و اما اصل سوم و آن قطع امید از درک کیفیت صفات الله تبارک و تعالی است و دلیل بر آن این سخن الله تعالی میباشد: ﴿یَعۡلَمُ مَا بَیۡنَ أَیۡدِیهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا یُحِیطُونَ بِهِۦ عِلۡمٗا ١١٠﴾ [طه: ۱۱۰]. «آنچه را که آنان در پیش دارند و آنچه را که پشت سر گذاشتهاند میداند و حال آنکه ایشان بدان دانشی ندارند.» بعضی از علما در معنی آیه گفتهاند: «لا إحاطه للعلم البشری برب السماوات والأرض فینفی جنس أنواع الإحاطه عن کیفیتها» «علم بشری بر پروردگار آسمانها و زمین احاطه پیدا نمیکند پس انواع احاطه از کیفیت او را نفی میکند».
و دلیل برای این اصل همچنین این سخن الله تعالی میباشد که میفرماید: ﴿لَّا تُدۡرِکُهُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَهُوَ یُدۡرِکُ ٱلۡأَبۡصَٰرَۖ﴾ [الأنعام: ۱۰۳]. «چشمها او را در نمییابند و اوست که دیدگان را درمی یابد» بعضی از علما در باره این آیه میگویند: «وهذا یدل على کمال عظمته وأنه أکبر من کل شیء، وأنه لکمال عظمته لا یدرک بحیث یحاط به فإن الإدراک وهو الإحاطه بالشیء قدر زائد على الرؤیه فالرب یرى فی الآخره ولا یدرک کما یعلم ولا یحاط بعلمه» «و این آیه دلالت بر کمال عظمت پروردگار و اینکه او از همه چیز بزرگتر است، دارد و از کمال بزرگی او است که درک نمیشود بگونه ای که بر او احاطه یابند.
زیرا ادارک احاطه یافتن به چیزی به اندازه بیشتر از دیدن است. پروردگار در آخرت دیده میشود و درک نمیگردد همانگونه که میدانیم و به علم او احاطه نمیشود». برای انسان عاقل شایسته است بداند که برای عقل حد مشخصی است که به آن میرسد و نمیتواند از آن تجاوز کند همانگونه که برای او شنیدن و دیدنی است که حدی دارد و به آن منتهی میگردد. پس کسی که به آنچه ممکن نیست با عقل مانند تفکر در کیفیت صفات خداوند، درک شود، بپردازد او مانند کسی است که میخواهد ببنید آنچه پشت دیوار است یا بشنود صداهایی که در مکانهایی که بسیار از او دور هستند و این غیر ممکن است.