تعریف بدعت و مراد از آن

بدعت یعنی: الله را با آنچه که در کتابش و بر زبان رسولش تشریع نکرده است، عبادت کنند.

مراد از بدعت در اینجا همان بدعت در دین است، یعنی امور جدید که با آن بخواهند الله را عبادت کنند (و در دین اصلی نداشته باشد) که البته بدعت‌های دنیوی در این تعریف وارد نمی‌گردد. مانند اموری که مردم برای نفع زندگی‌شان، آن را به وجود می‌آورند، همچون اختراعات جدید و وسایل حمل و نقل و غیره که این‌ها در تعریف بدعت‌های مذموم و حرام وارد نمی‌شوند؛ چون آن‌ها امور دنیوی است نه دینی.

و گاهی از این امور دنیوی جدید در کارهای دینی هم کمک گرفته می‌شود، مانند بلندگو و چیزهای دیگر که در عبادات مورد استفاده قرار می‌گیرد که البته در آن فواید دینی هم می‌باشد، اما این کار آن وسایل را از دنیوی بودنش خارج نمی‌کند، و انسان مؤمن هر وقت از آن‌ها در طاعت الله استفاده برد به خاطر نیتش ثواب می‌برد، نه به خاطر اینکه آن چیز دنیوی در نفس خود عبادت است، چنان‌که علی بن ابی طالب رضی الله عنه می‌فرماید: «همانطور که قیامم را عبادت محسوب می‌کنم خوابم را نیز عبادت می‌دانم» و منظور ایشان این است که می‌خوابد تا بتواند شب زنده داری کند و قیام نماید، و این خوابش را که به نیت قیام شب می‌باشد نزد الله تعالی دارای ثواب می‌داند، و شکی نیست که خود خواب را عبادت نمی‌داند، مگر هرگاه بنده مسلمان از خواب خود بر طاعت الله متعال یاری جوید، الله تعالی او را در مقابل آن ثواب می‌بخشد، و این اجر و پاداش نیت شخص می‌باشد، و این از امور وسایل است (یعنی: وسیله‌ای را به نیت عبادت بکار برده و به خاطر نیتش پاداش می‌برد) اما عبادات در ذات خود، از مقاصد می‌باشد (و خود ذاتا دارای ثواب است).

به همین دلیل علما می‌گویند: «اصل در عبادات، توقیف است» یعنی: اصل هر عبادتی اینست که تا زمانی که از کتاب و سنت دلیلی برای آن یافت نشود توقف صورت گیرد، به طوری که اگر دلیلی برای آن عمل یافته نشد، دیگر با آن عمل عبادت کردن جایز نمی‌باشد (و بدعت بشمار می‌رود).

اما هر چیز که از امور دنیوی باشد و مردم در روزگار خود از آن نفع می‌برند و مصالح مردم بر آن استوار است، پس تا وقتی که در شرع منعی برای آن نیابیم حلال و مباح می‌باشد، و این همانست که بعضی از علما آن را (مصالح مرسله) می‌نامند.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …