اسلام عبارت است از خضوع و تسلیم و فرمانبرداری در برابر پروردگار جهانیان. لفظ اسلام و مشتقات آن در قرآن کریم هم به همین معنی به کار رفتهاند. و این معنی در واقع قوام حقیقت و جوهر اسلام است. در ذیل بعضی از آیات قرآن که معنی اسلام را بیان میکنند و نیز اقوال مفسرین در مورد آنها را ذکر میکنیم:
۱- ﴿وَإِذۡ یَرۡفَعُ إِبۡرَٰهِۧمُ ٱلۡقَوَاعِدَ مِنَ ٱلۡبَیۡتِ وَإِسۡمَٰعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلۡ مِنَّآۖ إِنَّکَ أَنتَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ ١٢٧ رَبَّنَا وَٱجۡعَلۡنَا مُسۡلِمَیۡنِ لَکَ…﴾ [البقره: ۱۲۷-۱۲۸].
«و (به یاد بیاورید) آنگاه را که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانهی کعبه را بالا میبردند (و دست دعا به سوی خدا برداشته و میگفتند:) پروردگارا! از ما بپذیر، بیگمان تو شنوا و دانا هستی. پروردگارا! و ما را تسلیم و فرمانبردار خود قرار ده».
گفته میشود: «أسْلَم له واستسلم» یعنی: «خاضع و فرمانبردار شد»[۱].
مسلم و مستسلم به یک معنی یعنی مطیع و خاضع به کار رفتهاند[۲]. ابن جریر طبری در تفسیر ﴿وَٱجۡعَلۡنَا مُسۡلِمَیۡنِ لَکَ﴾ گفته است: یعنی ما را تسلیم امر خود و مطیع فرمان خود قرار بده بطوریکه هیچ کسی را شریک طاعت تو نگردانیم[۳].
۲- خداوند دربارهی گفتگوی خود با ابراهیم میفرماید:
﴿إِذۡ قَالَ لَهُۥ رَبُّهُۥٓ أَسۡلِمۡۖ قَالَ أَسۡلَمۡتُ لِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ١٣١﴾ [البقره: ۱۳۱].
«آنگاه که پروردگارش به او گفت: مطیع و فرمانبردار باش! گفت: تسلیم و فرمانبردار پروردگار جهانیان گشتم».
﴿أَسۡلِمۡ﴾ یعنی مطیع خدا باش! و خود را برای او خالص گردان![۴].
در «تفسیر فتح البیان» هم «أسْلم» به معنی فرمانبرداری و اطاعت بکار رفته است[۵].
ابن کثیر هم در تفسیر این آیه گفته است: خداوند در این آیه به ابراهیم دستور اخلاص و تسلیم و فرمانبرداری را داده و ابراهیم هم آن را اجابت کرده است[۶].
۳- ﴿بَلَىٰۚ مَنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَلَهُۥٓ أَجۡرُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ ١١٢﴾ [البقره: ۱۱۲].
«آری، هرکس خالصانه خود را تسلیم خدا کند در حالی که نیکوکار است، پاداش او نزد پروردگارش خواهد بود و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین خواهند گردید».
در «تفسیر الـمنار» چنین آمده است: تسلیم وجه به خدا به معنی تنها روی کردن به او و تنها عبادت کردن او است ولی خداوند متعال در اینجا برای تسلیم قلب و صحت اراده تعبیر «اسلام الوجه» را بکار برده همانطور که در جایی دیگر به نقل از حضرت ابراهیم تعبیر «توجیه الوجه» را بکار برده و فرموده است[۷]:
﴿ إِنِّی وَجَّهۡتُ وَجۡهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ…﴾ [الأنعام: ۷۹].
«بیگمان من رو به سوی کسی میکنم که آسمانها و زمین را آفریده است …».
[۱]– تفسیر قاسمی: ج ۲، ص ۲۵۶٫
[۲]– تفسیر الـمنار: ج ۱، ص ۴۶۹٫
[۳]– تفسیر ابن کثیر: ج ۱، ص ۱۸۳٫
[۴]– تفسیر قاسمی، ج ۲، ص ۱۳۲٫
[۵]– تفسیر فتحالبیان، ج ۱، ص ۲۸۶٫
[۶]– تفسیر ابن کثیر: ج ۱، ص ۲۸۵٫
[۷]– تفسیرالمنار، ج ۱، صص ۴۲۶-۴۲۵٫