توحید الوهیت (۳)

و از آن جمله دعا و به فریاد خواندن در مواردی است که کسی جز خدا توانایی آن را ندارد، خواه این به فریاد خواندن و صدا زدن برای طلب شفاعت یا به قصدی دیگر باشد، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا یَمۡلِکُونَ مِن قِطۡمِیرٍ* إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا یَسۡمَعُواْ دُعَآءَکُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَکُمۡۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِ یَکۡفُرُونَ بِشِرۡکِکُمۡۚ وَلَا یُنَبِّئُکَ مِثۡلُ خَبِیر﴾ [فاطر: ۱۳-۱۴] «و آنان که جز الله(به فریاد) می‌خوانید، مالک پوست نازک هسته‌ی خرما نیز نیستند. اگر آنان را بخوانید، دعا و خواسته‌ی شما را نمی‌شنوند و اگر بشنوند، پاسختان را نمی‌دهند و روز قیامت شرک شما را انکار می‌کنند و هیچ‌کس مانند پروردگار دانا، تو را(از حقایق و فرجام امور) باخبر نمی‌سازد».

و می‌فرماید: ﴿وَقَالَ رَبُّکُمُ ٱدۡعُونِیٓ أَسۡتَجِبۡ لَکُمۡۚ إِنَّ ٱلَّذِینَ یَسۡتَکۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِی سَیَدۡخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ۶٠﴾ [غافر: ۶۰] «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم. بی‌شک آنان که از عبادت من سرکشی می‌کنند، به زودی خوار و سرافکنده وارد دوزخ خواهند شد».  و می‌فرماید: ﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکَ وَلَا یَضُرُّکَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّکَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِینَ١٠۶﴾ [یونس: ۱۰۶] «و جز الله کسی یا چیزی را مخوان که نه سودی به تو می‌رساند و نه زیانی که اگر چنین کنی، به‌راستی از ستمکاران خواهی بود». و می‌فرماید: ﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُفَعَآءَۚ قُلۡ أَوَلَوۡ کَانُواْ لَا یَمۡلِکُونَ شَیۡ‍ٔٗا وَلَا یَعۡقِلُونَ* قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَهُ جَمِیعٗاۖ﴾ [الزمر: ۴۳-۴۴] «آیا شفیعان و واسطه‌هایی به جای الله برگزیده‌اند؟ بگو: اگر چه واسطه‌هایتان، هیچ‌ کاری نتوانند انجام دهند و عقل و خردی هم نداشته‌  باشند (باز هم آنان را واسطه قرار می‌دهید؟) بگو: همه‌ی شفاعت و میانجی‌گری در اختیار الله است».

یکی از عبادت‌ها ذبح است، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحۡیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ* لَا شَرِیکَ لَهُۥۖ﴾ [الأنعام: ۱۶۲-۱۶۳] «بگو همانا نماز و قربانی‌ام و زندگی و مرگ من همه برای خداوند پروردگار جهانیان است که شریکی ندارد». نسک همان ذبح است.[۱]

و دیگری نذر است، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَلۡیُوفُواْ نُذُورَهُمۡ﴾ [الحج: ۲۹] «و به نذر خویش وفا کنند». و می‌فرماید: ﴿یُوفُونَ بِٱلنَّذۡرِ وَیَخَافُونَ یَوۡمٗا کَانَ شَرُّهُۥ مُسۡتَطِیرٗا﴾ [الإنسان: ۷]. «(همان کسانی که) به نذر (خویش) وفا می‌نمایند و از روزی که عذابش فراگیر است، می‌ترسند».

و دیگری طواف است، بنابراین باید فقط و تنها پیرامون کعبه طواف شود، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَلۡیَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَیۡتِ ٱلۡعَتِیقِ﴾ [الحج: ۲۹]. «و پیرامون خانه‌ی کهن طواف نمایند».

و از آن جمله، توبه و بازگشت است و باید فقط به سوی خدا بازگشت و توبه کرد، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمَن یَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ إِلَّا ٱللَّهُ﴾ [آل عمران: ۱۳۵]. «و چه کسی جز الله، گناهان را می‌بخشد؟».

و می‌فرماید: ﴿وَتُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ﴾ [النور: ۳۱]. «و ای مؤمنان! همه به‌سوی الله توبه نمایید تا رستگار شوید».

و از آن جمله ، استعاذه و پناه بردن به خدا در اموری است که جز خدا، کسی توانایی انجام آن را ندارد، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ١﴾ [الفلق: ۱]. «بگو: به پروردگار سپیده‌دم پناه مى‌برم».

و می‌فرماید: ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ١﴾ [الناس: ۱]. «بگو: به پروردگار مردم پناه می‌برم».

و از جمله عبادت‌ها کمک خواستن و طلب فریادرسی در اموری است که جز خدا کسی توانایی انجام آن را ندارد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِذۡ تَسۡتَغِیثُونَ رَبَّکُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَکُمۡ﴾ [الأنفال: ۹]. «آن­گاه که از پروردگارتان یاری خواستید و درخواست شما را پذیرفت».

پس هر کسی در این عبادت‌هایی که مختص خداوند می‌باشند مخلوقی را شریک کند، مشرک است.

ما به‌طور ویژه از این عبادت‌ها نام بردیم چون قبرپرستان این عبادت‌ها را به جای اینکه برای الله انجام دهند برای مردگان انجام می‌دهند و یا مرده‌ها را بین خود و خداوند واسطه قرار می‌دهند، هر کس هر عبادتی را برای غیر از خدا انجام دهد و یا غیر از خدا را در عبادت شریک کند، مشرک است، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِکُواْ بِهِۦ شَیۡ‍ٔٗاۖ﴾ [النساء: ۳۶]. «و الله را پرستش کنید و چیزی را با او شریک نگردانید».

به خاطر همین شرک در عبادت بود که خداوند مشرکین را کافر قرار داد و ریختن خون، گرفتن اموال و اسیر کردن زن‌هایشان را مباح و جایز قرار داد و گرنه مشرکین می‌دانستند که آفریننده، روزی‌دهنده و گرداننده‌ی جهان خداوند است و در فرمانروایی شریکی ندارد، اما آن‌ها در این عبادات و امثال آن چیزهایی را شریک خدا قرار می‌دادند و در تلبیه‌های خود می‌گفتند: (لَبَّیْکَ لَا شَرِیک لَک إِلَّا شَرِیکًا هُوَ لَک تَمْلِکهُ وَمَا مَلَکَ)[۲]. لبیک خدایا شریکی نداری مگر آن که شریکی که شریک تو است تو صاحب او و آن چه دارد می‌باشی.

آن‌گاه پیامبر  صلی الله علیه و سلم توحیدی را برایشان آورد که معنای «لا إله‌ إلا الله» بود، مفهوم آن این است که هیچ کسی همراه خداوند عبادت و پرستش نشود؛ حتی پیامبران و فرشته‌‌ها سزاوار پرستش نیستند، چه رسد به غیر از آن‌ها، آنگاه مشرکین گفتند:

﴿أَجَعَلَ ٱلۡأٓلِهَهَ إِلَٰهٗا وَٰحِدًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَیۡءٌ عُجَابٞ﴾ [ص: ۵]. «آیا (محمد) به جای این همه معبود، قایل به یک معبود گشته است؟! این واقعاً چیز عجیبی است!».

آن‌ها از زراعت و چهارپایان سهمی برای خدا قرار می‏دادند و به همان اندازه سهمی برای معبودان خود مقرر می‌کردند و اگر از آن چه برای خدا مقرر کرده بودند به سهم معبودانشان اضافه می‌شد آن را برای معبودان می‌گذاشتند و می‌گفتند: خداوند توانگر و بی‌نیاز است و برعکس اگر از آن چه برای بت‌ها و معبودانشان مقرر کرده بودند به سهم خدا اضافه می‌شد آن را باز می‌گرداندند و می‌گفتند خداوند توانگر و غنی است و معبودان فقیر هستند، آن گاه خداوند آیه نازل فرمود که: ﴿وَجَعَلُواْ لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ ٱلۡحَرۡثِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ نَصِیبٗا فَقَالُواْ هَٰذَا لِلَّهِ بِزَعۡمِهِمۡ وَهَٰذَا لِشُرَکَآئِنَاۖ فَمَا کَانَ لِشُرَکَآئِهِمۡ فَلَا یَصِلُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَمَا کَانَ لِلَّهِ فَهُوَ یَصِلُ إِلَىٰ شُرَکَآئِهِمۡۗ سَآءَ مَا یَحۡکُمُونَ﴾ [الأنعام: ۱۳۶].[۳]  «(مشرکان) از زراعت و چارپایانی که الله آفریده، سهمی برای او مقرر کردند و به پندار خود گفتند: این سهم الله و این سهم بت­های ماست! آن چه سهم بت­هایشان بود، به الله نمی­رسید؛ ولی از سهم الله به بت­هایشان می­رسید. چه بد حکم می­کردند!»

قبرپرستان نیز درست همین کار را می کردند، بلکه از این فراتر می‌رفتند و برای مرده‌ها سهمی از فرزندان مقرر می‌ساختند.

 حال که این امر روشن شد، بدان که شرک به نسبت انواع توحید به سه نوع تقسیم می‌شود. و هر یک از آنها به صورت مطلق به اکبر و اصغر تقسیم می‌شوند، و گاهی نسبت به آن چه از آن کوچکتر است اکبر به شمار می‌آید و گاهی نسبت به آن چه از آن بزرگتر است اصغر به شمار می‌آید.

[۱]–  تفسیر نسک به ذبح از سعید بن جبیر، مجاهد، قتاده و سایرین ذکر شده است. نگا: تفسیر عبدالرزاق (۲/۲۲۳) و تفسیر ابن جریر (۸/۱۱۲) والدر المنثور (۳/۴۱۰).

[۲]– صحیح مسلم (۲/۸۴۳) ش (۱۱۸۵) روایت ابن‌عباس ب.

[۳]– تفسیر ابن جریر (۸/۳۹-۴۰) والدر المنثور (۳/۳۶۲-۳۶۳).

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …