توحید الوهیت: دلایل و بیان اهمیت آن (۴)

بیان اینکه محور خصومت و دشمنی بین پیامبران و امت‌هایشان توحید الوهیت بوده است.

قبلاً گفتیم که سرآغاز دعوت تمام پیامبران توحید عبادت بوده است. هیچ پیامبری را خداوند مبعوث نکرد مگر اینکه اولین چیزی که قومش را به سوی آن دعوت می‌کرد توحید الله تعالی بود برای این است که دشمنی بین پیامبران و قومشان در باره این مسئله بود. پیامبران آن‌ها را به سوی توحید الله تعالی و خالص گردانیدن عبادت برای او دعوت می‌کردند و اقوامشان بر باقی ماندن بر شک و عبادت بتها مگر کسانی از آن‌ها که خداوند هدایتشان داد، اصرار می‌ورزیدند.

الله تعالی از زبان قوم نوح می‌فرماید: ﴿وَقَالُواْ لَا تَذَرُنَّ ءَالِهَتَکُمۡ وَلَا تَذَرُنَّ وَدّٗا وَلَا سُوَاعٗا وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسۡرٗا ٢٣ وَقَدۡ أَضَلُّواْ کَثِیرٗاۖ وَلَا تَزِدِ ٱلظَّٰلِمِینَ إِلَّا ضَلَٰلٗا ٢۴﴾ [النوح: ۲۳-۲۴]. «و گفتند: خدایان خود را رها نکنید و ود، سواع، یغوث، یعوق و نسر را وا نگذارید و بسیاری را گمراه کردند.[بار خدایا] جز بر گمراهی ظالمان میفزای».

و از زبان قوم هود می‌فرماید: ﴿قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَأۡفِکَنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ ٢٢﴾ [الأحقاف: ۲۲]. «گفتند: آمده‌ای که ما را از خدایانمان برگردانی؟ اگر راست می‌گویی آنچه به ما وعده می‌دهی بیاور» ﴿قَالُواْ یَٰهُودُ مَا جِئۡتَنَا بِبَیِّنَهٖ وَمَا نَحۡنُ بِتَارِکِیٓ ءَالِهَتِنَا عَن قَوۡلِکَ وَمَا نَحۡنُ لَکَ بِمُؤۡمِنِینَ ۵٣﴾ [هود: ۵۳]. «گفتند: ای هود برای ما دلیل روشنی نیاوردی و ما بخاطر سخن تو دست از معبودهایمان برنمی داریم و ما به تو ایمان نداریم».

و از زبان قوم صالح می‌فرماید: ﴿قَالُواْ یَٰصَٰلِحُ قَدۡ کُنتَ فِینَا مَرۡجُوّٗا قَبۡلَ هَٰذَآۖ أَتَنۡهَىٰنَآ أَن نَّعۡبُدَ مَا یَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِی شَکّٖ مِّمَّا تَدۡعُونَآ إِلَیۡهِ مُرِیبٖ ۶٢﴾ [هود: ۶۲]. «گفتند ای صالح تو پیش از این در میان ما مایه امید بودی. آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان می‌پرستیدند بازمی داری؟ بی‌گمان ما از آنچه تو ما را به آن می‌خوانی سخت در شک هستیم».

و از زبان قوم شعیب می‌فرماید: ﴿قَالُواْ یَٰشُعَیۡبُ أَصَلَوٰتُکَ تَأۡمُرُکَ أَن نَّتۡرُکَ مَا یَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَآ أَوۡ أَن نَّفۡعَلَ فِیٓ أَمۡوَٰلِنَا مَا نَشَٰٓؤُاْۖ إِنَّکَ لَأَنتَ ٱلۡحَلِیمُ ٱلرَّشِیدُ ٨٧﴾ [هود: ۸۷]. «گفتند: ای شعیب آیا نمازت به تو دستور می‌دهد که آنچه را پدرانمان می‌پرستیدند رها کنیم یا در اموال خود به میل خود تصرف نکنیم؟ براستی که تو بردبار فرزانه‌ای» و در مورد کافران قریش می‌فرماید: ﴿وَعَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡۖ وَقَالَ ٱلۡکَٰفِرُونَ هَٰذَا سَٰحِرٞ کَذَّابٌ ۴ أَجَعَلَ ٱلۡأٓلِهَهَ إِلَٰهٗا وَٰحِدًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَیۡءٌ عُجَابٞ ۵ وَٱنطَلَقَ ٱلۡمَلَأُ مِنۡهُمۡ أَنِ ٱمۡشُواْ وَٱصۡبِرُواْ عَلَىٰٓ ءَالِهَتِکُمۡۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَیۡءٞ یُرَادُ ۶ مَا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِی ٱلۡمِلَّهِ ٱلۡأٓخِرَهِ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا ٱخۡتِلَٰقٌ ٧﴾ [ص: ۴-۷]. «از اینکه ترساننده‌ای از خودشان برایشان آمده درشگفتند. و کافران می‌گویند: این ساحری بسیار دروغگوست. آیا معبودهایمان را معبود واحدی قرار داده است. این چیز عجیبی است و بزرگانشان روان شدند و گفتند بروید و بر معبودهای خود ایستادگی نمایید که این امر قطعاً هدف است. این را در آیین قبلی نشنیده‌ایم این جز دروغ بافی نیست».

و گفتند: ﴿وَإِذَا رَأَوۡکَ إِن یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا ٱلَّذِی بَعَثَ ٱللَّهُ رَسُولًا ۴١ إِن کَادَ لَیُضِلُّنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا لَوۡلَآ أَن صَبَرۡنَا عَلَیۡهَاۚ وَسَوۡفَ یَعۡلَمُونَ حِینَ یَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ مَنۡ أَضَلُّ سَبِیلًا ۴٢ أَرَءَیۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ أَفَأَنتَ تَکُونُ عَلَیۡهِ وَکِیلًا ۴٣ أَمۡ تَحۡسَبُ أَنَّ أَکۡثَرَهُمۡ یَسۡمَعُونَ أَوۡ یَعۡقِلُونَۚ إِنۡ هُمۡ إِلَّا کَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ سَبِیلًا ۴۴﴾ [الفرقان: ۴۱-۴۴]. «و چون تو را ببینند به حالت ریشخند می‌گویند: آیا این همان کسی است که خدا او را به رسالت فرستاده است؟ چیزی نمانده بود که ما را از معبودهایمان اگر بر آن ایستادگی نمی‌کردیم منحرف کند. و هنگامی که عذاب را ببینند به زودی خواهند دانست چه کسی گمراه تر است. آیا آن کس که هوای خود را معبود خویش گرفته است دیدی؟ آیا تو می‌شود ضامن او باشی؟آیا گمان می‌کنی که بیشترشان می‌شنوند و تعقل می‌کنند؟ آنان جز مانند چهارپایان نیستند بلکه گمراه‌ترند».

این نصوص و آنچه در معنای آن آمده واضح‌ترین دلیل است بر اینکه خصومت و دشمنی بین انبیاء و اقوامشان حول محور توحید عبادت و دعوت کردن به سوی خالص گردانیدن دین برای خداوند بوده است.

در صحیح از پیامبر صلی الله علیه و سلم ثابت است که فرمودند: «امِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّی یَشْهَدُوا أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ، وَیُقِیمُوا الصَّلاهَ، وَیُوُتُوا الزَّکَاهَ، فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِکَ عَصَمُوا مِنِّی دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلا بِحَقِّ الإِسْلامِ، وَحِسَابُهُمْ عَلَی اللَّهِ»[۱] «از جانب خدا به من امر شده است تا زمانی که مردم به یگانگی الله و به حقانیت رسالت محمد ج شهادت ندهند و نماز را اقامه نکنند و زکات ندهند، با آنان جهاد کنم. ولی هنگامی که این کارها را انجام دادند، مال و جانشان در برابر هرگونه تعرضی محفوظ خواهد ماند مگر در حقی که اسلام تعیین کرده است. و سرانجام کار آنان با خداست» و در صحیح همچنین از پیامبر صلی الله علیه وسلم ثابت است که فرمود: «مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَکَفَرَ بِمَا یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَرُمَ مَالُهُ وَدَمُهُ وَحِسَابُهُ عَلَى اللَّهِ»[۲] «هرکس لا اله الا الله بگوید و به آنچه غیر از الله می‌پرستید کافر شود مال و خونش حرام است و حسابش با خداست».

 

 

[۱] صحیح البخاری برقم (۲۵)، وصحیح مسلم برقم (۲۲).

[۲] صحیح مسلم برقم (۲۳).

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …