وقتی میفرماید: «آنان را[۱] گروهی که به حق نزدیکتر هستند، میکشند»، دلیل بر این است که علی رضی الله عنه و یارانش در آن برهه از زمان نسبت به گروهِ دیگر، سزاوارتر به حق بودهاند. لذا اگر شخص یا گروهی در بعضی اوقات کوتاهی کرده باشند، دلیل نمی شود که برپا دارندهی دستور الهی نبوده و اطاعت الله جل جلاله و رسول صلی الله علیه وسلم را نکرده باشند. چون گاهاً میشود که یک عمل طاعت محسوب شود و عملی دیگر از آن به اطاعت نزدیکتر باشد. و اما اینکه در بعضی اوقات گروهی از اهل شام سرکش و متجاوز باشند، منافاتی با روایت ندارد؛ چرا که برخی سرکشیها قابل عفو و آمرزش هستند. و این نکتهضعفها با گواهیِ به خیر بودنِ اهل شام توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم منافات ندارد؛ زیرا ایشان از عمومِ اهل شام و بزرگواری آنان خبر داده است. و بدون شک ساکنین شام در اکثر اوقات از دیگران برتر و بهتر بودهاند.
عمر رضی الله عنه هم در دوران خلافت خویش شامیان را بر عراقیها برتر میدانست. حتی چندین بار به شام مسافرت نمود. در حالی که از رفتن به عراق خودداری کرد. در مورد مسافرت به عراق با دیگران مشورت نمود و او را از رفتن منصرف نمودند. زمانی که شمشیر خورد، اول از همه اهل مدینه به عیادت وی آمدند و در آن برهه از زمان آنها برترین افرادِ امت بودند. در پی آنان، اهل شام به ملاقات خلیفه آمده و سپس عراقیها شرفیاب شدند و آنان آخرین افرادی بودند که از خلیفه عیادت کردند. این صحیحترین مطلبی است که در مورد ملاقات با خلیفه آمده است. همچنین توجه و رغبتِ ابوبکر صدیق رضی الله عنه به فتح شام از عراق بیشتر بود؛ تا آنجا که میگفت: روستایی از روستاهای شام برایم محبوبتر از فتح شهری در عراق است.
نصوصی که در قرآن و سنت و اقوال صحابه رضی الله عنهم بر فضیلت شام و اهل مغرب زمین نسبت به نجد و عراق و شرقنشینان آمده است، بیشتر از آن است که بتوان به شمار آورد. حتی روایات صحیحی از رسول الله صلی الله علیه وسلم در مذمت مشرق زمین آمده است. و این که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: فتنه و سرِ کفر از شرق است، در آن زمان به دلیل وجود علی رضی الله عنه این اتفاق رخ نداد؛ و این مسئله برای برهه زمانی خاص بوده است. ولی آنگاه که علی رضی الله عنه از دنیا رفت، فتنه، نفاق، ترکِ دین و بدعت، از آنان نمودار گشت و این رویکرد ثابت میکند که آنان بهتر از اهل شام نیستند. نیز بدون شک، علما و فرزانگانی همانند علی، ابن مسعود، عمّار، حذیفه و افرادی به مانند ایشان رضی الله عنهم در مردم مشرق وجود داشت که به مراتب از اهل شام برتر بودند. و این که گفته شده است عمومِ مردم شام از دیگران برتر هستند، دلیل نمیشود که گروهی بهتر از آنان در میانِ دیگر مردمان یافت نشود.
نبی صلی الله علیه وسلم به این دلیل اهل شام را از دیگران متمایز میداند که آنان تا آخرالزمان بر پا دارندهی دستور الهی هستند. و گروهِ پیروز هم تا برپایی قیامت در میان آنان است. لذا این فرمودهی رسول صلی الله علیه وسلم از امری مستمر و دائمی که به فراوانی و توانمندی در میانشان موجود خواهد بود، خبر میدهد. و این توصیف فقط برای ساکنینِ شام بیان شده است و بَس. چرا که حجاز – علی رغم اینکه مبدأِ ایمان است – در آخر الزمان، علم، ایمان، یاری و جهاد در آن کم خواهد شد. همینطور یمن، عراق و مشرق.
اما علم در شام پیوسته و مستمر موجود خواهد بود و هر کس در این راستا نبرد نماید، مداماً پیروز و کامیاب است؛ این یک حقیقت است؛ والله اعلم.
این مسئله از بعضی جنبهها بیانگر برتری و رجحانِ گروه شامی است؛ با وجودی که علی رضی الله عنه از کسانی که از او جدا گشتند، مستحقتر بوده است؛ لذا برماست به هر آنچه از جانب الله جل جلاله آمده است ایمان بیاوریم و حق را تامُّ و تمام قبول نماییم. مطیع هوای خویش نباشیم و ناآگاهانه سخن نگوییم. بلکه میبایست راهِ علم و دادگری را پیشه کنیم و آن، راهی جز پیروی از کتاب الله و سنت نیست. آنان که بخشی از حق را گرفته و بخشی دیگر را رها میکنند، (بدانند) که این کار نقطهی شروعِ پراکندگی و از همگسیختگی است).[۲]
شیخ الاسلام در عصر خویش دقیقاً به این کلام پرداخته و آن را ثابت میکند که: (گروهی در شام، مصر و کشورهایی که در جهتِ آناناند، در آن زمان از دین اسلام دفاع میکنند و ایشان حقدارترین مردماند که شاملِ گروه پیروز «الطائفه المنصوره» باشند که، رسول الله صلی الله علیه وسلم از آن یاد کرده است… . روایتی دیگر طایفهی منصوره را با این فاکتور و ویژگی توصیف مینماید: «أنَّهم بِأَکْنَافِ بَیْتِ الْمَقْدِسِ »: «ایشان در کنار یا سمت و سوی بیت المقدساند». اکنون هم این گروه همیشه پیروز، در جوارِ بیتالمقدس هستند).[۳]
[۱]– خوارج را. (مترجم).
[۲]– مجموع فتاوی شیخ الإسلام ج۴ ص ۴۴۵-۴۵۰.
[۳]– همان ج ۲۸ ص ۵۳۱، ۵۳۲، ۵۵۲.