تمتع و قِران و افراد چه تفاوتی با هم دارند؟

چگونه حج را تمتع گویند؟

 

الحمدلله،

نسکهای سه گانه حج عبارتند از:

۱ـ تمتع، ۲ـ قِران، ۳ـ إفراد.

۱ ـ صفت حج تمتع: حاج فقط برای عمره در یکی از ماه های حج احرام می‏بندد، و ماه های حج: شوال، و ذی قعده، و ده روز از ماه ذی حجه میباشد.

پس نیت و قصد کرده آنرا بر زبان می‏آورد و می‏گوید: لبیک عمره، و یا اللهم لبیک عمره، و یا با زبان فارسی می‏گوید: واجب کردم بر خود عمره، و یا بار الهی من قصد عمره کردم.

حاجی در میقاتگاه نیت می‏کند و وقتی به مکّه رسید هفت بار دور خانه کعبه طواف می‏کند، و هفت بار سعی می‏کند بین کوه صفا و کوه مروه.

هفت بار طواف دور کعبه از حجر الأسود شروع کرده و به آن پایان می‏دهد و این یک شوط و یا یک دور می‏نامند.

و هفت بار سعی که از کوه صفا شروع کرده تا اینکه به کوه مروه برسد و این را یک دور می‏گویند، بطوریکه بار هفتم بایستی در مروه سعی او بپایان برسد.

بعد از سعی موی سر خود را تراشیده و یا کوتاه می‏کند، و در اینجا از لباس احرام بیرون می‏آید و حلال می‏شود از آنچه قبلاً بر او حرام بوده.

سپس روز هشتم ذوالحجه از خانه خود در مکّه احرام بسته و اعمال حج را انجام می‏دهد.

 

{ توضیح دیگری از تمتع:

تمتع  آنست‌که  در  ماههای  حج‌ به  عمره  برود،  سپس  در  همانسال  حج  را  نیز  انجام  دهد.  چون  در  یک  سال  در  ماههای  حج  از  انجام  مناسک  هر  دو  بهره‌مند  گردیده  است  پیش  ازاینکه  به  دیارخویش  برگردد،  آن  را  تمتع  نامیده‌اند  زیرا  او  بعد  از  انجام  عمره‌،  احرام  را  بپایان  می‌برد  و  همانندکسانی‌که  در  احرام  نیستند،  از  پوشیدن  لباس  و  مواد  خوشبو  و  امثال  آن  تمتع  می‌برد.  متمتع  باید  درمیقات  تنها  به  نیت  عمره  احرام  ببندد  و  بگوید:  ’‌’‌لبیک ‌بعمره‌’‌’  و  در حال  احرام  می‌ماند،  تا  اینکه  به  مکه  می‌رسد،  او  طواف  القدوم  را  انجام  می‌دهد  و  بین  صفا  و  مروه  سعی  می‌کند،  سپس  یا  موی  سرش  را  می‌تراشد  یاکوتاه  می‌کند  و  احرامش  پایان  می‌یابد  و  لباس  احرام  را  درمی‌آورد  و  لباس  عادی  می‌پوشد  و  هر آنچه ‌که  وسیله  احرام‌،  بر  او  حرام  بود،  انجام  می‌دهد،  تا  اینکه  روز  ” یوم الترویه” (‌هشتم  ذی‌الحجه‌)  فرا  می‌رسد،  آنگاه  از  خود  مکه  احرام  به  حج  می‌بندد.

ابن حجر رحمه الله در فتح الباری گفته  است‌:  جمهور  فقها گفته‌اند:  تمتع  آنست ‌که  یک  شخص  حج  و عمره  را  دریک  سال  در ماههای  حج  دریک  سفر انجام  دهد  و عمره  را  برحج  مقدم  دارد  و  مکی  باشد.  هرکس  به  یکی  از این  شروط  خلل  برساند  متمتع  نیست‌.

بنابراین کسی که حج تمتع بجای آورد، عمره را نیز بجای آورده است یعنی خود تمتع ، شامل عمره نیز است، زیرا حج تمتع حجی است که خود شامل عمره است، یعنی اول عمره را انجام میدهد و سپس از زیر احرام بیرون میاید و سپس برای حج اماده میشود، و بعلت این تحلیل (خارج شدن از احرام) و از زیر احرام بیرون امدن و استمتاع کردن انرا حج تمتع میگویند ؛

ابن حجر در فتح الباری‌ گفته  است‌:  جمهور  فقها گفته‌اند:  تمتع  آنست ‌که  یک  شخص  حج  و عمره  را  دریک  سال  در ماههای  حج  در یک  سفرانجام  دهد  و عمره  را  برحج  مقدم  دارد  و  مکی  باشد.  هرکس  به  یکی  از این  شروط  خلل  برساند  متمتع  نیست‌.}

 

۲ ـ صفت حج قِران: حاجی به عمره و حج با هم نیت کرده احرام می‏بندد و یا به عمره فقط، سپس حج را در عمره داخل می‏کند قبل از اینکه به طواف عمره شروع کند، و می‏گوید: لبیک عمره وحجاً ـ و یا اللهم لبیک عمره وحجاً و با زبان فارسی: واجب کردم بر خود عمره و حج ـ و یا بار إلهی من می‏خواهم عمره و حج بکنم و همه اینها نیت با قلب کرده و آنرا بر زبان می‏آورد در حالیکه در میقات می‏باشد، و وقتی به مکّه رسید طواف قدوم کرده و سعی بین کوه صفا و کوه مروه می‏کند ولی موی سر خود را تراشیده و یا کوتاه نمی‏کند، و در احرام خود باقی مانده تا اینکه روز عید یعنی روز دهم ذوالحجه بعد از اعمال حج از احرام بیرون آید.

و اگر خواست سعی بین کوه صفا و کوه مروه را به تأخیر انداخته و آنرا بعد از طواف افاضه یعنی طواف زیارت انجام دهد جایز است.

 

۳ ـ صفت حج اِفراد: حاجی فقط به حج احرام می‏بندد و میگوید: لبیک حجاً و یا اللهم لبیک حجاً و با زبان فارسی: واجب کردم بر خود حج، و همه اینها را با قلب نیت کرده آنرا بر زبان می‏آورد در حالیکه در میقات است.

و وقتی به مکّه رسید طواف قدوم کرده و سعی بین کوه صفا و مروه را به بعد از طواف قدوم تقدیم می‏دارد، ولی موی سر خود را تراشیده و یا کوتاه نمی‏کند بلکه در احرام باقی می‏ماند مانند کسیکه حج قِران می‏‏رود تا اینکه روز دهم ذوالحجـه یعنی روز عیـد قربان تحلل کرده و از احرام بیرون آید.

و اگر خواست سعی حج را به تأخیر انداخته تا اینکه بعد از طواف افاضه یعنی طواف زیارت انجام دهد جایز است و بر او هیـچ کفاره ای واجب نیست به خلاف حج تمتع.

 

کدامیک از نسکهای سه گانه بهتر و افضلتر است؟

فقها  اختلاف  دارند  در  اینکه ‌کدامیک  از  این  انواع  سه‌گانه  نسک  حج  بهتر  است؛

شافعیه  گویند:  “افراد”  و  “‌تمتع‌’‌”  از  “‌قران‌”  بهترند زیرا “‌مفرد”  و  “‌متمتع‌”  هریک  از  این  دو (حج و عمره) را  بصورت  کامل  انجام  می‌دهند.  ولی  “‌مقارن‌“  تنها  اعمال  حج  را  انجام  می‌دهد.  بعضی‌ گفته‌اند:  “تمتع‌”  از  “‌افراد”  بهتر  است  و  بعضی  بعکس‌ گفته‌اند.

حنفیه  گفته‌اند:  “‌قران‌”  از  “‌تمتع‌”  و  “‌افراد”  بهتر  است  و  “‌تمتع‌”  از  “افراد”  تنها  برتر  است‌.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …