توحید تنها راه نجات انسان (۱)

در زندگی پر هیاهوی بشری و در عالم بی کران هستی، انسان همواره با مصائب و مشکلات فراوانی مواجه است که برای حل این مشکلات و تسکین درد ها و رنجهای خود  هر لحظه به دنبال  مآمن و  مرجعی  است که ا و را از این مشکلات رهایی بخشیده و مرهمی بر زخمها و در دها یش بگذارد، همچنین انسان برای رسیدن به آرزوهای بلند و ایده آل های خویش نیازمند یک قدرت برتر است که او را به آن آرزوها برساند، با توجه به همین واقعیت است که خداوند متعال بارها در کتاب آسمانی و مخصوصا» قرآن  مجید ذات مقدس و با  قدرت خویش را معرفی کرده و متذکر شده است که آن ذات با قدرت که می تواند مرجع هر نیاز و ماْمن هر نیازمندی باشد و بر حل هر مشکلی قادر و توانا باشد تنها ذات الله است؛ پس باید به او مراجعه شود و از او کمک گرفته شود . امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء.

تنها ماْمن تسکین دردها یکتا پرستی است و تنها راه نجات انسان توحید است.

توحید اولین و اساسی ترین شرط رستگاری و رسیدن به کمال معنوی است، توحید  مهمترین  موضوع  مطرح شده در همه  کتابهای آسمانی و مخصوصا قرآن مجید است. توحید تنها هدف بعثت رسل و سر لوحه دعوت همه  انبیاء از آدم تا خاتم  بوده است و در واقع توحید تنها دعوت مشترک همه انبیا و داعیان بوده یعنی با وجود اینکه بسیاری از پیامبران شریعت و کتاب جداگانه و مستقلی داشته اند و در فروع هرکدام احکام مخصوص خود را تبلیغ میکرده اند؛ اما توحید موضوع مشترک در دعوت همه آنها بوده و همه  موظف به تبلیغ آن بوده اند و  این  خود  نشانگر اهمیت مسئله توحید و نقش آن در سعادت بشر است. قرآن مجید  دعوت  انبیا را به  تفصیل  بیان کرده است آنجا که  می فرماید:« و لقد بعثنا فی کل امت رسولا ان اعبد و ا الله و اجتنبو الطاغوت و منهم من هدی الله و منهم من حقت علیه الضلاله فسیرو فی الارض فانظروا کیف کان عاقبه المکذبین».[۱]

ما به میان هر ملتی پیامبری فرستادیم که خدا را بپرستید و از طاغوت دوری کنید، پس خداوند گروهی از آنها را هدایت داد و گروهی از ایشان گمراهی  بر آنها واجب گردید،  پس در  زمین گردش  کنید و  ببینید که سر انجام کار کسانی که تکذیب کرده اند به کجا کشیده است.

قرآن مجید در مورد دعوت حضرت نوح  علیه السلام  می فرماید: «لقد ارسلنا نوحا الی  قومه  فقال  یقوم اعبدواالله مالکم من اله غیره انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم».[۲] «ما نوح را بسوی  قومش  فرستادیم، او به ایشان گفت: ای قوم من، برای شما  جز خدا معبودی  نیست پس تنها خدا را بپرستید، من می ترسم دچار عذاب آن روز بزرگ شوید».

و در رابطه با دعوت حضرت هود علیه السلام می فرماید: « والی عاد اخاهم هودا قال یقوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره افلاتتقون».[۳] «و بسوی قوم عاد  برادرشان هود را فرستادیم ، (هود به آنها) گفت: ای قوم  من خدای را بپرستید  جز او معبودی ندارید  آیا  پرهیزکاری نمی ورزید».

و در رابطه با دعوت حضرت صالح می فرماید:

«و الی ثمود اخاهم صالحا قال یاقوم اعبدوا الله مالکم من اله غیره»[۴] و بسوی قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم، گفت ای قوم من خدا را بپرستید جز او معبودی برای شما وجود ندارد».

و در مورد دعوت شعیب علیه السلام می فرماید: «و الی مدین  اخاهم شعیبا قال  یقوم اعبدوا الله ما لکم  من اله غیره»[۵] «و شعیب را هم بسوی اهل مدین که خود از آنها بود فرستادیم بدیشان گفت: ای قوم من خدا را بپرستید که جز او معبودی ندارید».

اگر دین را عبارت از اعتقاد، اخلاق  و اعمال  بدانیم  بدون شک  مهمترین  بخش آن ، بخش  اعتقاد است و  مهمترین بخش مسایل اعتقادی ، اعتقاد  به خدای یکتا است و تنها همین اعتقاد است که انسان را به رضای الهی و بهشت جاوید می رساند و بدون این عقیده اگر کسی حتی به اندازه تمام دنیا اعمال صالحه و اخلاق  فاضله  داشته  باشد  باز هم عاقبتش  جهنم و عدم  رضایت خداوند خواهد بود «ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر  ما دون ذالک لمن یشاء»؛ موحد گناهکار بخشیده خواهد شد اما عا بد مشرک هرگز؛  زیرا مشرک  با داشتن ا ین  عقیده  بزرگترین  ظلم  را نسبت به خداوند مرتکب شده و ظالم هرگز رستگار نمی گردد. «ان شرک لظلم عظیم».

این همه تاکید بر مسئله توحید و نقشی که این عقیده در سرنوشت و سعادت انسان دارد نشان می دهد که توحید نباید تنها گفتن لااله الاالله باشد و الا امتهای پیشین تا این حد در مورد آن با مشکل مواجه نمی شدند ، مسئله ای که بسیاری از امتها را با مشکل مواجه کرده ، بهترین انسانهای عالم را برای دعوت خویش به میدان آورده و آنها را در این راه با  مشکلات و مصائب  فراوان مواجه ساخته ، تعیین کننده سرنوشت انسانها بوده، عده زیادی را راهی وادی هلاکت و تعدادی را رهسپار بهشت کرده و خلاصه  محور  مبازه حق جویان و باطل پرستان در طول تاریخ بوده ، باید یک مسئله بسیار گسترده ، سرنوشت ساز و در عین حال پیچیده باشد ، همچنین این امر نشانگر این واقعیت است که شرک یک معضل بسیار بزرگ و پدیده ای خطرناک در همه جوامع بشری بوده و هست ، از این رو لازم است اولا مسئله  توحید به صورت عمیق مورد بررسی قرار بگیرد و در کنار آن شرک هم بررسی شود ،زیرا مرز میان توحید و شرک بسیار دقیق و نزدیک است و میان آن دو ثالثی وجود ندارد  یعنی عبور از توحید و تزلزل در آن مساوی وارد شدن به محیط شرک است و این دو همانند شب و روز در تضادکامل باهم بوده هرگز یکجا جمع نمی شوند.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …