تهدیداتی که درباره‏ ی ریاء آمده است(۴)

 اخلاص و توحید دعوت همه‌ی پیامبران است؛ همان طور که خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِیٓ إِلَیۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢۵﴾ [الأنبیاء: ۲۵]: «ما پیش از تو هیچ پیغمبری را نفرستاده‌ایم، مگر این که به او وحی کرده‌ایم که: معبودی جز من نیست، پس فقط مرا پرستش کنید».

 اخلاص، همان آیین پاک ابراهیم است. خدا به لطف و کرم خود ما را از اهل آن گرداند! 

مؤلف می‌گوید: (عن أبی هریره مرفوعاً: «قال الله تعالی: أنا أغنی الشرکاء عن الشرک، من عمل عملاً أشرک معی فیه غیری، ترکته وشرکه». رواه مسلم[۱]).

 (از ابوهریره به طور مرفوع روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: «خدای متعال می‌فرماید: من از همه‌ی شرکاء از شرک بی‌نیازترم. هرکس عملی انجام دهد و در آن، غیر مرا شریک من گرداند، او را با شرک‌اش رها می‌کنم».[روایت مسلم].

در فرموده‌ی: (أنا أغنی الشرکاء عن الشرک) از آنجا که انسان ریاکار در عملش هم خدا و هم غیر خدا را در نظر دارد، در این صورت برای خدا شریک قرار داده است.

 اما خدای متعال به طور مطلق بی‌نیاز است و شرکاء و بلکه همه‌ی مخلوقات، از هر جهت به خدا نیاز دارند. پس خدا به خاطر لطف، کرم و بی‌نیازی کاملش، در شأنش نیست که عملی را بپذیرد که برای او در آن عمل شریک قرار داده شده است؛ چون کمال، کرم و بی‌نیازی خدای متعال موجب می‌شود که چنین عملی را نپذیرد. از عبارت «أغنی الشرکاء» که به صورت اسم تفضیل آمده، اثبات بی‌نیازی برای شرکاء لازم نمی‌آید؛ چون گاهی دو چیز با هم مقایسه می‌شود هر چند یکی شان هیچ فضل و برتری نسبت به دیگری ندارد؛ مانند این آیات که خداوند می‌فرماید: ﴿ءَآللَّهُ خَیۡرٌ أَمَّا یُشۡرِکُونَ﴾ [النمل: ۵۹].  «آیا خدا (که این همه قدرت، نعمت و موهبت دارد) بهتر است (برای پرستش و کرنش) یا چیزهایی که انباز خدا می‌سازید (که فاقد نفع و ضرر هستند و چیزی از آنها ساخته نیست؟)» و ﴿أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّهِ یَوۡمَئِذٍ خَیۡرٞ مُّسۡتَقَرّٗا وَأَحۡسَنُ مَقِیلٗا ٢۴﴾ [الفرقان: ۲۴]: «بهشتیان در آن روز، جایگاه و استراحتگاهشان بهتر و نیکوتر است».

فرموده‌ی: (من عمل عملاً أشرک معی فیه غیری) یعنی هرکس در کاری که انجام داده، جلب رضایت مخلوقی را در نظر داشته باشد، (ترکته وشرکه): «او را با شرک اش رها می‌کنم». در روایتی نزد ابن ماجه  و دیگران آمده است: «فأنا منه برئٌ وهو للذی أشرک»[۲]: «من از او بری هستم [ و کاری به کارش ندارم ] و او متعلق به کسی است که آن را با خدا شریک کرده است». طیبی می‌گوید: «ضمیر عبارت «ترکته» جایز است که به عمل برگردد و منظور از شرک، شریک می‌باشد»[۳].

 

(برگرفته از کتاب تیسیر العزیز شرح کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– صحیح مسلم ۴/۲۲۸۹ ش ۲۹۸۵٫
[۲]– امام احمد در «المسند» ۲/۳۰۱، ابن ماجه در سننش ش ۴۲۰۲، ابن خزیمه در صحیحش ش ۹۳۸، ابن حبان در صحیحش ش ۳۹۵ و دیگران آن را روایت کرده‌اند. اسناد این حدیث، صحیح می‌باشد.
[۳]– شرح المشکاه اثر طیبی ۱۰/۵- ۶  و نگا: مرقاه المفاتیح ۹/۱۷۶٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …