مسلم در صحیح خود، حدیث سه نفری که نخستین کسانیاند که آتش دوزخ به وسیلهی آنان شعلهور میشود، روایت کرده است.[۱] این سه نفر عبارتند از: ۱- کسی که با دشمن پیکار میکند تا مردم بگویند: او شجاع و باجرأت است ۲ – کسی که به دنبال یادگیری علم و دانش میرود تا دیگران بگویند: او عالم است، ۳- شخصی که صدقه میدهد تا مردم بگویند: او بخشنده و سخاوتمند است.
اما روایتی که بزار، ابن منده و بیهقی از معاذ بن جبل به طور مرفوع نقل کردهاند که: «من عمل ریاء لا یکتب؛ لا له ولا علیه»: هرکس از روی ریا عملی انجام دهد، چیزی نه به نفعش و نه به ضررش نوشته نمیشود»، سیوطی در کتاب «الدر المنثور» آورده و به اسنادش دسترسی نیافتم. به گمانم، این روایت ثابت نیست و قرآن و سنت برخلاف آن دلالت دارند، و بلکه این روایت، موضوع است.[۲]
مؤلف میگوید: (وعن أبی سعید مرفوعاً: «ألا أخبرکم بما أخوف علیکم عندی من المسیح الدجال؟» قالوا: بلی. قال: «الشرک الخفی؛ یقوم الرجل فیصلی فیزین صلاته لما یری من نظر رجل»[۳]. راوه أحمد) .
(از ابوسعید به طور مرفوع روایت است که آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند: « آیا شما را از چیزی که بیشتر از مسیح دجال برای شما نگرانم، آگاه نکنم » صحابهy گفتند: چرا [ ای رسول خدا، ما را از آن آگاه کن.] پیامر صلی الله علیه و سلم فرمودند: [ آن چیز ] شرک مخفی است؛ [بدین صورت که ] کسی برای نماز بلند میشود و چون میبیند کسی دیگر به او نگاه میکند، نمازش را آراسته میگرداند».
این حدیث را احمد همانگونه که مصنف میگوید و ابن ماجه، ابن ابیحاتم و بیهقی روایت کردهاند.[۴]
لفظ ابن ماجه و بیهقی این است: رسول الله صلی الله علیه و سلم پیش ما آمد در حالی که ما، دربارهی مسیح دجال با هم بحث و گفتگو میکردیم، آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند: «ألا أخبرکم . . . . تا آخر حدیث». در سند این حدیث، ضعفی وجود دارد[۵] و معنایش صحیح است.
ابن خزیمه در صحیحش، معنا و مفهوم این حدیث را از محمود بن لبید روایت کرده که میگوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم بیرون آمد و فرمود: «یا أیها الناس، إیاکم وشرک السرائر»: «ای مردم! از شرک پنهان اجتناب کنید». گفتند: ای رسول خدا، شرک پنهان چیست؟ فرمود: «یقوم الرجل، فیصلی، فیزین صلاته جاهداً لما یری من نظر الرجل إلیه، فذلک شرک السرائر»[۶]: «شخصی برای نماز بلند میشود و چون میبیند کسی به او نگاه میکند، نمازش را خوب آراسته میگرداند. این است شرک پنهان».
ابوسعید همان ابوسعید خدری است که شرح حالش قبلاً گذشت.
دربارهی فرمودهی: (ألا أخبرکم بما هو أخوف علیکم عندی[۷] من المسیح الدجال) باید گفت که: ریا به خاطر خفا و پنهان بودنش و قوت گرایش به آن و دشواری رهایی از آن و به خاطر اینکه شیطان و نفس اماره آن را در دل انسان آراسته میگرداند، این چنین خطرناک تر از مسیح دجال است.
در عبارت: (قالوا: بلی) حرص و اشتیاق به علم و اینکه هرکس به تو پیشنهاد کرد که چیزی را که در توست به اطلاعت برساند، نباید پیشنهادش را رد کنی، بلکه باید آن را بپذیری، وجود دارد.
در عبارت: (قال: الشرک الخفی) ریا بدین علت شرک خفی نامیده شده که شخص ریاکار چنین وانمود میکند که عملش برای خداست و در دلش پنهان میکند که این عمل برای غیر خداست و عملش را آراسته میگرداند و وانمود میکند که برای الله است، اما شرک جلی (آشکار) چنین نیست.
در حدیث محمود بن لبید که در باب «ترس از شرک» آورده شد، ریا شرک اصغر نامیده شد.[۸]
(برگرفته از کتاب تیسیر العزیز شرح کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– مسلم در صحیحش، به شمارهی ۱۹۰۵ از طریق حدیث ابوهریره رضی الله عنه آن را روایت کرده است.
[۲]– بزار در مسند خود، شمارهی ۲۶۶۳؛ بیهقی در «شعب الإیمان»، شمارهی ۶۸۵۲ و ابن عساکر، ۳۵/۳۱۴ آن را روایت کردهاند. سیوطی در «الدر المنثور»، ۵/۴۷۱ این روایت را به ابن مَنده نسبت داده است. در اسناد این روایت، محمد بن سائب کلبی وجود دارد که دروغگوست. پس این حدیث طبق گفتهی شیخ سلیمان رحمه الله موضوع است.
[۳]– در نسخهی «ب »، عبارت «رجل آخر» آمده است.
[۴]– امام احمد در «المسند»، ۳/۳۰؛ ابن ماجه در سننش، شمارهی ۴۲۰۴؛ طحاوی در «شرح مشکل الآثار»، شمارهی ۱۷۸۱؛ ابن عدی در «الکامل»، ۳/۱۷۴؛ ابن ابی حاتم- آن گونه که در تفسیر ابن کثیر، ۴/۳۲۴ آمده- و بیهقی در «شعب الإیمان»، شمارهی ۶۸۳۲ این حدیث را روایت کردهاند. بزار در مسندش، (شمارهی ۲۴۴۷- کشف الأستار)؛ طبری در «تهذیب الآثار»، (۲/۷۹۴- مسند علی)؛ حاکم در «المستدرک علی الصحیحین»، ۴/۳۲۹ و دیگران از طریق کثیر بن زید از رُبَیح بن عبدالرحمن بن أبی سعید خدری از پدرش، از پدربزرگش رضی الله عنه آن را به طور مختصر روایت کرده اند. طحاوی و حاکم آن را صحیح دانسته، و ذهبی نیز با آنان موافق است و بوصیری در «مصباح الزجاجه»، ۴/۲۳۷ آن را حسن دانسته و این حدیث، حدیثی حسن است.
[۵]– این ضعف، درجهی حدیث را از حسن پایین نمیآورد.
[۶]– ابن ابی شیبه در «المصنف»، ۲/۲۲۷؛ ابن خزیمه در صحیحش، به شمارهی ۹۳۷ و بیهقی در «شعب الإیمان»، به شمارهی ۳۱۴۱ این حدیث را روایت کردهاند و اسنادش صحیح میباشد. بیهقی در «السنن الکبری»، ۲/۲۹۰ و در «الشعب الإیمان»، شمارهی ۳۱۴۲ از محمود بن لبید از جابر بن عبداللهش آن را روایت کرده است و میگوید: «نام جابر در اسناد این حدیث، از محدثان حفظ نشده است».
[۷]– عبارت «عندی» از نسخهی «ط» افتاده است.
[۸]– لفظش چنین است: «إن أخوف ما أخاف علیکم: الشرک الأصغر»: «همانا ترسناکترین چیزی که دربارهی شما از آن میترسم، شرک اصغر است». صحابه عرض کردند: شرک اصغر چیست ای رسول خدا؟ فرمود: «الریاء، یقول الله – عزّ وجل – لهم یوم القیامه إذا جزی الناس بأعمالهم: إذهبوا إلی الذین کنتم تراؤون فی الدنیا، فانظروا هل تجدون عندهم جزاء؟»: «ریا. خدای ﻷ در روز قیامت وقتی که به مردم در برابر اعمالشان جزا و پاداش میدهد، به آنان میگوید: به سوی کسانی بروید که در دنیا برایشان ریا میکردید و ببینید آیا نزد آنان، جزا و پاداشی مییابید؟».