از آنجا که پاک بودن عمل از شرک و ریا، شرط قبول آن عمل است؛ به دلیل اینکه شرک و ریا با توحید منافات دارند، از این رو مؤلف جهت محقق ساختن توحید، این امر را گوشزد نموده است.
ریاء مصدر (راءی یرائی مراءاهً و ریاءً) میباشد. ریا این است که شخص به مردم نشان میدهد که کاری را با کیفیت و شیوهای انجام میدهد در حالی که او کیفیت و شیوهای دیگر را در دلش پنهان میکند. این کار هیچ ارزش، اعتبار و ثوابی ندارد. عمل صالح تنها در صورتی قابل قبول بوده و ثواب دارد که انسان نیتاش را در آن عمل برای خدا خالص گردانیده باشد. قاضی ابوبکر، مفهوم این گفته را اظهار داشته است.[۱]
حافظ ابن حجر عسقلانی میگوید: «ریا از رؤیت مشتق شده است. منظور از ریا انجام دادن عبادت در حضور دیگران به قصد اینکه مردم این عبادت را ببینند و انجام دهندهی آن را بستایند[۲]».
تفاوت میان «ریا» و «سمعه» در این است که «ریا» انجام دادن یک عبادت در حضور دیگران است تا دیگران عبادتش را ببینند ولی «سمعه» انجام دادن یک عبادت در حضور دیگران است تا دیگران او را بستایند و او ستایش و تمجید دیگران را بشنود. پس ریا به حس بینایی مربوط است ولی «سمعه» به حس شنوایی مربوط میباشد. اگر کسی در غیاب دیگران عملی را برای خدا انجام دهد و سپس آن را برای دیگران بازگو کند، مشمول «سمعه» قرار میگیرد.
در آیهی: ﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُکُمۡ یُوحَىٰٓ إِلَیَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَمَن کَانَ یَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡیَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا یُشۡرِکۡ بِعِبَادَهِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا ١١٠﴾ الله تعالی خطاب به پیامبرش میفرماید: ای محمد! به مردم بگو: ﴿إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُکُمۡ﴾ یعنی: در بشر بودن مثل شما هستم. اما خدا به وسیلهی رسالت بر من منت نهاد و لطف و فضل خودش را شامل حالم گردانید. چیزی از ربوبیت و الوهیت ندارم، چون ربوبیت و الوهیت فقط از آنِ خدای یکتاست؛ همان طور که در ادامه میفرماید: ﴿یُوحَىٰٓ إِلَیَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُکُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ﴾ یعنی معبودتان که شما را به پرستش او دعوت میکنم، فرمانروا و فریادرس واحدی است و شریکی ندارد. ﴿فَمَن کَانَ یَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِ﴾ یعنی: هرکس از دیدار خدا در روز قیامت میترسد … .
شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: «جمعی از دانشمندان گذشته و حال، دیدار خدا را به چیزی تفسیر کردهاند که پس از پالایش شدن انسان و سلوک راه خدا، دربردارندهی دیدن و مشاهدهی خداست و گفتهاند: لقای الله دربردارندهی رؤیت او تعالی میباشد». ابن تیمیه در اینباره سخن را به درازا کشانده و برای اثبات آن، دلایل کافی ارائه داده است.[۳]
(برگرفته از کتاب تیسیر العزیز شرح کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– نگا: أحکام القرآن اثر ابن عربی ش۱/۶۴۲ و ۴/۴۵۴٫
[۲]– فتح الباری ۱۱/۳۳۶٫
[۳]– نگا: مجموع الفتاوی ۶/۴۸۸٫