگر، شرک از هر کس که سر بزند، قابل بخشایش نخواهد بود. و پایینتر از شرک، در مشیّت و اراده الله قرار می گیرد. بخواهد می آمرزد و نخواهد محاسبه خواهد نمود. الله می فرماید: {إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاءُ}: (مسلماً الله، این را که به او شرک ورزیده شود نمىبخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مىبخشاید)[۲]. مشرک برای همیشه جاودان در جهنم می ماند و هرگز از آن بیرون نخواهد آمد. اولین امری که به باید به آن پرداخته شود، فراخواندن به توحید و یکتاپرستی است. هیچ واجبی از واجباتِ دین بر توحید مقدم نمی شود. توحید، همان مورد مهمی است که الله تعالی رسولان و انبیاء را به سبب آن فرستاد. اولین کاری را هم که پیامبران با اقوام خویش آغاز نمودند، دعوت به توحید و یکتاپرستی بود. الله می فرماید: {وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}: (و در حقیقت، در میان هر امتى فرستادهاى برانگیختیم [تا بگوید:] (( الله را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید)))[۳].
و نیز می فرماید: {وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ}: (و پیش از تو هیچ پیامبرى نفرستادیم مگر اینکه به او وحى کردیم که: «اللهی جز من نیست، پس مرا بپرستید»)[۴]. الله تعالی اولین رسول خویش نوح علیه السلام و تمام فرستادگانش حتی محمد صلی الله علیه وسلم را به توحید امر فرمود. و هر زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم فرستادگان و فرماندهان لشکرش را به جایی می فرستاد اولین دستورش این بود که اول به توحید فراخوانید. و چون علی را به خیبر فرستاد، به وی امر فرمود که در ابتدا آنان را به توحید و یکتاپرستی دعوت دهد. زمانی که معاذ بن جبل را راهی یمن نمود، او را به همین امر دستور داد. در صحیح بخاری و مسلم از ابن عباس روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم هنگام بدرقه ی معاذ به یمن به وی چنین گفت: « إنک تقدُمُ علی قومٍ اهل کتاب فلیکن اول ما تدعوهم إلیه عباده الله»: (تو نزد مردمی می روی که اهل کتابند. اولین کاری که باید انجام دهی این است که آنان را به عبادت الله فرا خوانی). و در روایتی دیگر آمده است: « فادعهم إلی أن یشهدوا أن لا إله إلا الله و أن محمداً رسول الله»: (آنان را فراخوان تا گواه باشند که معبود برحقی جز الله وجود ندارد و اینکه محمد صلی الله علیه وسلم رسول الله است)[۵]. هیچ نبی و پیامبری صلوات الله علیهم فرستاده نشد مگر اینکه به اسلام دعوت میداد. یعنی گر چه شریعتِ هر پیامبر فرق داشت لیکن دین تمام انبیاء یکی بود. الله می فرماید: {إنَّ الدینَ عندَ الله الإسلام}: (در حقیقت، دین نزد الله همان اسلام است)[۶]. و نیز می فرماید: {وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ}: (و هر که جز اسلام، دینى [دیگر] جوید، هرگز از وى پذیرفته نشود)[۷].
*الله در مورد نوح فرمود: {وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ* أَن لَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ}: (و به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم. [گفت:] من براى شما هشداردهندهاى آشکارم،* که جز الله را نپرستید؛ من بر شما از عذاب روزی دردناک بیمناکم )[۸].
{وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ}: (و به یقین نوح را به سوى قومش فرستادیم. پس [به آنان] گفت: «اى قوم من، الله را بپرستید. شما را جز او اللهی نیست. مگر پروا ندارید؟)[۹]. نوح به قومش گفت: {فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَمَا سَأَلْتُکُم مِّنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ}: (و اگر روى گردانیدید، من مزدى از شما نمىطلبم. پاداش من فقط بر عهده الله است، و مأمورم که از گردننهندگان باشم)[۱۰].
*الله در مورد هود فرموده است: {وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ}: (و به سوى عاد، برادرشان هود را [فرستادیم. هود] گفت: « اى قوم من، الله را بپرستید. جز او هیچ معبودى براى شما نیست. شما فقط دروغ پردازید)[۱۱]. در مورد صالح می فرماید: {وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ}: (و به سوى [قوم] ثمود، برادرشان صالح را [فرستادیم]. گفت: «اى قوم من! الله را بپرستید. براى شما هیچ معبودى جز او نیست)[۱۲]. در مورد شعیب گفته است: {وَإِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُه}: (و به سوى [اهل] مَدْیَن، برادرشان شعیب را [فرستادیم]. گفت: « اى قوم من، الله را بپرستید. براى شما جز او معبودى نیست)[۱۳].
از دعاهای ابراهیم می توان به این مورد اشاره نمود: {رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِن ذُرِّیَّتِنَا أُمَّهً مُّسْلِمَهً لَّکَ وَأَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَتُبْ عَلَیْنَا إِنَّکَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ}: (پروردگارا، ما را تسلیم [فرمان] خود قرار ده؛ و از نسل ما، امتى فرمانبردار خود [پدید آر]؛ و آداب دینى ما را به ما نشان ده؛ و بر ما ببخشاى، که تویى توبهپذیر مهربان)[۱۴].
[۱] زمر/ ۶۵٫
[۲] نساء / ۴۸٫
[۳] نحل / ۳۶٫
[۴] انبیاء/ ۲۵٫
[۵] بخاری، مسلم و احمد. به صحیح الجامع، ج۱/ ۴۵۵،۴۵۶ حدیث شماره ۲۲۹۶ – ۲۲۹۸ مراجعه شود.
[۶] آل عمران / ۱۹٫
[۷] آل عمران / ۸۵٫
[۸] هود / ۲۵ – ۲۶٫
[۹] مؤمنون / ۲۳٫
[۱۰] نشاء / ۱۵۰ – ۱۵۱٫
[۱۱] هود / ۱۵۰٫
[۱۲] هود / ۶۱٫
[۱۳] همود / ۸۴٫
[۱۴] بقره / ۱۲۸٫