الله فرمودند: {وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَیَعْقُوبُ یَا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَکُمُ الدِّینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ}: (و ابراهیم و یعقوب، پسران خود را به همان [آیین] سفارش کردند؛ « اى پسران من، الله براى شما این دین را برگزید؛ پس، البته نباید جز مسلمان بمیرید»)[۱].
الله در داستان یعقوب می گوید: {أَمْ کُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِی قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَکَ وَإِلَهَ آبَائِکَ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}: (آیا وقتى که یعقوب را مرگ فرا رسید، حاضر بودید؟ هنگامى که به پسران خود گفت: «پس از من، چه را خواهید پرستید؟» گفتند: « معبود تو، و معبود پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، معبودى یگانه را مىپرستیم؛ و در برابر او تسلیم هستیم)[۲]. در مورد خانه ی لوط می فرماید: {فَأَخْرَجْنَا مَن کَانَ فِیهَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ* وَتَرَکْنَا فِیهَا آیَهً لِّلَّذِینَ یَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِیمَ}: (پس هر که از مؤمنان در آن بود بیرون بردیم. و در آنجا جز یک خانه از فرمانبران نیافتیم)[۳].
الله می فرماید یوسف در دعای خویش چنین گفت: {أَنتَ وَلِیِّی فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ تَوَفَّنِی مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ}: (تنها تو در دنیا و آخرت مولاى منى؛ مرا مسلمان بمیران و به شایستگان ملحقم فرما)[۴]. در مورد موسی می فرماید: {وَقَالَ مُوسَى یَا قَوْمِ إِن کُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّهِ فَعَلَیْهِ تَوَکَّلُوا إِن کُنتُم مُّسْلِمِینَ}: (موسى گفت: «اى قوم من، اگر به الله ایمان آوردهاید، و اگر اهل تسلیم هستید بر او توکّل کنید)[۵]. الله جریان ساحران که موسی برآنان غالب آمد و آن ها هم اعلانِ اسلام کردند را بیان میدارد که فرعون آنان را به عذاب تهدید نمود و ایشان بر ایمان و باور خود شکیبایی کرده و دعوت گرانی به سوی الله شدند و گفتند: {ربّنا أفرغ عَلَینا صبراً و توفَّنا مُسلمینَ}: (پروردگارا، بر ما شکیبایى فرو ریز و ما را مسلمان بمیران)[۶]. نسبت به سلیمان که به ملکه ی سبأ نامه نگاشت، میفرماید: {أَلَّا تَعْلُوا عَلَیَّ وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ}: (بر من بزرگى مکنید و مرا از در اطاعت درآیید)[۷].
چون بلقیس ایمان آورد، ایمان خویش را اعلان نمود: {قَالَتْ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ}: (گفت: « پروردگارا، من به خود ستم کردم و با سلیمان در برابر الله، پروردگار جهانیان، تسلیم شدم)[۸]. الله در مورد حواریّون عیسی فرمود: {قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}: (حواریون گفتند: «ما یاری دهندگان الله هستیم، به الله ایمان آوردهایم؛ و گواه باش که ما تسلیم هستیم)[۹]. الله جن های مؤمن را در زمره ی مسلمانان قرار داده و می فرماید: {وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِکَ تَحَرَّوْا رَشَدًا}: (و از میان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند: پس کسانى که به فرمانند، آنان در جستجوى راه درستند)[۱۰].
لذا توحید دین الله و دعوت تمام پیامبران بوده است و اسلام همان دین الهی است. اگر گویند: در گذشته مردم مشرک بودند و می بایست توحید را سرلوحه ی دعوت قرار داده می شد؛ ولی امروزه مردم مسلمان هستند و گواهند که جز الله معبود به حقّی نیست و محمد صلی الله علیه وسلم رسول الله است. پس چه لزومی دارد که مردم را به توحید دعوت داده و دوباره گفته شود، لا إله إلا الله و أن محمداً رسول الله؟
باید جواب داد: این ادعا مقول های نادرست است و نشانگر ناآگاهی از وضعیت مردمِ امروزی و عدم آگاهی از توحیدی است که پیامبران علیهم السلام به خاطر آن مبعوث شدند. مردمِ امروز دورترین مردم در محقَّق نمودن عبودیت و بندگی برای الله هستند؛ مگر آن کسی که الله به او رحم کرده باشد و این افراد بسیار اندک هستند. عالَم اسلامی از جمعیت شش میلیاردی امروزی، جمعیتی بالغ بر یک میلیارد نفر را به خود اختصاص داده است. یعنی از هر شش نفر، فقط یک نفرشان مسلمان است. پنج میلیارد نفر دیگر جمعیتی متشکل از نصرانی ها، یهودیان، هندوها، بودائیان، بت پرستان و بیدینان هستند. نیاز آنان جهت دعوت به یکتاپرستی و اصلاح عقیده به مراتب بیشتر از نیازشان به هوایی که استنشاق می کنند و خوراک و نوشیدنی است که استفاده می کنند. در غیر این صورت بعد از سپری کردن دنیا گرفتار عذاب دردناک و بازگشتی بس خطرناک در آخرت خواهند شد.
اما این یک میلیارد مسلمان، دارای مصیبت ها و انحرافاتِ غیر قابل شمارشی هستند. بسیاری از بدعت ها، گمراهی ها، خرافات، یاوه گویی ها و اعتقاداتِ باطل در میانشان رواج دارد. با زبان و اعضای خویش بسیاری از اعمال شرک آشکار و پنهان، کبیره و صغیره را مرتکب می شوند و این اعمال بر دل ها و عقل هایشان غالب آمده است. این گونه افراد کجا و یکتاپرستی الله در عبادات و یگانه دانستن وی کجا؟!
[۱] بقره / ۱۳۲٫
[۲] بقره / ۱۳۳٫
[۳] ذاریات / ۳۵- ۳۶٫
[۴] یوسف / ۱۰۱٫
[۵] یونس / ۸۴٫
[۶] اعراف / ۱۲۶٫
[۷] نمل/ ۳۱٫
[۸] نمل / ۴۴٫
[۹] آل عمران / ۵۲٫
[۱۰] جن / ۱۴ – ۱۵٫