تعدیل دارای چند مرتبه است:

– بالاترین آن: آنچه که بر نهایت تعدیل دلالت دارد. مانند اینکه گفته شود: ثقه‌ترین مردم (أوثق الناس)، یا هرآنچه که باعت تقویت و ثبوت وی شود.[۱]

– بعد از آن، آنچه که بر یک یا دو صفت از صفات تعدیل تاکید دارد. مانند: ثقه ثقه (مطمئنِ مطمئن) یا ثقه و قوی، و یا همانند آن.[۲]

– و پایین‌ترین آن: لفظی که نزدیک به پایین‌ترین مرتبه جرح باشد. مانند: صالح، یا «متوسط» یا «حدیثش روایت می‌شود» و یا همانند آن.

و بین این مراتب، مرتبه‌های معلوم دیگری نیز وجود دارد.[۳]

[۱]– بعبارتی هر وصفی که بیانگر مبالغه در توثیق راوی باشد، و یا از اوصافی بر وزن أفعَلَ در حق او بکار برده شود، مانند: «أثبت الناس» یا «أعدل الناس».

گاهی بعضی از محدثان در مورد برخی از راویان اصطلاح «أثبت الناس فی فلان» را بکار می‌برند؛ مثل این قول ابن معین: «‎أثبت الناس فی الزهری مالکٌ و مَعمَرٌ و یونسُ». یعنی: ثقه‌ترین افراد در نقل روایت از زهری، مالک و معمر و یونس هستند.‏ لذا اگر روایتی توسط این سه نفر از زهری نقل شده باشد، آن روایت نسبت به نقل دیگران از ‏زهری قوی‌تر خواهد بود.‏

[۲]– مثلا الفاظ دیگری همچون: «ثقه حافظ»، یا «ثقه حجّه».

[۳]– بعنوان مثال یکی از مراتب دیگر اینست که راوی با صفتی که دلالت بر توثیق است وصف می‌شود بدون آنکه بر آن تأکیدی صورت گیرد، مانند: ثقه، حجه.

و یکی دیگر از مراتب آنست که راوی با صفت تعدیل وصف می‌شود بدون آنکه از آن صفت، ضابط بودن راوی احساس شود؛ مانند: صدوق، لا بأس به (ایرادی بر او نیست). (نگاه کنید به: تیسیر مصطلح الحدیث، ص ۱۳۱).

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …