(الکرامه: أمر خارق للعاده غیر مقرون بدعوى النبوه ولا هو مقدمه لها تظهر على ید عبد ظاهر الصلاح مصحوب بصحیح الاعتقاد والعمل الصالح) «کرامت به کاری خارق العاده گفته میشود که انجام دهنده آن ادعای پیامبری نمیکند و حتی مقدمهای برای ادعای آن نمیباشد و بر دست بندهای صالحی که دارای عقیده ای صحیح و عمل صالح است ظاهر میشود».
وقتی گفته میشود أمر خارق للعاده: کارهایی که بر حسب عادت انجام میشوند را خارج میسازد.
وقتی گفته میشود غیر مقرون بدعوى النبوه: معجزات انبیاء خارج میگردد.
و وقتی گفته میشود ولا هو مقدمه لها: همه امورات خارق العاده ای که قبل از پیامبری برایشان روی میدهد و مقدمه پیامبری آنهاست از آن خارج میگردد.
و اینکه گفته میشود ویظهر على ید عبد ظاهر الصلاح..: آنچه بر دست ساحر و کاهن که سحر و جادو میباشد خارج میشود.
کرامات اولیاء بسیارند از جمله آنچه در حق بعضی از صالحان امتهای گذشته روی داده است. از آنجمله آنچه است که خداوند از مریم‘ خبر داده است. میفرماید: ﴿کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیۡهَا زَکَرِیَّا ٱلۡمِحۡرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزۡقٗاۖ قَالَ یَٰمَرۡیَمُ أَنَّىٰ لَکِ هَٰذَاۖ قَالَتۡ هُوَ مِنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ﴾ [آلعمران: ۳۷]. «زکریا هروقت که در محراب بر او وارد میشد نزد او روزی مییافت. گفت ای مریم این از کجا برای تو آمده است. گفت: این از جانب خداست». و از آن جمله اصحاب کهف هستند که خداوند داستان آنها را در کتابش بازگو نموده و از آن خبر داده است.
و از جمله کرامات اولیاء از این امت آنچه که در حق اسید بن حضیرس ثابت است که او سوره کهف قرائت میکرد ملائکه به خاطر قرائت او به مانند سایبانی که در آن نور بود نازل میشدند. ملائکه بر عمران بن حصینس سلام کردهاند. سلمان و ابودرداء رضی الله عنهما در کاسه بزرگی میخوردند، پس کاسه تسبیح میگفت یا آنچه در آن بود تسبیح میگفتند. خبیب بن عدیس در دست مشرکان مکه اسیر بود؛ خداوند او را شرافت و بزرگی بخشید به او انگور داده بود و او میخورد درحالیکه در مکه انگور نیست.
علاء حضرمیس با سپاهش بالای دریا بر اسبهایشان گذشتند در حالیکه زین اسبهایشان خیس نگردید. و آنچه برای ابومسلم خولانی: هنگامی که اسیر اسود عنسی که ادعای نبوت میکرد، روی داد. به او گفت: شهادت میدهی که من پیامبر خدا هستم؟ گفت: نمیشنوم. گفت: شهادت میدهی که محمد صلی الله علیه و سلم رسول خداست؟ گفت: بله. دستور داد که او را در آتش اندازند. او را دیدند که در آن نماز میخواند و آن آتش سرد و سلامت شده است. چیزهای دیگر که بسیارند از جمله آنچه که در کتابهای سیره و تاریخ نقل شدهاند.