توحید فلاسفه

شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه‌الله می‌گوید: و آنان (یعنی فلاسفه) اگر ادّعای توحید بکنند پس تنها توحیدشان با قول است نه با عبادت و عمل، و توحیدی که رسولان آورده‌اند در آن اخلاص دین برای خداوند و عبادتش به تنهایی و بدون شریک برای او است، و این چیزی است که آن‌ها آن را نمی‌دانند و توحیدی که ادعایش می‌کنند تنها همان تعطیل کردن حقایق اسماء و صفات است و در آن کفر و گمراهی که از بزرگترین اسباب شرک است وجود دارد. اگر آنان با قول و کلام موحّد باشند و آن اینکه الله را وصف نمایند به آنچه که رسولان با آن الله را وصف می‌کنند، پس در نزد آن‌ها توحید بدون عمل است و این برای سعادت و نجات یافتن کافی نمی‌باشد؛ بلکه باید که الله را به تنهایی عبادت کند و تنها او را اله خود بگیرد و این معنای قول لا إله إلا الله است. پس چگونه خواهد بود در حالی که آن‌ها در قول و کلامشان اهل تعطیل کردن و جحد و انکار هستند و موحد و مخلص نیستند؟… و این قوم اگرچه هم دارای ذکاوت و باهوشی باشند و زهد و اخلاق در بینشان باشد، اما این اندازه موجب سعادت و نجات از عذاب نمی‌شود؛ مگر با داشتن آن اصول متقدمه از ایمان به الله و توحید برای او و اخلاص در عبادتش و ایمان داشتن به رسولان و روز آخرت و انجام دادن عمل صالح… و صاحبان رأی و علم به منزله‌ی صاحبان ملت‌ها و امارات هستند که نه اینها و نه آن‌ها چیزی از آنچه دارند به آن‌ها نفع نمی‌رساند؛ مگر اینکه خداوند یکتا را بدون شریک قرار دادن برای او عبادت کنند و به روز آخرت ایمان داشته باشند. پس این مستحق به پاداش است وگرنه از اهل وعید خواهد بود که در عذاب جاودانه می‌ماند، در صورتی که بر او حجت توسط رسولان اقامه شود.[۱]

[۱]– جـ۹ ص۳۵: ۳۸ لمجموع الفتاوى

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …