توحید الوهیت (۲)

تا این که می‌فرماید: ﴿قُلۡ أَفَغَیۡرَ ٱللَّهِ تَأۡمُرُوٓنِّیٓ أَعۡبُدُ أَیُّهَا ٱلۡجَٰهِلُونَ۶۴ وَلَقَدۡ أُوحِیَ إِلَیۡکَ وَإِلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکَ لَئِنۡ أَشۡرَکۡتَ لَیَحۡبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ۶۵ بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَکُن مِّنَ ٱلشَّٰکِرِینَ۶۶﴾ [الزمر: ۶۴-۶۶]. «بگو: ای جاهلان! آیا به من دستور می‌دهید که غیر الله را بندگی و پرستش کنم؟ و به‌راستی به تو و به پیامبران پیش از تو وحی شده که اگر شرک بورزی، به‌طور قطع عملت نابود و تباه می‌شود و از زیان‌کاران می‌گردی. بلکه الله را عبادت کن و از سپاس‌گزاران باش».

تمام این سوره به توحید دعوت و فرمان می‌دهد و به شبهات و اشکالات پاسخ می‌دهد، در آن نعمت‌های پایداری که خداوند برای اهل توحید فراهم نموده بیان شده‌اند و عذاب دردناکی که برای مخالفان توحید آماده شده در آن ذکر گردیده است.

و همه سوره‌های قرآن بلکه هر آیه‌ای به این توحید فرا می‌خواند و به آن شهادت می‌دهد و مفهوم آن را در بر دارد. چون قرآن از خداوند، نام‌ها، صفات و کارهایش سخن می‌گوید که این توحید ربوبیت و توحید صفات است که مستلزم توحید الوهیت می‌باشد و آن را در بر دارد. و یا این که خداوند به این فرا می‌خواند که تنها او پرستش شود و بندگان از عبادت دیگران دست بردارند وفقط متوجه او باشند. و یا به انواع عبادت‌ها فرمان می‌دهد و از مخالفت‌ها نهی می‌کند، و این توحید الوهیت و عبادت است که مستلزم دو نوع دیگر توحید می‌باشد و آن دو نوع را  نیز در بر دارد. و یا این که خداوند در قرآن خبر می‌دهد که چگونه اهل توحید و فرمانبرداران را گرامی می‌دارد و در دنیا با آنان چه می‌کند و چگونه در آخرت آنها را اکرام کرده و گرامی می‌دارد این پاداش توحید و [یگانه دانستن] خداوند است.

و یا این که آیات قرآنی از مشرکین و از عذاب‌هایی که در دنیا بدان گرفتار شده‌اند و از عذاب‌هایی که در قیامت گرفتار آن خواهند شد خبر می‌دهد،  این سزای کسی است که از حکم توحید بیرون رود.[۱]

و این توحید حقیقت دین اسلام است که خداوند از کسی جز آن را نمی‌پذیرد، چنان که پیامبر  صلی الله علیه و سلم فرموده است: «اسلام بر پنج چیز بنا شده، گواهی دادن به این که هیچ معبود به‌حقی جز الله نیست، محمد پیامبر خداست،  بر پا داشتن نماز، پرداختن زکات، روزه گرفتن ماه رمضان و حج خانه‌ی کعبه» [بخاری و مسلم].[۲]

پس پیامبر  صلی الله علیه و سلم خبر داده که اسلام بر این پنج پایه بنا شده است که این‌ها از اعمال هستند. و این دلالت می‌نماید که اسلام یعنی عبادت خداوند که هیچ شریکی ندارد با انجام آن چه خداوند امر نموده، پرهیز از آن چه نهی کرده و خاص نمودن این اعمال برای خدا.

 و این امر همه‌ی عبادت‌ها را شامل می‌شود که باید همه چیز خالصانه و فقط برای خدا انجام شوند پس هر کسی در این عبادت کسی دیگر را با خدا شریک کند مسلمان نیست.

از جمله این عبادت‌ها محبت است پس هر کسی چیزی را در محبتی که فقط شایسته‌ی خداوند است بین او شخصی دیگر شریک قرار داد مشرک است، همان‌طور که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا یُحِبُّونَهُمۡ کَحُبِّ ٱللَّهِۖ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِۗ﴾ [البقره: ۱۶۵]. «بعضی از مردم، معبودانی غیر از الله بر می­گزینند که آن‌ها را همانند الله دوست می­دارند؛ ولی مؤمنان، الله را بیشتر دوست دارند».

تا این که می‌فرماید: ﴿وَمَا هُم بِخَٰرِجِینَ مِنَ ٱلنَّارِ﴾ [البقره: ۱۶۷]. «و آنان، از دوزخ خارج نخواهند شد».

و از آن جمله توکل است، پس نباید در آن چه فقط در حیطه‌ی توانایی خداوند است بر کسی غیر از خدا توکل کرد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡیَتَوَکَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ﴾ [المائده: ۱۱]. «و مؤمنان باید بر الله توکل کنند». و می‌فرماید: ﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡیَتَوَکَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ١٠﴾ [المجادله: ۱۰].

«و مؤمنان باید بر الله توکل کنند». و توکل کردن بر غیر از خدا (در آنچه همه‌ی امورات به دست اوست) شرک اصغر باشد.

و از آن جمله ترس و هراس است، پس نباید انسان از کسی غیر از خدا ترس پنهانی داشته باشد ومعنی ترس پنهانی آن است که: بنده بترسد کسی غیر از الله با خواست و اراده‌ی خود چیز ناخوشایندی به او برساند اگر هم غیر مستقیم باشد. این شرک اکبر است، چون اعتقاد به این است که سود و زیان را غیر از خدا کس دیگری می‌رساند، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَإِیَّٰیَ فَٱرۡهَبُونِ﴾ [النحل: ۵۱]. «پس تنها از من بترسید». و می‌فرماید: ﴿فَلَا تَخۡشَوُاْ ٱلنَّاسَ وَٱخۡشَوۡنِ﴾ [المائده: ۴۴]. «پس از مردم نترسید و از من بیم داشته باشید». و می‌فرماید: ﴿وَإِن یَمۡسَسۡکَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا کَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن یُرِدۡکَ بِخَیۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦۚ یُصِیبُ بِهِۦ مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ١٠٧﴾ [یونس: ۱۰۷] «و اگر الله گزند و آسیبی به تو برساند، هیچکس جز او نمی‌تواند آن را برطرف کند و اگر برایت اراده‌ی خیر و نیکی نماید، هیچکس نمی‌تواند فضل و احسانش را بازدارد. آن را به هر که از بندگانش بخواهد، مى‏رساند. و او، آمرزنده‌ی مهربان است».

و از آن جمله امید است. امید داشتن در مورد تحقق چیزی که جز خداوند، توانایی انجام آن را ندارد ، مثل کسانی که مرده‌ها و غیره را به فریاد می‌خوانند به این امید که نیازشان از سوی آن‌ها برآورده شود. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِینَ هَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِکَ یَرۡجُونَ رَحۡمَتَ ٱللَّهِۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ٢١٨﴾ [البقره: ۲۱۸] «همانا کسانی که ایمان آورده­اند و کسانی که هجرت نموده و در راه الله جنگیده­اند، چنین کسانی به رحمت الله امیدوارند؛ و الله، آمرزنده­ی مهربان است». علی  رضی الله عنه می‌گوید: بنده باید به هیچ کس جز پروردگارش امید نداشته باشد.[۳]

و از جمله عبادت‌ها، نماز، رکوع و سجده است که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَٱنۡحَرۡ٢﴾ [الکوثر: ۲] و می‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱرۡکَعُواْ وَٱسۡجُدُواْۤ وَٱعۡبُدُواْ رَبَّکُمۡ﴾ [الحج: ۷۷] «ای مؤمنان! رکوع و سجده کنید و پروردگارتان را عبادت و پرستش نمایید و کارهای نیک انجام دهید تا رستگار شوید».

 

[۱]– مدارج‌السالکین (۳/۴۴۹-۴۵۰).

[۲]– صحیح بخاری ش (۸) و صحیح مسلم ش (۱۶) از عبدالله بن عمر.

[۳]– معمر در جامع خود (۱۱/۴۶۹) و بیهقی در شعب ‌الایمان (۷/۱۲۴) از طریق عکرمه از علی  رضی الله عنه روایت کرده است. در حالی که عکرمه از علی حدیث نشنیده است. عدنی در کتاب الایمان ش (۱۹) روایت کرده که در سند آن السَّری ‌بن اسماعیل است که متروک می‌باشد. نگا: تهذیب التهذیب (۱/۶۸۷ الرساله)  روایت بین شعبی و علی منقطع است و شیخ‌الاسلام در مجموع الفتاوی (۱۴/۲۲۵) این را به یکی از سلف نسبت داده است.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …