تقلید از دیدگاه ائمه (۳)

امام احمد بن حنبل رحمه الله در
باره تقلید چنین فرموده اند:

لا تقلدنی ولا تقلد مالکا ولا الشافعی ولا الأوزاعی ولا الثوری وخذ من حیث أخذوا = نه از من تقلید کنید و نه هم از مالک ونه ازشافعی ونه ازأوزاعی ونه هم از ثوری بلکه از همانجائی بگیرید که آنها گرفته اند .

ودر روایتی دیگر آمده : لا تقلد دینک أحدا من هؤلاء ما جاء عن النبی صلى الله علیه وسلم وأصحابه فخذ به ثم التابعین بعد الرجل فیه مخیر دینت را از هیچ یک از اینها تقلید نکن هر آنچه از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و یارانش به ثبوت رسید آنها را بگیر و اما آنچه از تابعین و بعد از آنهاست؛ انسان در پذیرفتن آنها مختار است.

و یک بار فرمودند :الاتباع أن یتبع الرجل ما جاء عن النبی صلى الله علیه وسلم وعن أصحابه ثم هو من بعد التابعین مخیر اتباع این است که فرد از آنچه که از رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و از یارانش بثبوت رسیده پیروی کند سپس اودر (پذیرفتن گفتار) تابعین و بعد از آنها مختار است.

رأی الأوزاعی ورأی مالک ورأی أبی حنیفه کله رأی وهو عندی سواء وإنما الحجه فی الآثار نظریه اوزاعی و نظریه مالک و نظریه ابوحنیفه همه اینها نظریات اند و همه در نزد من برابر ویکسان اند وهمانا آثار و روایات حجت اند.

من رد حدیث رسول الله صلى الله علیه وسلم فهو على شفا هلکه هرکس حدیث (صحیح) رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را رد کند او بر لبه ی پرتگاه هلاکت قرار دارد .

منبع این گفتار مقدمه صفه الصلاه استاد آلبانی رحمه الله بحواله ازابن القیم در إعلام الموقعین ۲ / ۳۰۲ و أبو داود در مسائل الإمام أحمد ص ۲۷۶ – ۲۷۷ و ابن عبد البر در الجامع ۲ / ۱۴۹ و ابن الجوزی در المناقب ص ۱۸۲ می باشد).

حالا برادرگرامی واضح شد که من از استاد آلبانی رحمه الله تقلید نمی کنم و سخنانش را با دلیل می پذیرم و چنانچه که در اوائل این بحث بیان شد به این تقلید نمی گویند بلکه اتباع می گویند.

نکته دیگر اینکه برادر عزیز وگرامی خودتان در باره تقلید و حکم آن از نظر ائمه اربعه رضی الله عنهم فکر کنید زیرا نظریه بنده نیز همین است و لاغیر.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …