ابن قیم میگوید: «خدا قرآن را به صفتی موصوف کرده که در بردارندهی خوبی، نیکی، فراوانی خیر، منافع، عظمت و شکوه قرآن است؛ چون کریم چیزی است که نیکو و زیباست و خیر و منفعت زیادی دارد و نیکوترین و برترین اشیاء است. خدای سبحان خودش را به کریم موصوف نموده و کلامش و عرشش را به کریم موصوف نموده است. همچنین هر چیزی اعم از نباتات و غیر نباتات که خیر و برکتش، زیاد بوده و منظرش زیباست، را به کریم موصوف نموده است. به همین دلیل سلف صالح «کریم» را به زیبا و نیک تفسیر کردهاند. ازهری گوید: «کریم، اسم جامعی است برای هر چیزی که ستایش و تمجید میشود و خدا زیبا و ستوده است و این کتابش، قرآن کریم است و به خاطر هدایت و تبیین تمامی مسائل مربوط به انسان و به خاطر علم و حکمتی که دارد، ستایش و تمجید میشود»[۱]»[۲].
راجع به آیهی: ﴿فِی کِتَٰبٖ مَّکۡنُونٖ٧٨﴾ ابن کثیر گوید: «یعنی قرآن کریم در کتابی بزرگ و محفوظ و مستور جای دارد[۳]».
ابن قیم میگوید: «مفسران در این باره اختلاف نظر دارند؛ عده ای میگویند: «کتاب مکنون» همان لوح محفوظ است. صحیح این است که «کتاب مکنون» کتابی است که در دست فرشتگان است و در فرمودهی خدا ذکر شده است: ﴿فِی صُحُفٖ مُّکَرَّمَهٖ١٣ مَّرۡفُوعَهٖ مُّطَهَّرَهِۢ١۴ بِأَیۡدِی سَفَرَهٖ١۵ کِرَامِۢ بَرَرَهٖ١۶﴾ [عبس: ۱۳-۱۶] «در نامههای گرامی و ارجمند ضبط و ثبت است. (نامههایی که) فرا و بالا (از کلام بشر) و دارای مکانت و منزلت والایند (و دور از هرگونه تحریف و آمیزش) و پاک (از هر نوع شائبهی خرافات، عقاید باطل، فاسد، زدوده از نقص و کم و کاست) هستند. به دست نویسندگانی (نگارش یافتهاند). (نویسندگانی) که بزرگوار، نیکمنش و نیکوکردارند». این آیات نشان میدهند که «کتاب مکنون» کتابی است که در دست فرشتگان است.آیهی: ﴿لَّا یَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ٧٩﴾ [الواقعه: ۷۹]. دلالت میکند بر اینکه قرآن در دست فرشتگان است و فقط آنان به قرآن دسترسی دارند»[۴].
ابن عباس دربارهی آیهی: ﴿لَّا یَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ٧٩﴾ میگوید: «منظور کتابی است که در آسمان است»[۵]. در روایتی دیگر آمده است که منظور از «مطهّرون» ﴿مُطَهَّرُونَ﴾ فرشتگان است.[۶] قتاده گوید: ﴿لَّا یَمَسُّهُ﴾ (به آن دست نمییابد) یعنی: نزد خدا ﴿ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ﴾ (جز پاکان)، اما در دنیا، شخص مجوسی یا بیدینِ پلید و منافقِ پلید به آن دسترسی دارند. قتاده گوید: «این آیه در قرائت ابن مسعود چنین آمده است: (ما یمسه إلا المطهرون)»[۷]. بسیاری از علما از جمله ابن قیم این قول را اختیار کرده و ابن قیم آن را ترجیح دانسته است[۸].
ابن زید میگوید: «قریش تصور میکردند که شیاطین این قرآن را نازل کردهاند. پس خدای متعال خبر داده که جز فرشتگان کسی به قرآن دسترسی ندارد؛ همان طور که میفرماید: ﴿وَمَا تَنَزَّلَتۡ بِهِ ٱلشَّیَٰطِینُ٢١٠ وَمَا یَنۢبَغِی لَهُمۡ وَمَا یَسۡتَطِیعُونَ٢١١ إِنَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّمۡعِ لَمَعۡزُولُونَ٢١٢﴾ [الشعراء: ۲۱۰-۲۱۲]. «این قرآن را شیاطین فرو نیاوردهاند (و بلکه جبریل آن را فرو آورده است) . (اصلاً این کار) ایشان را نسزد و توانایی (چنین کاری را) ندارند. قطعاً ایشان از گوش فرا دادن (به فرشتگان و دریافت پیام آسمانی از ایشان) محروم و برکنارند». ابن کثیر میگوید: «این گفتهی خوبی است و این گفته همانند گفتهی قبلی است»[۹].
(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– تهذیب اللغه، ۱۰/۴۰۰ – ۴۰۱٫
[۲]– التبیان فی أقسام القرآن، ص۱۴۱٫
[۳]– تفسیر ابن کثیر، ۴/۲۹۹٫
[۴]– التبیان فی أقسام القرآن، ص۱۴۱٫
[۵]– ابن جریر در تفسیرش ۲۷/۲۰۵ و علی جَعد در مسندش به ش ۲۳۶۶ روایتش کردهاند و سیوطی در کتاب «الدر المنثور» ۸/۲۶ آن را به آدم، عبد بن حُمَید، ابن جریر، ابن منذر و بیهقی در «المعرفه» از طریقی آن را به ابن عباس نسبت دادهاند. در اسناد این روایت، حکیم بن جُبیر وجود دارد که ضعیف است.
[۶]– در کتاب «التبیان فی أقسام القرآن» ص۱۴۱ آمده که منظور از «مطهرین» فرشتگان است. همچنین ابن جریر در تفسیرش ۲۷/۲۰۵ از طریق عوفیها از ابن عباس روایتش کرده است.
[۷]– ابن جریر در تفسیرش ۲۷/۲۰۶ و عبدالرزاق در تفسیرش ۳/۲۷۳ آن را روایت کردهاند و قرائت ابن مسعود در آن نیست. اسناد این روایت صحیح است.
[۸]– التبیان فی أقسام القرآن صفحات: ۱۴۱-۱۴۳٫
[۹]– تفسیر ابن کثیر ۴/۲۹۹٫