آیا مشرکین منکر وجود خداوند بودند و یا معتقد به وجود دو خدا بودند ؟
اگر زندگی کسانی را که قرآن مجید آنها را مشرک خطاب کرده همانند مشرکین مکه و یهود و نصاری مورد بررسی قرار دهیم متوجه می شویم که آنها نه منکر وجود خداوند بودند و نه مدعی وجود دو خدا با صفات برابر، بلکه آنها کاملا معترف به وجود ذات خداوند بودند و همچنین معترف به وحدانیت الله در بسیاری از صفات مختصه اند . امام فخر رازی می فرمایند: «الاصل الاول هوان هولاء المشرکین مقرون بوجود الإله القادر الحکیم الرحیم.[۲۰]
مشرکین مکه معترف به وجود معبود قادر با حکمت و مهربان بودند .
و علامه علی قاری می فرمایند : «فوجود الحق ثابت فی فطره الخلق کما یشیر الیه قوله سبحانه و تعالی فطره الله التی فطر الناس علیها و یوْمی الیه حدیث کل مولود یولد علی فطره الاسلام و انما جاء الانبیاء علیه السلام لبیان التوحید و تبیان التفرید و لذا اطبقت کلمتهم و اجتمعت حجتهم علی کلمه لااله الاالله و لم یوْمروا بان یامروا اهل ملتهم بان یقولوا الله موجود بل قصدوا اظهاران غیره لیس بمعبود ردا لما توهموا و تخیلوا حیث قالوا هوْلاء شفعاءنا عند الله و ما نعبد هم الا لیقربونا الاالله زلفی.[۲۱]
ترجمه : وجود ذات الله در فطرت مخلوقات مسئله پذیرفته شده ای است ، همانگونه که آیه شریفهفطرت الله التی فطر الناس علیها و حدیث کل مولود یولد علی فطره الاسلام به آن اشاره دارد ، انبیاء علیه السلام به این خاطر مبعوث شدند که توحیدخداوند متعال را بیان کنند ، به همین علت است که دعوت همهْ شان بر محور لااله الا الله میگردد ، آنها به این دستور نیافتند که ملت خویش را متقاعد کنند که خدایی وجود دارد بلکه هدفشان اظهار این امر بود که جز خدا معبود دیگری وجود ندارد بر خلاف آنچه که قومشان قبلا گمان میکردند و می گفتند : که اینها شفاعت کنندگان ما نزد الله هستند وماآنهارافقط به این خاطرمی پرستیم که مارابه خدا نزدیک کنند.
فقهای مابه صراحت گفته انداگرقرارباشدمشرکی (ازنوع مشرکین مکه)قسم داده شود،بایدبه خداقسم داده شود. والوثنی لایحلف الابالله لان الکفره باسرهم یعتقدون الله.[۲۲] مشرکین خدا را قبول داشتند و خودشان هم وقتی قسم می خوردندبه خداقسم می خورند قرآن مجید در این باره می فرماید: «و اقسموا باالله جهد ایمانهم.» مشرکین مکه هرگز معتقد به وجود دوخدا با صفات برابر نبودند ،علامه ابن تیمیه می فرمایند: فان المشرکین لم یکن احد منهم یقول ان العالم له خالقان ولا ان الله معه اله یساویه فی صفاته هذا لم یقله احدمن المشرکین بل کانوایقرئن بان خالق السموت والارض واحد.[۲۳]
ترجمه: هیچ یک ازمشرکین معتقدبه این نبودکه جهان هستی دوخالق داردویاخداوند رقیبی داردکه با اودر صفات برابر است ، این را هیچ مشرکی نگفته است بلکه مشرکین کاملا اقرار می کردند که خالق آسمانها و زمین تنها یک ذات است.»
آیامشرکین دین ستیز بودند؟
مشرکین جزتعداداندکی دهری (منکرین خدا) و زندیق ،اکثریت قریب به اتفاقشان افرادی متدین وپایبند به اصول اخلاقی واجتماعی بودند و ادعاداشتندکه متبع پیامبران هستند وبه کتابهای آسمانی عمل می کنند ،مثلا»مشرکین مکه خودرا ابراهیمی می دانستند ،یهود و نصاری هم خود راعاملین به کتابهای مقدس می دانستند و مجوسیان هم معتقد بودندمتبع پیامبری بنام زرتشت هستند، همچنین مشرکین مکه بسیاری از عبادات همانند : وضو، نماز، روزه ، اعتکاف وطواف را انجام میدادند و به بسیاری از اصول اخلاقی همچون عفت ، غیرت ، صله رحمی ، تواضع ، سخاوت و خدمت به حجاج پایبند بودند ، کتابهای آسمانی را گرامی میداشتند و برای کعبه و اماکن مقد سه احترام زیادی قایل بودند، هرگزدرماههای حرام به کسی تعدّی نمی کردندو داخل مسجدالحرام به دروغ قسم نمی خوردند و به عهدی که می بستندحتما» وفا می کردند . حج می کردند و بین صفا و مروه سعی می کردند.
این عبادات را هم از پیش خودانجام نمی دادند،بلکه معتقد بودندازجانب الله ماْموربه انجام آن هستند و این ادعایشان تا حدی صحت داشت، زیرا بسیاری از این اعمال باقیمانده تعالیم حضرت ابراهیم بودند که از اسلافشان به آنها منتقل شده بود ،گرچه این تعالیم دراثرگذشت زمان دستخوش تحریف و تغییر گردیده و ناقص بودند اما به شدت از آنها پاسداری می شد و این بخاطر احترامی بودکه آنها برای حضرت ابراهیم و دین اجدادی خود قایل بودند. مشرکین نه تنها خود را بی دین نمی دانستند بلکه رسول اکرم و صحابه را متهم به بی دینی میکردند و معتقد بودند که آنهادین ابراهیمی رارها کرده و به آیین جدیدی گرویده اند . شاه ولی الله دهلوی می فر مایند : و یدعون اطباعهم ابراهیم صلوات الله و سلامه علیه مدعی پیروی از ابراهیم علیه السلام هستند .