خداوند به دلایل مختلف ازدواج را مشروعیت داده از جمله :
– ازدواج باعث کنترل نگاه و حفظ ناموس است،- پیامبر (ص) می- فرماید : «یا معشرَ الشَّباب مَن استطاع مِنکُم البَاءهَ فَلیتزوجْ فَإنَّه أغضُّ لِلبَصر و أحصنُ للفرجِ،- و مَن لَم یَستطعْ فعلیه بالصَّوم فإنَّه لَه و جاءٌ» یعنی ای گروه جوانان هر کدام از شما توان مخارج زندگی را دارد ازدواج نماید چون برای کنترل نگاه و حفظ ناموس بسیار مؤثر است و هر کس هم از عهده- ی آن برنمی- آید روزه بگیرد چون سبب قطع شهوت است.» احمد،- بخاری،- مُسلم و کتابهای سُنن این حدیث را روایت کرده- اند.
– تداوم نسل بشری جهت آبادانی و اِصلاح کره- ی زمین همچنانکه خداوند بیان می- دارد : وَ إذ قال ربُّکَ لِلْمَلئکَهَ إنّی جاعِلٌ فِی الْأَرضِ خَلیفهً قالُوا أتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فیهَا و یَسْفِکُ الدِّمَآءَ و نَحْنُ نُسَبّحُ بِحَمْدِکَ و نُقَدِّس لَکَ قال إنِّی أعْلَمُ مَا لاتَعْلَمُونَ (۳۰) و عَلَّمَ ءَادَمَ الْأسَمآءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلی الْمَلئِکَهِ فَقَالَ أنْبِوُنِی بِأَسْمَآءِ هَؤُلَآءِ إنْ کُنْتُم صَادِقینَ (۳۱) قَالُوا سُبْحَانَکَ لَاعِلمَ لَنَآ إلَّا مَا عَلَّمْتَنَآ إنَّکَ أنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکیمُ (۳۲) قالَ یآدَمُ أنْبِئْهُمْ بِأَسْمَآئِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَآئِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ إنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمواتِ وَ الْأَرضِ وَ أَعْلَمُ ماتُبْدُونَ وَ مَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ (۳۳) (سوره- ی بقره)
زمانی (را یادآوری کن) که پروردگارت به فرشتگان گفت : من در زمین جانشینی بیافرینم (تا با آبادانی زمین بپردازد و آن زیبانگاری و نوآوری را که برای زمین معیّن داشتهام به اتمام رساند و آن انسان است. فرشتگان دریافتند که انسان بنا به انگیزههای سرشتی زمینیاش فساد و تباهی برپا میدارد. پس برای دانستن، نه اعتراض کردن از خدا پرسیدند که حکمت برتری دادن انسان بر ایشان برای امر جانشینی چیست و) گفتند : آیا در زمین کسی را بوجود میآوری که فساد میکند و تباهی راه میاندازد و خونها خواهد ریخت، و حال آنکه ما (پیوسته) به حمد و ستایش و طاعت و عبادت تو مشغولیم؟ گفت : من حقائقی را میدانم که شما نمیدانید. * سپس به آدم نامهای (اشیاء و خواص و اسرار چیزهایی را که نوع انسان از لحاظ پیشرفت مادّی و معنوی آمادگی فراگیری آنها را داشت، به دل او الهام کرد و بدو) همه را آموخت. سپس آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود : اگر راست میگوئید (و خود را برای امر جانشینی از انسان بایستهتر میبینید) اسامی (و خواص و اسرار) اینها را برشمارید. * فرشتگان گفتند : منزّهی تو، ما چیزی جز آنچه به ما آموختهای نمیدانیم (و توانائی جاشینی را در زمین و استعداد اِشتغال به امور مادّی را نداریم و معترفیم که آدم موجودی شایستهتر از ما است و) تو دانا و حکیمی.*
فرمود : ای آدم! آنان را از نامها (و خواص و اسرار این) پدیدهها آگاه کن.
هنگامی که آدم (فرمان خدا را لبیّک گفت و) فرشتگان را از (خواص و اسرار اشیاء و) پدیدهها آگاه کرد، خداوند فرمود : به شما نگفتم که من غیب (و راز) آسمانها و زمین را میدانم و از آنچه شما آشکار میکنید یا پنهان میداشتید، نیز آگاهم؟*
– افزونی تعداد فرزندان برای تقویت بنیادخانواده و تشکیل امّتی یکپارچه تا با همکاری افراد آن زمین آباد گردد. خداوند فرزندان را نعمتی برای مردم میداند که باید به خاطر آن شکرگزار باشند و ناسپاسی ننمایند و با امید به رحمت خدا و ترس از عذاب اُخروی پرهیزگاری پیشه کنند و به پاس پیوند خانوادگی و بندگی خدا همچون برادر یکدیگر را دوست بدارند.
خداوند در بیان اقتدار و منّت فراوانش بر بندگان میفراید :
«یآ أیُّها النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِن نَّفْسٍ واحِدَهٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ منِهْمُا رِجَالاً کَثیراً وَ نِسَآءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَآءَلُونَ بِهِ وَالْأرْحَامَ إنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً» (۱) (سورهی نساء)
«ای مردمان! از (خشم) پروردگارتان بپرهیزید. پروردگاری که شما را از یک انسان بیافرید و (سپس) همسرش را از نوع او آفرید. و از آن دو نفر مردان و زنان فراوانی (بر روی زمین) منتشر ساخت و از (خشم) خدائی بپرهیزید که همدیگر را بدو سوگند میدهید، و بپرهیزید از اینکه پیوند خویشاوندی را گسیخته دارید (و صِلهی رَحِم را نادیده گیرید) زیرا که بیگمان خداوند مراقب شماست (و کردار و رفتار شما از دیدهی او پنهان نمیماند).»
و پیامبر (ص) مسلمانان را از مجرّد زیستن بازداشته و به ازدواج دستور فرموده است. به ویژه مردان را به ازدواج با زنان زائو و مهربان سفارش کردهاند تا آروزی مباهات به فزونی امّتش در قیامت به وقوع بپیوندد. أنس (رض) روایت میکند که پیامبر (ص) به ازدواج دستور میداد و از زندگی مجرّدی به شدّت نهی میکرد : «تَزَوَّجوا الودودَ الولودَ فإنِّی مُکاثِرٌ بِکُم الأنبیاء یومَ القیامه»
«با زنان زائو و مهربان ازدواج نمایید چون من در قیامت به تعداد زیاد شما نزد پیامبران دیگر(ع) مباهات میکنم.»
این حدیث را امام احمد روایت کرده و ابن حِبَّان در تخریج آن گفتهاند که صحیح میباشد. عبدالله بن عمر (رض) هم از پیامبر (ص) روایت میکند که :
«أنکِحُوا أُمَّهات الأولادِ، فإنّی أباهِی بِکُم یومَ القیامهِ»
«با کنیزانی که از آنها فرزند دارید ازدواج نمایید چون من به تعداد شما در قیامت مباهات میکنم.» امام احمد این حدیث را هم روایت کرده و ترمذی در جامع به آن اشاره کرده و در مجمع الزوائد گفته است که در بین راویان جریر بن عبدالله العامری وجود دارد که ثِقه دانسته شده امّا ضعیف میباشد.
مَعْقَل بن یَسار میگوید : مردی نزد پیامبر (ص) آمد و گفت : زنی زیبا و با خانواده را در نظر دارم امّا بچّهدار نمیشود آیا با او ازدواج نمایم؟ فرمود : نه، سپس برای بار دوّم مرد نزد پیامبر (ص) آمد و درخواستش را مطرح کرد، پیامبر (ص) دوباره او را منع کرد، بار سوّم که درخواستش را بیان کرد ایشان فرمود : «تَزوّجُوا الوَدُودَ الْوَلُودَ فإنی مُکاثِرٌ بِکُمْ» : «با زنان مهربان و زائو ازدواج نمایید چون من به تعداد شما (در قیامت) مباهات میکنم.» ابوداوُد و نسائی حدیث را روایت کرده و حاکم نیشابوری آنرا صحیح دانسته است.
در این مورد احادیث زیادی نقل شده که در روایت بعضی از آنها راویان ضعیف وجود دارد، امّا مجموعهی آنها بیانگر تشویق به ازدواج و خصوصاً با زنان زائوست.
امام غزالی اهداف ازدواج را اینچنین برشمردهاند :
ازدواج باعث تقویت حسّ دینداری و نابودی مکر شیطانهاست و دژی محکم در برابر دشمن خدا و سبب فزونی جمعیّت مسلمین است که پیامبر (ص) نزد سایر پیامبران (ع) به آن مباهات مینماید.
و سپس نتایج و فواید آن را به خوبی ترسیم کرده و میفراید : ازدواج پنج فایده دارد : تولّد فرزند، فرونشاندن شهوت، تشکیل خانواده، زیاد شدن فامیل و جهاد با نفس جهت انجام امور یاد شده… .
و میفرمایند : هر کس برای حفظ ایمان و تولّد فرزند ازدواج کند نزد خداوند پاداش دارد و آنرا چنین بیان مینمایند :
۱- همنوا شدن با ارادهی خداوند در تداوم نسل بشر.
۲- بدست آوردن محبت پیامبر (ص) به علت برآوردن آرزوی ایشان در مباهات به زیادی تعداد امّت.
۳- رسیدن به برکت الهی و پاداش فراوان و آمرزش گناهان به سبب دعای فرزند صالح.
امام غزالی تأکید دارند که مورد اوّل مهمترین و اساسیترین فواید ازدواج نزد خردمندان است و مثالی ذکر میکنند که : فردی مقداری تخم و لوازم کشاورزی و زمینی مناسب در اختیار غلامش قرار داده تا در آن کشت نماید و مأموری هم بر او گمارده تا به کارش نظارت کند و او را تشویق نماید. حال اگر غلام تنبلی و مأمور سستی کرد آیا نتیجهاش برای آنها خشم و تنبیه آن فرد نیست.
خداوند هم مرد و زن را آفریده و به هر کدام ویژگیهای لازم را بخشیده و تمایل جنسی را برای زاد و ولد در درونشان نهاده است، پس هر کس از راه صحیح خارج شود یا به آن بیتوجهی نماید در حقیقت با سنّتهای الهی ستیز کرده و سزاوار خشم و تنبیه خداست.
آنچه روشن است قدیم الایام داشتن فرزند آرزوی انسانها و حتّی پیامبر (ع) و بندگان صالح خداوند بوده است.
و در آینده هم انسانها اگر سالم و تندرست باشند این آرزو و علاقه را خواهند داشت : «هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِن نَفسٍ وَاحِدهٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَهَا لَیْسْکُنَ إلَیْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلَاً خَفیفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمّآ أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ ءَاتَیْتَنَا صالِحاً لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکرینَ (۱۸۹) (سورهی اعراف)
«او آن کسی است که شما را از یک جنس آفرید، و همسران شما را از جنس شما ساخت تا شوهران در کنار همسران بیاسایند ولی (بسیار اتفاق میافتد که) هنگامی که شوهران با همسران آمیزش جنسی میکنند، همسران بار سبکی (به نام جنین) برمیدارند و به آسانی با آن روزگار را بسر میبرند. امّا هنگامی که بار آنان سنگین میشود، شوهران و همسران خدای خود را فریاد میدارند و میگویند : اگر فرزند سالم و شایستهای به ما عطاء فرمائی از زمرهی سپاسگزاران خواهیم بود.» وقتیکه حضرت ابراهیم (ع) قومش را به یگانگی خداوند و بندگی او فراخواند و بر آزارشان بُردباری نشان داد و مقابل خواستههایشان ایستادگی کرد و آنان او را به آتش انداختند و خداوند نجاتش داد او هم قوم و خدایان دروغینشان را ترک کرد پس در پاسخ دعایش خداوند اسماعیل (ع) واسحاق (ع) و پس از او یعقوب (ع) را به وی بخشید. «رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحینَ» (۱۰۰) (سورهی صافّات) «پروردگارا! فرزندان شایستهای به من عطاء کن.»
خداوند اوّل مژدهی تولد اسماعیل (ع) را به او داد و پس از آنکه رشد نمود و بزرگ شد وی را به قربانی کردنش امر فرمود. پدر نیز اطاعت از فرمان الهی را بر عشق به فرزند ترجیح داد و در اجرای دستور خداوند پایداری نشان داد و به پاس این بندگی و صداقت مژدهی تولد اسحاق (ع) را نیز که پیامبری از صالحان است دریافت نمود و این چنین نسل پیامبران در فرزندان ابراهیم خلیل(ع) قرار گرفت. و این پاداش بردباری او در برابر سختیهایی بود که در راه دعوت به خدا تحمّل کرد و به بهترین موفقیّت در آزمایش الهی هم رسید.
فرزندان نعمتی هستند که دل انسان در پی آن بوده و آرزویش را دارد و میخواهد در تنهایی و گرفتاری أنیس و پشتیبان او باشند و سبب روشنی چشمانش در دنیا و آخرت گردند. چنانکه ابراهیم (ع) فرمود : «رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحینَ» و حضرت زکریا (ع) فرزندان پاک و صالح از خداوند خواست : «وَ زَکَرِیَّآ إذْ نَادَی رَبَّهُ رَبِّ لَاتَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُالْوَارِثِینَ» (۸۹) (سورهی أنبیاء)
«و زکریا را (یاد کن) بدانگاه که پروردگار خود را به فریاد خواند (و گفت:) پروردگارا مرا تنها مگذار (و فرزندی به من عطاء کن که در زندگی یار و یاور من و پس از مرگ برنامهی تبلیغ را پیگیری کند. البته اگر هم فرزندی وارث من نشد باکی نیست، چراکه) تو بهترین وارثانی (و باقی پس از فنای مردمانی).»
و فرمود : «ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّآ (۲) إذْنَادَی رَبَّهُ نِدَآءً خَفِیّاً (۳) قَالَ رَبِّّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنّیِ وَ اشْتَعَلَ الرَّأسُ شَیْباً وَ لَمْ أَکُنْ بِدُعَآئِکَ رَبِّ شَقِیاً (۴) وَ إِنّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِنْ وَرَآءی وَ کَانَتْ أمْرَأَتِی عَاقِراًً فَهَبْ لِی مِنْ لَّدُنکَ وَلِیَّاً (۵) یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ ءَالِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیَّاً (۶) یا زَکَرِیَّّآ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ أسْمُهُ یَحْیَی لَمْ نَجْعَلْ لَه مِنْ قَبلُ سَمِیَّاً (۷) (سورهی مریم)
«(این) یادی است از مرحمت پروردگارت نسبت به بندهی خود زکریّا (که ای محمّد آنرا بر تو میخوانم.)* در آن هنگام که پروردگارش را (در خلوتگاه عبادت) پنهانی نِدا داد * گفت : پروردگارا استخوانهای من (که ستون پیکر من و محکمترین اعضای تن من است) سستی گرفته است. و شعلههای پیری (تمام موهای) سر مرا فرا گرفته است پروردگارا من هرگز در دعاهائی که کردهام (از درگاه کَرَم تو) محروم و ناامید بازنگشتهام؛ (هماینک نیز مرا دریاب)* (پروردگارا) من از بستگانم بعد از خود بیمناکم (چرا که در ایشان شایستگی و بایستگی بدست گرفتن کار و بار دین را نمیبینم) و همسرم هم از اوّل نازا بوده است؛ پس از فضلِ خویش جانشینی به من ببخش.* از من (دین و دانش) و از آلِ یعقوب (ثروت و قدرت) ارث ببرد، و او را پروردگارا (در گفتار و کردار) مورد رضایت گردان.* ای زکریّا ما تو را به پسری مژده میدهیم که نام او یحیی است و پیش از این کسی را همنام او نکردهایم (و شبیه او در صفاتِ فضل و کمال و تقوا و صلاح نیافریدهایم.)*
و خداوند پاک و منزّه بندگان صالحش را با این اوصاف ستوده است که : «وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَ أجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إمَاماً (۷۴)» (سورهی فرقان)
«و کسانیند که میگویند : پروردگارا همسران و فرزندانی به ما عطاء فرما (که به سبب انجام طاعات و عبادات و دیگر کارهای پسندیده، مایهی سرور ما و) باعث روشنی چشمان ما گردند، و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان (بگونهای که در صالحات و حسنات به ما اقتداء و از ما پیروی نمایند).»
و در قرآن از زبان شعیب (ع) به قومش میفرماید : «… إذْ کُنْتُمْ قَلِیلاً فَکَثَّرَکُمْ …» (۸۶) (سورهی أعراف) : «… بخاطر آورید آن زمانی را که اندک بودید و خداوند شما را افزون کرد … .» پس سپاسگزار نعمت خداوند باشید که بر تعداد شما افزود و از آنان خواست که کُفران نعمت نکنند و حقّ خدا و حقوق بندگانش را رعایت نمایند و به پاس ازدیاد جمعیّت مطیع خداوند و پیامبرش باشند
مقاله پیشنهادی
هدف از کار کردن و رزق حلال به دست آوردن
فرد مسلمان هرکاری که میکند، هدفش این باشد که به فرمان و حکم الهی عمل …