توبه نصوح

شخص مخنّثی (دو جنسی) بنام نصوح بود که در خدمت یکی از پادشاهان زمان خود بود که روزی به یکی از اتاق‌های خزائن پادشاه طمع کرد و این عامل باعث شد تا یکی از کلید این درها را بدزدد. بعد از چند روز دختر پادشاه از موضوع گُم شدن یکی از کلید‌ها باخبر شد و لهذا تمام کارکنان قصر را در یک صف جمع کرد تا مرتّب تمام بدن و لباس آن‌ها را جستجو نماید و این کلید در جیب نصوح بود و او نیز در آخر صف ایستاده بود و پادشاه وعده داده بود که هرکس نگوید من برداشته‌ام و کلید را همراه او پیدا کنیم آن کس را با شدید‌ترین حالت مجازات خواهیم کرد.

نصوح که می‌دانست کلید پیش اوست، ناگهان متوجّه خداوند شد و بدنش به لرزه اُفتاد و در دلش گفت: خدایا اگر این کلید را پیش من پیدا نمایند، آبرویم خواهد رفت و مرا هم خواهند کُشت! خدایا تنها امید و راه نجاتم فقط تو هستی و تو ستّار العیوب (پوشاننده­ی عیب‌ها) هستی، لطفاً این بلا را از من دور نما و اگر این رحم را در حقّ من گناه‌کار بکنی قول می‌دهم که محکم‌ترین توبه را در پیشگاهت انجام دهم و یکی از بندگان مخلص تو شوم! خداوند متعال فرشته‌ای فرستاد و کلید را از جیب نصوح برداشت و بدون این‌که کسی متوجّه آن شود چند متر کنار انداخت. از این طرف هم نگهبان تمام کارکنان قصر را مرتّب بازرسی می‌کند تا این‌که نوبت به نصوح رسید و نصوح نزدیک بود از ترس سِکته کند و رنگش پریده بود و نفس‌هایش تند تند می‌زد، دریغ از این‌که نمی‌دانست خداوند متعال بدون آن‌که حتّی خود او متوجّه شود، عیب او را پوشانده است و او را از مهلکه نجات داده است، چون هرکس خداوند را با قلب خالص صدا نماید، خداوند دعای او را مستجاب می‌نماید، حتّی اگر گناه‌کار‌ترین مردم باشد. وقتی‌که نگهبان در جیب‌های نصوح نیز کلید را نیافت، نااُمیدانه برگشت و کلید را روی زمین پیدا کرد و از روی پشیمانی از همه­ی کارکنان به خاطر این بدگمانی عذر خواهی کرد و وقتی نصوح متوجّه شد که خداوند او را از این عمل ناپسند و فرجام شوم نجات داده است، اشک از تمام چشمانش سرازیر گشت و به پیشگاه خداوند توبه‌ای بسیار قوی نمود و خداوند توبه‌اش را قبول کرد. خداوند حکیم بهترین توبه را توبه­ی نصوح معرفّی نموده است و ما را نیز دستور فرموده است که هنگام توبه، توبه­ی نصوح بکنیم. ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ تُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ تَوۡبَهٗ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّکُمۡ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمۡ سَیِّ‍َٔاتِکُمۡ وَیُدۡخِلَکُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِی مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ …﴾ [التحریم: ۸]([۱]).

بلا نمی‌آید مگر با گناه و از بین نمی‌رود مگر با توبه و توبه انجام نمی‌گیرد مگر با آمدن خوف خدا در قلب.

[۱]– یعنی: «ای مؤمنان! به درگاه خدا برگردید و توبه­ی خالصانه‌ای بکنید، شاید پروردگارتان گناهانتان را محو نماید و بزداید و شما را به باغ‌های بهشتی داخل گرداند که از زیر (کاخ‌ها و درختان) آن رودبارها روان است. این کار در روزی خواهد بود که خداوند پیغمبر و کسانی را خوار و سبک نمی‌دارد که با او ایمان آورده‌اند. (بلکه ایشان را والا می‌گرداند و به درجات بالا می‌رساند). نور (ایمان و عمل صالح) ایشان، پیشاپیش و سوی راست‌شان (رو به جانب بهشت) در حرکت است. (وقتی که خاموش شدن نور منافقان را می‌بینند، رو به درگاه خدا می‌کنند و) می‌گویند: پروردگارا! نور ما را کامل گردان (تا در پرتو آن به بهشت برسیم) و ما را ببخشای، چرا که تو بر هر چیزی بس توانایی».

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …