تهدیداتی که درباره‏ ی ریاء آمده است(۶)

در صحیح مسلم از عبدالله بن عمرو از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت است که آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند: «إن الغزاه إذا غنموا غنیمه تعجلوا ثلثی أجرهم فإن لم یغنموا شیئاً تمّ لهم أجرهم»[۱]: «همانا جنگجویان در راه خدا وقتی غنیمتی را ببرند،  اجر خود را برده‌اند و اگر چیزی را به غنیمت نبرند، تمام اجر خود را می‌برند».

می‌گویم: این حدیث نشان نمی‌دهد که آنان به خاطر گرفتن غنیمت، جنگیده‌اند پس این حدیث بر ثبوت اجر و پاداش برای کسی که به خاطر اهداف و مقاصدی دیگر غیر از رضایت خدا پیکار نموده، دلالت ندارد.

ابن رجب می‌گوید: «قبلاً احادیثی آوردیم که نشان می‌دهند هرکس در جهاد و پیکارش، اهدافی دنیوی مد نظر داشته باشد، اجر و پاداشی ندارد. این احادیث بر این مطلب حمل می‌شوند که چنین شخصی در جهاد جز اهداف و مقاصدی دنیوی، هدف دیگری نداشته است».

می‌گویم: ظاهر حدیث ابوهریره این است که مردی گفت: ای رسول خدا، شخصی می‌خواهد به جهاد برود و به دنبال هدفی دنیوی است، [چه چیزی نصیبش می‌شود؟] رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: «لا أجر له»: «هیچ اجر و پاداشی ندارد». آن مرد جمله‌ی مذکور را سه بار تکرار کرد و پیامبر صلی الله علیه و سلم در هر بار فرمود: «لا أجر له»: «هیچ اجر و پاداشی ندارد». ابوداود این حدیث را روایت کرده است[۲]. این حدیث نشان می‌دهد که هرگاه نیت گرفتن مُزد برای خدمت  یا گرفتن چیزی از غنیمت یا نیت تجارت، با نیت جهاد آمیخته شود، وی هیچ اجر و پاداشی ندارد. احتمال دارد که معنای عبارت: «می‌خواهد به جهاد برود» این باشد که می‌خواهد به جهاد برود و نیت جهاد نکرده، بلکه فقط نیت هدفی دنیوی کرده است.

ابن رجب می‌گوید: «امام احمد می‌گوید: کسانی که در غزوه‌شان، قصد تجارت و گرفتن مُزد و حقوق داشته‌اند، به اندازه‌ی خلوص نیت‌شان برای خدا، از اجر و پاداش و جهاد برخوردارند و همچون کسانی نیستند که با جان و مالشان جهاد کرده‌اند و نیت و هدف دیگری جز جهاد و جلب رضایت خدا، با نیت جهاد آمیخته نشده است. همچنین امام احمد درباره‌ی کسی که مزدی را به خاطر جهاد دریافت می‌کند، می‌گوید: اگر تنها به خاطر گرفتن پول به جهاد نرفته باشد، اشکالی ندارد. گویی او به خاطر دفاع از دینش به جهاد رفته و اگر چیزی به او داده شود، آن را می‌گیرد».[۳]

همچنین از عبدالله بن عمرو روایت شده که گوید: «هر گاه یکی از شما قصد رفتن به جهاد داشته باشد و خدا، در عوض این کارش پول و منافعی دنیوی نصیبش گرداند، این امر اشکالی ندارد و اما اگر یکی از شما در صورتی که پولی به او داده شود، به جهاد برود و اگر پولی داده نشود، به جهاد نرود، در این صورت، اجر و پاداشی نصیبش نمی‌شود و جهادش بی‌فایده است».[۴]

 

(برگرفته از کتاب تیسیر العزیز شرح کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– صحیح مسلم، ۳/۱۵۱۴، شماره‌ی ۱۹۰۶٫

[۲]– امام احمد در «المسند»، ۲/۳۶۶ و ۲۹۰؛ ابوداود در سننش، شماره‌ی ۲۵۱۶؛ ابن حبان در صحیحش، شماره‌ی ۴۶۳۷؛ حاکم در «المستدرک علی الصحیحین»، ۲/۹۴؛ بیهقی در «السنن الکبری»، ۹/۱۶۹ و دیگران آن را روایت کرده‌اند. این حدیث به کمک شواهدش، حدیثی حسن است.

[۳]– نگا: مسائل أبی داود، ص ۲۵۱ و مسائل ابن هانی، ۲/۱۸۰، شماره‌ی ۱۶۳۵٫

[۴]– ابن وهب- آن گونه که در «المدونه»، ۳/۴۶ آمده- و بخاری در «التاریخ الکبیر»، ۸/۴۲۸ این گفته را نقل کرده‌اند. در اسناد این روایت، یعمر بن خالد مُدلِجی است که ابن حبان او را در لیست افراد ثقه آورده و تنها لیث بن سعد، این روایت را از او نقل کرده است.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …