- پژمان رستمی ـ اصفهان
س: چرا جامعه ما با سرعت سرسام آوری به سوی فساد و فحشا و بی بند و باری میرود؟
ج: حکومت روسپیگری را به نام مذهب آزاد گذاشته، مخدرات را بصورت سیستماتیک در جامعه رواج میدهد!
س: چرا شرک و بدعات و خرافات چون علف هرزه در جامعه گسترش مییابند؟
ج: حکومت و نظام ولایت فقیه برای چپاول مال مردم در هر وجب کشور امام زادهای کاشته است!
س: چرا وضع تعلیم و تربیت در جامعه واویلاه میکند؟
ج: حکومت با سیاستهای پوچ و توخالی آموزش و پرورش را زنده بگور کرده است!
س: چرا شما سنیها چنین عقب مانده شدهاید؟
ج: حکومت اجازه رشد نمیدهد، فرزندانمان فرصت ادامه تحصیل در دانشگاهها نمییابند، وضع تعلیم مناطق سنی نشین بکلی نابود شده است!
س: چرا جامعه ایران را از منجلاب شرک و دین گریزی بیرون نمیکشید؟
ج: هه! چه میگویی به ما اجازه فعالیت در مسجدهایمان نمیدهند، چطور میتوانیم وارد جامعه شیعه شویم!
س: چرا درصد رشد فرهنگ دینی در بین موحدان کم است؟
ج: حکومت شیعه صفوی بر همه رسانه های گروهی و آموزش و پرورش چیره است و به ما اجازه داده نمیشود میدانی برای دعوت مهیا کنیم!
و هزاران پرسشها و چراهایی که در جامعه مطرح است، و جوابش بر زبان موحدان و مصلحان ایران زمین با کلمه “حکومت” شروع میشود!
وقتی با دقت در این جوابها مینگری متوجه میشوی “حکومت” در حقیقت میخی است بر دیوار که همه تقصیرهایشان را بر آن آویزان میکنند.
نه من و نه هیچ فرد دیگری میتواند حجم حرکتهای ابلهانه نظام برای ویرانی کشور و متلاشی کردن جامعه و بحرانی ساختن آنرا انکار کند، ولی در عین حال میتوان از خود پرسید:
آیا حکومت و نظام ولایت فقیه با تمام قدرات خارق العاده، و جادو و جمبل مهدویتی که ادعا دارد میتواند شما را مجبور به روسپیگری و اعتیاد و سجده در مقابل قبرها و توسل به مردگان کند؟
حکومت ولایت فقیه توانایی آنرا دارد که به سنیها اجازه ندهد مسجدی بسازند، ومیتواند مساجد آنها را ویران کند، ولی آیا توان آنرا دارد که شما را در خانهات از خواندن قرآن، و تدریس آن به خویشان و دوستانت منع کند؟ آیا میتواند سینهات را بشکافد و دوستی خدا را از آن بیرون آورد و بت و امام زادهای را در آن بکارد؟
در این دنیای کوچک و در سایه تکنولوژی روز آیا حکومت ولایت فقیه توان آنرا دارد سنیها و موحدان مؤمن را از ایجاد دانشگاهی آزاد و مجازی در انترنت و بصورت پخش ماهوارهای باز دارد؟!
پس در حقیقت گناه تمام مشکلات جامعه اهل سنت بر دوش نظام نیست!
بحران جامعه اهل سنت در نشناختن خود، و درک نکردن اهداف وبرنامههای خود، و حجم مسئولیتهایی است که بر دوش آن است. هنوز جامعه اهل سنت در پی آن است که در موج خروشان بی بندوباری و شرک و خرافات و خزعبلات نظام و جامعه شیعه صفوی چگونه هویت خود را حفظ کند. و هنوز درک نکرده در مقابل این موج وحشتناک مذهب پرستی و دین گریزی (http://www.sunni-news.net/fa/articles.aspx?selected_article_no=10916) ایران زمین مسئول است!
جامعه توحیدی ایران هنوز حجم ثروت بشری، و قدرت انسانی خود را بخوبی درک نکرده، و از استفاده درست از آن عاجز مانده است!
جهان روز بروز بسوی کاهش قدرت و توان نظامها و بالا رفتن قیمت و بهای انسان در مهارتها و خلاقیتهای اوست.
با یک نظر گذرا به گویش قرآنی و خطاب رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) درمییابیم بیش از ۹۵ درصد از آیات کلام الله مجید، و سخنان گهربار پیامبر خدا (صلی الله علیه وسلم) بر روی بالا بردن سطح انسان و ساختن آن ترکیز دارند؛ تنمیه و ساختن فرد در تمامی جنبههای ساختاری چون: عقل و اندیشه و فکر، بالا بردن سطح توان روحی و معنوی او، رابطه با خداوند، رابطه با خلق خدا، اخلاق و مرام و غیره…
با یک نگرش سریع در روند پیشرفت تکنولژی و عقلی سه دهه اخیر جهان میبینیم قیمت و بهای خلاقیت و عقل روز بروز بالاتر میرود.
آمار جهان نشان میدهد در سی سال پیش قیمت مواد اولیه در جهان ۸۰ درصد و قیمت یا ارزش مادی دانش ۲۰ درصد بود، در حالیکه امروزه بهای خلاقیت و خدمات علمی به ۷۰ درصد افزایش یافته، و بهای مواد اولیه به ۳۰ درصد کاهش یافته است! بطور مثال در آمریکا با بیش از ۳۱۰ ملیون جمعیت تنها ۳ درصد شهروندان به کشاورزی مشغولند، آنها نه تنها ما یحتاج آمریکا را برداشت میکنند، بلکه به خارج نیز صادر میکنند! و کارخانجات و تولیدات صنعتی تنها ۱۰ درصد از درآمد سالانه کشور را تأمین میکنند. و بقیه درآمد از میدان خدمات و خلاقیتها و مهارات تأمین میشود!
همانطور که فرد میتواند در میدان صناعت حرف اول را بزند، در میدان خودسازی نیز همیشه خود فرد مسئول بوده است.
بهانه سازی، و انداختن تقصیرهای خود بر دوش دیگران از دیدگاه قرآن بکلی مردود است:
«… وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمْ یَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ الْقَوْلَ یَقُولُ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا لَوْلَا أَنتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ ﴿٣١﴾ قَالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاکُمْ عَنِ الْهُدَىٰ بَعْدَ إِذْ جَاءَکُم ۖ بَلْ کُنتُم مُّجْرِمِینَ ﴿٣٢﴾» (سوره مبارکه سبأ)
{…اگر برایت ممکن بود که ببینی (حال چنین ستمگرانی را) در آن زمان که ستمگران در پیشگاه پروردگارشان (برای حساب و کتاب) نگاه داشته شدهاند (از کارشان در شگفت میماندی. چرا که) همه با یکدیگر در گفتگویند و هر یکی گناه را به گردن دیگری میاندازد. مستضعفان و زیردستان، به مستکبران و بالادستان میگویند: اگر شما نبودید (و ما را گمراه نمیکردید) ما ایمان میآوردیم (و اکنون رستگار میشدیم). * مستکبران هم به مستضعفان میگویند: آیا ما شما را از هدایتی باز داشتهایم که برایتان آمده بوده است؟! (هرگز ما چنین کاری را نکردهایم و) بلکه خود شما گناهکار بودهاید (و به کفر و الحاد گرائیدهاید).}
دشمن آرزو دارد تمامی سیاستهای ویرانگرش را برای رسیدن به مصلحتهای خود به اجرا درآورد، ولی در حقیقت توان آنرا ندارد، و این ما هستیم که با خم کردن کمر خود به او اجازه میدهیم بر ما سوار شود!
اصلاح جامعه ایران پس از خود شناسی و درک مسئولیت نیاز به دو مهره اساسی همت و ثبات و پایداری بر آن دارد. پروردگار یکتا میفرمایند:
«إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَهٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکُمْ سَیِّئَهٌ یَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ» ﴿آل عمران/١٢٠﴾
{اگر نیکی به شما دست دهد (و نعمتی همچون پیروزی و غنیمت بهرهی شما گردد) ناراحت میشوند، و اگر به شما بدی برسد، شادمان میشوند. و اگر (در برابر اذیّت و آزارشان) بردباری کنید و (از دوستی با ایشان) بپرهیزید، حیلهگری (و دشمنانگی خائنانهی) آنان به شما هیچ زیانی نمیرساند، (چه) شکّی نیست خداوند بدانچه انجام میدهند احاطه دارد (و قادر به دفع نقشههای خائنانه و نیرنگهای اهریمنانهی ایشان از شما است)}
جامعه شناسان میگویند: واقعیتهای امروزی همان خواب و خیالات دیروزی است. و آرزوهای امروزی حقایق و واقعیتهای فردا خواهند بود. این حقیقتی است روشنتر از اینکه نیاز به دلیل و برهان داشته باشد، چه کسی میتوانست تصور کند روزی انسان هزاران کیلومتر را با پرواز در آسمان ظرف چند ساعت طی کند؟ چه کسی توان تصور آن را داشت که انسان از آنسوی جهان روزی بتواند با تمامی بشریت در سراسر دنیا سخن گوید و همه او را به صورت زنده نظارهگر باشند؟!
و دراین برهه از زمان به اهل سنت و موحدان جامعه ایران یادآور میشوم که تمامی انقلابهای سازنده ملتها در حالتی از ضعف و ناتوانی روی داده است که گمان میرفته رسیدن آنها به هدفهایشان چیزی جز خواب و خیال و چیزی جز آرزوهای ناممکن نیست! با این وجود تاریخ به ما حکایتهای بسیاری را یادآوری میکند که انقلابیها و مصلحان ضعیف و ناتوانی که از امکانات بسیار ناچیزی برخوردار بودهاند با صبرو ثبات و حکمت و جوانمردی بدان مراتبی رسیدهاند که تصور آن برای خودشان نیز آسان نبوده است!
چه کسی گمان میبرد؛ عربهای جاهل و بیسواد که در گوشهای از صحرای بیساحل دفن بودند با چنگ زدن به قرآن و تجلی نور آن در خود از منجلاب نیستی به رمز هستی تبدیل شوند، و با یک جهش شعله فروزان هدایت را در قلب امپراطوریهای زمان بکارند، و جهان را از تاریکی و ظلم و استبداد به یکباره بیرون کشند؟!
تمامی دلیل و براهین جامعه شناسی، و تاریخ، و منطق و دین بر این دلالت دارد که امکان انقلابی سازنده و خاموش و حرکتی نوپا برای نجات سرزمین فارس از منجلاب دین گریزی و بی بندوباری و فحشا و قبرپرستی و بحرانهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و تربیتی و آموزشی و …. وجود دارد.
تنها راز این انقلاب در من و شما نهفته است. اگر ما خود را دریابیم و مسئولیت خود را درک کنیم، با یک جهش ایمانی خدای خود را بشناسیم و لذت با خدا بودن را بچشیم، و معنی بندگی او را بفهمیم (نگا: کتاب مبادی اسلام http://www.aqeedeh.com/view/book/1223.html) به سادگی میتوانیم به سر منزل سعادت برسیم و ایرانی که تاج عالم و آدم باشد بسازیم!
فارغ از اندیشه ی اغیار شو
قوت خوابیده یی بیدار شو
سنگ چون بر خود گمان شیشه کرد
شیشه گردید و شکستن پیشه کرد
ناتوان خود را اگر رهرو شمرد
نقد جان خویش با رهزن سپرد…
این صدای اقبال لاهوری؛ فیلسوف آزاده شرق است، او گویا از موحدان سرزمین فارس میخواهد همچون سیل خروشان، پویا و جستجوگر باشند و با همت قوی مشکلات را پشت سر بگذارند، از دیدگاه او انسانی که تلاش نکند، مرده ای بیش نیست:
مثل حیوان خوردن آسودن چه سود
گر به خود محکم نه یی بودن چه سود
گر فنا خواهی ز خود آزاد شو
گر بنا خواهی به خود آباد شو
چیست مردن از خودی غافل شدن
تو چه پنداری فراق جان و تن…
خوار گشتی از وجود خام خویش
سوختی از نرمی اندام خویش
فارغ از خوف و غم و وسواس باش
پخته مثل سنگ شو الماس باش