توحید الوهیت که بر خالص کردن بندگی برای خدا مبتنی است، یعنی محبّت، ترس، امید، توکل، رغبت و دعا، خالصانه برای خداوند یگانه باشد.
و بر اساس آن باید همه عبادتها به صورت ظاهری و باطنی فقط و تنها برای خداوند انجام شود و جایز نیست برای کس دیگری غیر از او انجام شود. نه برای فرشتهای مقرّب و نه پیامبری که از سوی الله فرستاده شده است، چه برسد به این که برای کسی دیگر انجام شود.
و فرمودهی الهی: ﴿إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ۵﴾ [الفاتحه: ۵]. «تنها تو را میپرستم و تنها از تو مدد میجوئیم» آن را در بر دارد.
و فرمودهی الهی ﴿فَٱعۡبُدۡهُ وَتَوَکَّلۡ عَلَیۡهِۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ﴾ [هود: ۱۲۳]. «پس او را عبادت و پرستش کن و بر او توکل نما و پروردگارت از کردارتان غافل نیست». ﴿فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُلۡ حَسۡبِیَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُۖ وَهُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِیمِ١٢٩﴾ [التوبه: ۱۲۹]. «پس اگر (از ایمان و عمل صالح) رویگردان شوند، بگو: الله برایم کافی است؛ هیچ معبود برحقی جز او وجود ندارد؛ بر او توکل نمودم؛ و او پروردگار عرش بزرگ است».
﴿رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَا فَٱعۡبُدۡهُ وَٱصۡطَبِرۡ لِعِبَٰدَتِهِۦۚ هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِیّٗا۶۵﴾ [مریم: ۶۵]. «پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست؛ پس او را عبادت و پرستش کن و بر عبادتش شکیبا باش. آیا همانند و همتایی برایش سراغ داری»؟
و فرمودهی الهی ﴿عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ أُنِیبُ﴾ [هود: ۸۸]. [هود: ٨٨] «بر او توکل نمودم و بهسوی او باز میگردم.»
﴿وَتَوَکَّلۡ عَلَى ٱلۡحَیِّ ٱلَّذِی لَا یَمُوتُ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِهِۦۚ وَکَفَىٰ بِهِۦ بِذُنُوبِ عِبَادِهِۦ خَبِیرًا۵٨﴾ [الفرقان: ۵۸]. «و بر پروردگار همیشه زندهاى توکل نما که هرگز نمىمیرد و او را همراه با ستایش، به پاکی یاد کن. و همین بس که او به گناهان بندگانش آگاه است». و فرمودهی خداوندی که میفرماید: ﴿وَٱعۡبُدۡ رَبَّکَ حَتَّىٰ یَأۡتِیَکَ ٱلۡیَقِینُ٩٩﴾ [الحجر: ۹۹]. «و تا زمانی که مرگت فرا رسد، پروردگارت را عبادت و پرستش کن» [ الحجر: ٩٩]
همهی این آیات توحید را در بر دارند و به آن اشاره مینمایند.
و این نوع توحید اول، آخر، ظاهر و باطن دین است و اولین و آخرین دعوت پیامبران و معنی لا إله إلاالله است و إله یعنی کسی که از روی محبت، هراس، بزرگداشت و تعظیم عبادت میشود، آفریدهها برای همین توحید آفریده شدهاند و پیامبران برای همین توحید فرستاده شدهاند و کتابها برای بیان همین توحید نازل شدهاند، بر اساس این توحید مردم به کافر، مؤمن و بهشتیان خوشبخت و دوزخیان بدبخت تقسیم شدهاند. خداوند متعال میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلنَّاسُ ٱعۡبُدُواْ رَبَّکُمُ ٱلَّذِی خَلَقَکُمۡ وَٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ لَعَلَّکُمۡ تَتَّقُونَ٢١﴾ [البقره: ۲۱]. «ای مردم! پروردگارتان را پرستش کنید؛ همان ذاتی که شما و پیشینیانتان را آفریده است. باشد که پرهیزکار گردید». پس این اولین فرمان در قرآن است.
و خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ فَقَالَ یَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥٓۚ﴾ [المؤمنون: ۲۳]. «و نوح را بهسوی قومش فرستادیم؛ گفت: ای قوم من! الله را عبادت کنید که معبود برحقی جز او ندارید؛»
پس این دعوت اولین پیامبری است که بعد از پدید آمدن شرک انجام شد.
و هود به قومش گفت: ﴿ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥٓۚ﴾ [الأعراف: ۶۵].
«ای قوم من! الله را بپرستید، که جز او معبودی (راستین) برای شما نیست».
و صالح به قومش گفت: ﴿ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥۖ﴾ [هود: ۶۱]. و شعیب به قومش گفت: ﴿ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَکُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَیۡرُهُۥۖ﴾ [الأعراف: ۸۵].
و ابراهیم ÷ به قومش گفت: ﴿إِنِّی وَجَّهۡتُ وَجۡهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ حَنِیفٗاۖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ٧٩﴾ [الأنعام: ۷۹]. «من، از روی اخلاص و گرایش به توحید به سوی کسی روی میآورم که آسمانها و زمین را پدید آورده است و من، جزو مشرکان نیستم».
و میفرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِیٓ إِلَیۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ٢۵﴾ [الأنبیاء: ۲۵]. «و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر این که به او وحی کردیم که هیچ معبود برحقی جز من وجود ندارد؛ پس مرا عبادت و پرستش کنید».
و میفرماید: ﴿وَسَۡٔلۡ مَنۡ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ مِن رُّسُلِنَآ أَجَعَلۡنَا مِن دُونِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ءَالِهَهٗ یُعۡبَدُونَ۴۵﴾ [الزخرف: ۴۵]. «از پیامبرانی که پیش از تو فرستادهایم، بپرس: آیا معبودانی جز پروردگار رحمان برای پرستش قرار دادهایم»؟
و میفرماید: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِیَعۡبُدُونِ۵۶﴾ [الذاریات: ۵۶]. «و جن و انس را نیافریده ام، مگر براى اینکه مرا بندگى کنند»
و هرقل وقتی از ابوسفیان در مورد پیامبر صلی الله علیه و سلم میپرسید به او گفت: (پیامبر) به شما چه میگوید؟ ابوسفیان گفت: او میگوید: «خدا را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید و آن چه پدرانتان میگویند آن را رها کنید».[۱]
پیامبر صلی الله علیه و سلم به معاذ رضی الله عنه گفت: «تو نزد قومی از اهل کتاب میروی، اولین چیزی که باید آنان را به سوی آن دعوت دهی گواهی دادن به این است که هیچ معبود بهحقی جز الله نیست».[۲] و در روایتی آمده است: «تا آنان خدا را یکی بدانند»[۳] و این توحید، اولین وظیفهی مکلف است، نظر کردن و یا قصد برای نظر کردن و یا شک کردن در مورد خداوند نیست چنانکه آنهایی که کتاب و حکمت را که پیامبر با آن مبعوث شده را درک نکردهاند چنین سخنی میگویند ، پس توحید اولین و آخرین وظیفه و فریضه است و اولین چیزی است که انسان بهوسیلهی آن وارد بهشت میشود و آخرین چیزی است که با آن از دنیا میرود، چنان که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «هر کسی آخرین سخنش لا إلهَ إلاَّ الله باشد به بهشت میرود»[۴] که این حدیث صحیح است.
و فرمود: «فرمان یافتهام تا با مردم بجنگم تا وقتی که گواهی دهند که هیچ معبود بهحقی جز الله نیست و محمد فرستادهی خداوند است» [متفقعلیه][۵] و قرآن با تمام وضوح این نوع توحید را بیان کرده و آن را تکرار نموده و مثالهایی برای آن بیان کرده است، بهگونهای که در هر سورهای از قرآن به این نوع توحید اشاره شده است. این نوع توحید را توحید الوهیت مینامند چون بر اخلاص و بندگی برای خدا مبتنی است و بر اساس محبت شدید و تنها دوست داشتن خداوند است و این مستلزم اخلاص عبادت میباشد.
همچنین آن را توحید عبادت[۶]،توحید اراده و قصد مینامند. چون به معنای انجام دادن اعمال به قصد، همراه اخلاص کامل برای خداوند یکتا است. و همچنین آن را توحید عمل مینامند چون مبتنی بر انجام دادن عمل فقط برای خداوند میباشد. خداوند متعال میفرماید: ﴿فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّینَ٢ أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّینُ ٱلۡخَالِصُۚ﴾ [الزمر: ۲-۳]. «پس الله را در حالی عبادت و پرستش کن که دین و عبادت را ویژهی او میدانی. هان! دین و عبادت خالص(و تهی از شرک) از آنِ الله است».
و میفرماید: ﴿قُلۡ إِنِّیٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّینَ١١ وَأُمِرۡتُ لِأَنۡ أَکُونَ أَوَّلَ ٱلۡمُسۡلِمِینَ١٢ قُلۡ إِنِّیٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَیۡتُ رَبِّی عَذَابَ یَوۡمٍ عَظِیمٖ١٣ قُلِ ٱللَّهَ أَعۡبُدُ مُخۡلِصٗا لَّهُۥ دِینِی١۴ فَٱعۡبُدُواْ مَا شِئۡتُم مِّن دُونِهِۦۗ﴾ [الزمر: ۱۱-۱۵]. «بگو: من دستور یافتهام که الله را مخلصانه و در حالی عبادت کنم که دین و عبادت را ویژهی او میدانم. و فرمان یافتهام که نخستین مسلمانِ(این امت) باشم. بگو: اگر از پروردگارم نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ میترسم. بگو: الله رامخلصانه ودرحالی پرستش میکنم که عبادتم را خاص او میگردانم. و شما هر چه جز او میخواهید، بپرستید».
تا این که میفرماید: ﴿ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلٗا فِیهِ شُرَکَآءُ مُتَشَٰکِسُونَ وَرَجُلٗا سَلَمٗا لِّرَجُلٍ هَلۡ یَسۡتَوِیَانِ مَثَلًاۚ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَکۡثَرُهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ٢٩﴾ [الزمر: ۲۹]. «الله، مثالی زده است؛ مردی را مثال زده که بردهی تعدادی شریک است که پیوسته دربارهاش مشاجره میکنند؛ همچنین مردی را مثال زده که تنها بردهی یک نفر است. آیا وضعیت این دو، یکسان است؟ الحمدلله(که حجت بر آنان تمام شد). ولی بیشترشان نمیدانند».
تا این که میفرماید: ﴿قُلۡ أَفَرَءَیۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَنِیَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلۡ هُنَّ کَٰشِفَٰتُ ضُرِّهِۦٓ أَوۡ أَرَادَنِی بِرَحۡمَهٍ هَلۡ هُنَّ مُمۡسِکَٰتُ رَحۡمَتِهِۦۚ﴾ [الزمر: ۳۸]. « بگو آیا دربارهی معبودانی که جز الله میپرستید، هیچ اندیشیدهاید که اگر الله زیانی برای من بخواهد، آیا آنها میتوانند زیان و آسیب او را از من دور کنند یا اگر رحمت و بخشایشی برای من بخواهد، آیا آنها میتوانند رحمتش را از من باز دارند؟».
تا این که میفرماید: ﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُفَعَآءَۚ قُلۡ أَوَلَوۡ کَانُواْ لَا یَمۡلِکُونَ شَیۡٔٗا وَلَا یَعۡقِلُونَ۴٣ قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَهُ جَمِیعٗاۖ﴾ [الزمر: ۴۳-۴۴]. «آیا شفیعان و واسطههایی به جای الله برگزیدهاند؟ بگو: اگر چه واسطههایتان، هیچکاری نتوانند انجام دهند و عقل و خردی هم نداشته باشند(باز هم آنان را واسطه قرار میدهید؟) بگو: همهی شفاعت و میانجیگری در اختیار الله است».
تا این که میفرماید: ﴿وَأَنِیبُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّکُمۡ وَأَسۡلِمُواْ لَهُۥ مِن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَکُمُ ٱلۡعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ۵۴﴾ [الزمر: ۵۴]. «و به سوی پروردگارتان روی بیاورید و فرمانبردارش شوید، پیش از آن که عذاب الهی به سراغتان بیاید و آنگاه یاری نشوید».
[۱]– صحیح بخاری ش (۷ البغا) و صحیح مسلم (۱۷۷۳) به روایت ابن عباس ب.
[۲]– صحیح بخاری ش (۱۳۳۱) و صحیح مسلم (۱۹) به روایت ابنعباس ب.
[۳]– بخاری ش (۶۹۳۷).
[۴]– امام احمد در المسند (۵/۲۴۷، ۲۳۵) و ابوداود ش ( ۳۱۱۶) و بزار در مسند خود به شمارهی (۲۶۲۶)
و طبرانی در المعجمالکبیر(۲۰/۱۱۲) ش (۲۲۱) و در الدعاء ش (۱۴۷۱) و حاکم در المستدرک (۱/۵۰۳)، (۶۷۸) آن را روایت کرده و صحیح قرار داده است و ذهبی با او موافق است و بیهقی در الاعتقاد ص (۳۶-۳۷) وخطیب در تاریخ بغداد (۱۰/۳۳۵) و رافعی در اخبار القزوین (۲/۳۶) و دیگران از طریق عبدالحمید بن جعفر انصاری از صالح بن ابی عریب از کثیر بن مره از معاذ روایت نمودهاند. و اسنادش حسن است و با شواهدش صحیح است و شیخ سلیمان آن را صحیح دانسته است و آلبانی در ارواء الغلیل ش(۶۸۷) آن را حسن دانسته است.
[۵]– صحیح بخاری در (۱/۱۷) ش (۲۵) و صحیح مسلم در (۱/۵۳) ش (۲۲) روایت عبداللهبن عمر ب و شماری از صحابه نیز آن را روایت کردهاند.
[۶]– یعنی این نوع توحید، توحید عبادت نامیده میشود همچنان که در سبب وجه تسمیه آن با توحید الوهیت بیان کردیم.