توحید ربوبیت و مُلک

یعنی اقرار کردن به این که خداوند پروردگار،مالک، آفریننده و روزی دهنده‌ی همه چیز است، او زنده می‌کند و می‌میراند، سود دهنده و زیان‌دهنده همه اوست و تنها او دعا را اجابت می‌کند، فرمان و حکم تماماَ از آن اوست. و خیر همه در دست اوست، بر هر چه بخواهد تواناست[۱] در این امور شریکی ندارد. و ایمان به قضا و قدر نیز از جمله‌ی همین توحید است اما برای مسلمان شدن، این توحید به‌تنهایی کافی نیست بلکه در کنار این باید توحید الوهیت را که لازمه‌ی توحید ربوبیت است محقق نماید، چون خداوند متعال از مشرکین حکایت می‌کند که آنان به این نوع توحید اقرار می‌کردند.

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قُلۡ مَن یَرۡزُقُکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أَمَّن یَمۡلِکُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَمَن یُخۡرِجُ ٱلۡحَیَّ مِنَ ٱلۡمَیِّتِ وَیُخۡرِجُ ٱلۡمَیِّتَ مِنَ ٱلۡحَیِّ وَمَن یُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَۚ فَسَیَقُولُونَ ٱللَّهُۚ فَقُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ٣١﴾ [یونس: ۳۱]. «بگو: چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی می‌دهد یا چه کسی مالک و آفریدگار گوش و چشم‌هاست و چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده پدید می‌آورد و چه کسی به تدبیر امور می‌پردازد؟ خواهند گفت: الله. پس بگو: آیا تقوا پیشه نمی‌کنید؟»

و می‌فرماید: ﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَهُمۡ لَیَقُولُنَّ ٱللَّهُۖ﴾ [الزخرف: ۸۷] «و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آن‌ها را آفریده است، به طور ‌قطع می‌گویند: «الله».

و می‌فرماید: ﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَحۡیَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ مِنۢ بَعۡدِ مَوۡتِهَا لَیَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ﴾ [العنکبوت: ۶۳]. «و اگر از آنان بپرسی: چه کسی از آسمان آبی فرو فرستاد و به‌وسیله‌ی آن زمین مرده را زنده ساخت، به‌طور قطع پاسخ می‌دهند: «الله».»

و می‌فرماید: ﴿أَمَّن یُجِیبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ﴾ [النمل: ۶۲]. «آیا(معبودان باطل بهترند یا) ذاتی که دعای درمانده را آن‌گاه که او را بخواند، اجابت می‌کند»

آ‌ن‌ها می‌دانستند که همه‌ی این کارها در دست خداوند یگانه است که شریکی ندارد، اما با وجود این مسلمان قرار نگرفتند، بلکه خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمَا یُؤۡمِنُ أَکۡثَرُهُم بِٱللَّهِ إِلَّا وَهُم مُّشۡرِکُونَ١٠۶﴾ [یوسف: ۱۰۶]. «بیشترشان به الله ایمان نمی‌آورند و فقط مشرکند.»

مجاهد در مورد این آیه می‌گوید: ایمان آن‌ها به خدا اینگونه بود که می‌گفتند: خداوند ما را آفریده و به ما روزی می‌دهد و ما را می‌میراند، اما این ایمان، با شریک قرار دادن دیگری با خداوند در عبادت، همراه بود. [روایت ابن جریر و ابن ابی‌حاتم].[۲]

از ابن‌عباس و عطاء و ضحّاک مثل این روایت شده است.[۳] پس روشن شد که کافران خداوند را می‌شناسند و ربوبیت، مالکیت و قهر او را می‌دانند‌ ‌و نیز او را عبادت می‌کردند و بعضی از عبادات همچون حج، صدقه، ذبح، نذر و دعا به هنگام درماندگی را خالصانه برای او انجام می‌دادند و ادعا می کردند که آنان بر آئین ابراهیم – ÷ – هستند. آن گاه خداوند این آیه را نازل کرد و فرمود: ﴿مَا کَانَ إِبۡرَٰهِیمُ یَهُودِیّٗا وَلَا نَصۡرَانِیّٗا وَلَٰکِن کَانَ حَنِیفٗا مُّسۡلِمٗا وَمَا کَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ۶٧﴾ [آل عمران: ۶۷]. «ابراهیم، نه یهودی بود و نه نصرانی؛ بلکه حنیف(حق­­گرا) و مسلمان بود و از مشرکان نبود». بعضی از مشرکین به زنده شدن پس از مرگ، حساب و کتاب ایمان داشتند و بعضی به تقدیر ایمان و باور داشتند، چنان که زهیر می‌گوید:

یؤخّر فیوضع فی کتاب فیدّخر

لیوم‌الحساب او یعجّل فینتقم[۴]

به تأخیر انداخته می‌شود و در کتابی برای روز حساب ثبت و ذخیره می‌شود یا به تأخیر انداخته نمی‌شود و زود انتقام گرفته می‌شود.

و عنتره[۵] می‌گوید:

یا عَبلُ أین عن‌ الـمنیّه مهرب

إن کان ربّی فی‌السماء وقضاها

ای عبل، کجا می‌توان از مرگ فرار کرد وقتی پروردگارم در آسمان در قضا و قدر آن را مشخص کرده است.

و مثل این در اشعارشان به چشم می‌خورد، پس باید هر عاقلی نگاه کند و بررسی کند که چه چیزی سبب شد تا خون آن‌ها ریخته شود؛ زنان و فرزندانشان اسیر شوند و اموال آن‌ها با وجود این اقرار و معرفت مباح قرار داده شود. همه این‌ها به خاطر آن بود که آنان در توحید عبادت که معنای «لا إله ‌إلا الله» است شریک قرار می‌دادند.

 

[۱]– شرح اصول اعتقاد اهل‌السنه (۱/۲۸)،صحیح ابن حبان (۱/۲۴۳)، تفسیر قرطبی (۱۶/۱۶۹) و تفسیر ابن کثیر (۲/۲۲۳-۴/۷۴).

[۲]– تفسیر ابن جریر ۱۳/۷۸ و از چند طریق از مجاهد روایت کرده است، و تفسیر ابن ابی‌حاتم۷/۲۲۰۷٫و لفظ آن از ابن جریر است، و از مجاهد صحیح است.

[۳]– نگا: تفسیر ابن جریر ۱۳/۷۷-۷۸ و تفسیر ابن ابی‌حاتم۷/۲۲۰۷ و الدرّ المنثور ۴/۵۹۳٫

[۴]– دیوان زهیر، ص ۳

[۵]– دیوان عنتره، ص(۲۵۵).

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …