تصویری از جامعه اسلامی در عصر پیامبر صلی الله علیه و سلم

اگر در آیاتی از سوره توبه (۹۸ به بعد) تأملی داشته باشیم می‌توانیم نمایی از جامعه اسلامی عصر پیامبر  صلی الله علیه و سلم را بیابیم.

در آنجا قبایل عرب به صورت پراکنده در صحراهای اطراف مدینه سکونت گزیده‌اند: آنان به دو گروه تقسیم می‌شوند: گروهی منافق و گروهی مؤمن:

﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یَتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ مَغْرَمًا وَیَتَرَبَّصُ بِکُمُ الدَّوَائِرَ عَلَیْهِمْ دَائِرَهُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ٩٨ وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَیَتَّخِذُ مَا یُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَهٌ لَهُمْ سَیُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ٩٩﴾ [التوبه: ۹۸-۹۹].

«برخی از بادیه نشینان (منافق) عرب چیزی را که در راه خدا صرف می‌کنند زیان می‌دانند و چشم به راه بلایا و مصایب خوفناکی هستند که شما را از هر سو احاطه دهند بلاها و مصیبت‌ها گریبانگیر خودشان باد! خداوند شنوا و داناست. و در میان عرب‌های بادیه نشین کسانی هم هستند که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند و چیزی را که در راه خدا صرف می‌کنند مایه نزدیکی به خدا و سبب دعاهای پیغمبر در حق خود می‌دانند. هان! بی‌گمان (صرف پول در راه خدا و دعاهای رسول) مایه تقرب آنان در پیشگاه خداوند است به طور قطع خداوند آنان ‌را غرق رحمت خود خواهد کرد چرا که خداوند آمرزنده (گناهان) و مهربان (در حق بندگان) است».

و در داخل مدینه نیز مهاجران و انصار وجود دارند که آن‌ها نیز به دو گروه تقسیم می‌شوند: سابقین اولین (منظور گروهی از مسلمانان بودند که در ایمان آوردن از دیگران پیشی گرفتند) و کسانی که به آنان ملحق می‌شوند و در احسان و نیکوکاری از آنان تبعیت می‌کنند که همه‌ی مهاجران وانصار را در بر می‌گیرد. از شرایط فضل و برتری آنان این نبود که مرتکب گناهی نشوند یا در انجام وظایف کوتاهی نکنند بلکه صحابه، انسان‌هایی بودند که مانند سایر انسان‌های دیگر از ضعف و نقص بشری به دور نبودند و گاهی یافت می‌شد که در میان آنان افرادی پیدا شوند که ضعف بشری بر او غالب شود که نتیجه‌ی آن شرکت نکردن در غزوات و جنگ‌ها با پیامبر  صلی الله علیه و سلم بوده است مانند ابو لبابه بن عبدالمنذر و یا آنانی که در عزوه‌ی تبوک بدون هیچ عذری شرکت نکردند که تعدادشان نزدیک به ده نفر بود و آن‌گاه که خبر نزول آیات مربوط به متخلفین به آن‌ها رسید خود را به ستون‌های مسجد بستند و سوگند یاد کردند که خود را باز نکنند مادامی که پیامبر  صلی الله علیه و سلم آن‌ها را نبخشد.

تا این‌که‌ آیات مربوط به پذیرش توبه آن‌ها نازل شد:

﴿وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ١٠٢﴾ [التوبه: ۱۰۲].

«مردمان دیگری هم هستند که به گناهان خود اعتراف می‌کنند و کار خوبی را با کار بدی می‌آمیزند و گاهی به حسنات و زمانی به سیئات دست می‌یازند. امید است که خداوند توبه آنان را بپذیرد. بی گمان خداوند دارای مغفرت فراوان و رحمت بی کران است».

﴿خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا﴾ منظور، شرکت آنان در جهاد در راه خدا قبل از این غزوه می‌باشد و ﴿وَآخَرَ سَیِّئًا﴾ منظور تخلف آنان از شرکت کردن در این غزوه و انتخاب راحتی و آسایش می‌باشد. ﴿عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ﴾ مراد پذیرش توبه‌ی آنان می‌باشد.

پس پیامبر  صلی الله علیه و سلم آنان ‌را آزاد کرد و آنان نیز از پیامبر  صلی الله علیه و سلم خواستند که جهت پاک شدن و کفاره گناهانشان، اموالشان‌ را به عنوان صدقه بگیرد، که این آیه نازل شد:

﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ﴾ [التوبه: ۱۰۳].

«(ای پیغمبر!) از اموال آنان زکات بگیر که بدین وسیله ایشان ‌را از رذائل اخلاقی و گناهان و تنگ چشمی پاک می‌داری و (در دل آنان نیروی خیرات و حسنات را رشد می‌دهی و درجات) ایشان‌ را بالا می‌بری».

که موجب افزایش حسنات و برکت در اموالشان می‌شود. ﴿وَصَلِّ عَلَیْهِمْ﴾ یعنی برایشان دعا کن و از خداوند برای آنان طلب مغفرت کن. ﴿إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ﴾ یعنی دعای تو برای آنان آرامش و رحمت الهی را به همراه دارد. و از میان متخلفان کسانی بودند که خداوند متعال راجع به آنان فرمود:

﴿وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ﴾ [التوبه: ۱۰۶].

«و گروه دیگری (از متخلفان از جهاد) هستند که به فرمان خداوند واگذار گردیده‌اند. (و مردم باید در انتظار بمانند تا ببینند که دستور خدا درباره‌ی این دسته که بدون عذر از جهاد باز پس مانده‌اند، چه باشد)».

و آنان سه نفر از متخلفین بودند به نام‌های مراره بن الربیع، کعب بن مالک و هلال بن امیه که تخلفشان از روی تنبلی و راحت طلبی بود. و آنان هنگام برگشت پیامبر  صلی الله علیه و سلم هیچ عذر و بهانه‌ای مانند ابولبابه و همراهانش نیاوردند، بلکه می‌گفتند: ما هیچ بهانه‌ای نداریم، که پیامبر  صلی الله علیه و سلم دستور داد تا مردم از آنان دوری گزینند تا این‌که‌ آیه‌ی قبول توبه‌ی آنان نازل شد:

﴿لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَهِ الْعُسْرَهِ مِنْ بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیمٌ١١٧ وَعَلَى الثَّلَاثَهِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ١١٨ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ١١٩﴾ [التوبه: ۱۱۷-۱۱۹].

«خداوند توبه‌ی پیغمبر (از اجازه دادن منافقان به عدم شرکت در جهاد) و توبه‌ی مهاجرین و انصار (از لغزش‌های جنگ تبوک) را پذیرفت. مهاجرین و انصاری که در روزگار سختی از پیغمبر پیروی کردند (همراه او رهسپار جنگ تبوک شدند) بعد از آنکه دل‌های دست‌های از آنان اندکی مانده بود که (از حق به سوی باطل) منحرف شود باز هم خداوند توبه آنان را پذیرفت چرا که او بسیار دوستدار و مهربان است. خداوند توبه آن سه نفری را هم می‌پذیرد که (بی هیچ حکمی به آینده) واگذار شدند تا بدانجا که (ناراحتی ایشان تا به حدی رسید که) زمین با همه فراخی، بر آنان تنگ شد و دلشان به هم آمد و دانستند که هیچ پناه‌گاهی (از دست خشم خدا جز برگشت به خدا وجود ندارد) آن‌گاه خدا بدیشان پیغام توبه داد تا توبه کنند. بی گمان خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است. ای مؤمنان! از خدا بترسید و همگام با راستان باشید».

بنابراین، در جامعه‌ی پیامبر  صلی الله علیه و سلم اعرابِ اطراف مدینه و مهاجران و انصارِ داخل مدینه بودند که میانشان منافقین نیز حضور داشتند و تعدادشان بسیار اندک بود که در اجتماع انسانی مطرح نبودند. بلکه این جامعه متشکل از مهاجران و انصاری بود که خداوند در مورد ایشان این چنین می‌فرماید:

﴿وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ١٠٠﴾ [التوبه: ۱۰۰].

«پیشگامان نخستین مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی روش آن‌ها را در پیش گرفتند و راه ایشان‌ را به خوبی پیمودند، خداوند از آنان خشنود است و ایشان هم از خدا خوشنودند و خداوند برای آنان بهشت را آماده ساخته است که در زیر (درختان و کاخ‌های) آن رودخانه‌ها جاری است و جاودانه در آنجا می‌مانند. این است پیروزی بزرگ و رستگاری سترگ».

و باز می‌فرماید:

﴿لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَهِ الْعُسْرَهِ مِنْ بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِیمٌ١١٧﴾ [التوبه:۱۱۷].

«خداوند توبه‌ی پیغمبر را (از اجازه دادن منافقان به عدم شرکت در جهاد) و توبه‌ی مهاجرین و انصار (از لغزش‌های جنگ تبوک) را پذیرفت. مهاجرین و انصاری که در روزگار سختی از پیغمبر پیروی کردند (و همراه او رهسپار جنگ تبوک شدند) بعد از آنکه دل‌هایدست‌های از آنان اندکی مانده بود که (از حق به سوی باطل) منحرف شود باز هم خداوند توبه آنان ‌را پذیرفت چرا که او بسیار دوستدار و مهربان است».

و آنان بیش از سی هزار نفر بودند که برترینشان کسی (ابوبکر) بود که آیه غار در حق وی نازل شد و فضیلت همراهی وی با پیامبر  صلی الله علیه و سلم را بیان می‌دارد.

مقاله پیشنهادی

فضیلت سفارش به قرآن

عَنْ طَلْحَهَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى: آوْصَى النَّبِیُّ صلی الله …