تعویض طلای کهنه با طلای جدید چه حکمی دارد؟

الحمدلله

تعویض طلای کهنه به طلای تازه جایز و صحیح است بشرطیکه تعویض دست به دست و هم اندازه (در وزن) باشند، در غیر اینصورت اگر دست به دست نباشد (یعنی در همان مجلس، مبادله صورت نگیرد) و یا در وزن هم اندازه نباشند، آن معامله به ربا تبدیل می گردد، زیرا پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید: ‏«لا تَبِیعُوا الذَّهَبَ بِالذَّهَبِ إِلاَّ مِثْلاً بِمِثْلٍ، وَلا تُشِفُّوا بَعْضَهَا عَلَی بَعْضٍ، وَلا ‏تَبِیعُوا الْوَرِقَ بِالْوَرِقِ إِلاَّ مِثْلاً بِمِثْلٍ، وَلا تُشِفُّوا بَعْضَهَا عَلَی بَعْضٍ، وَلا تَبِیعُوا ‏مِنْهَا غَائِبًا بِنَاجِزٍ». (بخاری: ۲۱۷۷)‏.

یعنی: «طلا را در مقابل طلا، جز ‏اینکه برابر باشند و هیچ یک در برابر دیگری، زیاد نباشد، نفروشید. و نقره را در مقابل نقره نفروشید ‏جز اینکه برابر باشند و یکی را بر دیگری ترجیح ندهید. و ازآنها چیزی را که حاضر نیست و نسیه است بچیزی‌ که حاضر است مفروشید».‏

اما از آنجائیکه معمولا در بازار قیمت طلای کهنه نسبت به طلای تازه کمتر است، ممکن است فروشنده حاضر نباشد که طلای تازه را بابت همان مقدار طلای کهنه به مشتری بدهد؛ در اینحالت اگر مشتری علاوه به طلای کهنه ی خود، مقداری پول نیز بابت مابه التفاوت قیمت طلاها به فروشنده بدهد باز مرتکب ربا می شوند، زیرا در صحیحین از ابوسعید خدری رضی الله عنه آمده که گفت: «جَاءَ بِلاَلٌ إِلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم بِتَمْرٍ بَرْنِیٍّ، فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم: مِنْ أَیْنَ هذَا قَالَ بِلاَلٌ: کَانَ عِنْدَنَا تَمْرٌ رَدِیٌّ، فَبِعْتُ مِنْهُ صَاعَیْنِ بِصَاعٍ لِنُطْعِمَ النَّبِیَّ فَقَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم عِنْدَ ذَلِکَ أَوَّهْ أَوَّهْ عَیْنُ الرِّبا عَیْنُ الرِّبَا لاَ تَفْعَلْ وَلکِنْ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَشْتَرِیَ، فَبِعِ التَّمْرَ بِبَیْعِ آخَرَ ثُمَّ اشْتَرِهِ». متفق علیه.

یعنی: «بلال مقداری خرمای (برنی) که جنس آن خوب و دانه‌اش درشت بود، برای پیغمبر صلی الله علیه وسلم آورد، پیغمبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «این خرما را از کجا آورده‌ای؟» بلال گفت: ما خرمای نامرغوبی داشتیم و به خاطر پیغمبر صلی الله علیه وسلم دو صاع از آن را با یک صاع از این (خرمای مرغوب) معاوضه نمودیم، پیغمبر صلی الله علیه وسلم با تعجب گفت: «اوه اوه، این عیناً ربا است». و دوبار آن جمله را تکرار کرد و فرمود: این کار را مکن، ولی وقتی که خواستی از این خرمای خوب بخری، ابتدا خرمای خودت را بفروش و بعد از این خرمای خوب خریداری کن».

بنابراین برای آنکه معامله شرعی باشد؛ ابتدا مشتری باید طلاهای کهنه خود را به طلافروش بفروشد و حتما باید پول طلاهای خود را از وی دریافت کند، و آنگاه با پولی که از فروش طلاهای خود بدست آورده  و احیانا با مقدار پول دیگری که دارد  طلای تازه را از طلافروش بخرد، بدین ترتیب او طلاهای کهنه خود را به طلای تازه تبدیل کرده است بدون آنکه حرامی صورت گرفته باشد.

علامه ابن عثیمین ضمن ذکر حدیث مذکور چنین می گوید: «هرگاه زنی مقداری طلای کهنه داشت، او باید ابتدا آنرا در بازار بفروشد و سپس پول آنرا گرفته و بوسیله آن طلای تازه بخرد، چراکه پیامبر صلی الله علیه وسلم این روش را ارشاد فرمودند».

(فقه وفتاوی البیوع / جمع وترتیب أشرف عبد المقصود ص۳۸۶).

توجه: از آنجائیکه ممکن است این روش معامله در یک طلافروشی بخوبی پیش نرود، و دریافت و قبض پول طلای فروخته شده صورت نپذیرد، بهتر است جهت پرهیز از شبهه و نیافتادن در حرام؛ ابتدا طلای کهنه را در یک طلافروشی فروخت و سپس پول آنرا دریافت کرد و با آن پول در یک طلا فروشی دیگر طلای تازه خریداری نمود، و این کار باعث پرهیز از حرامی می شود که متاسفانه بعضی از فروشنده ها و خریداران بخاطر جهل نسبت به احکام قبض (پول) مرتکب آن می شوند.

والله اعلم.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …