تراویح و تعداد رکعات آن (۱۵)

(آیا برای خواندن بیست رکعت تراویح اجماع شده است؟)

از آنجایی که هیچ دلیل صحیح و معتبری وجود ندارد که بیست رکعت تراویح را ثابت کند برخی ادعا می کنند که صحابه در زمان حضرت عمر رضی لله عنه برای این که بیست رکعت تراویح خوانده شود، اجماع کردند. به هیمن جهت در این قسمت می خواهم به بررسی این موضوع بپردارم.

قبل از این که به این موضوع بپردازم لازم دانستم با تعریف اجماع آشنا شویم:

اجماع یعنی: اتفاق مجتهدین امت اسلامی در یک عصری بر یک حکم شرعی بعد از وفات رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم را اجماع می گویند. (جهت اطلاعات بیشتر به کتب اصول فقه مراجعه شود).

و همچنین در کتب اصول فقه می خوانیم که: مستند اجماع باید از قرآن و یا از حدیث باشد لذا اگر اجماعی برخلاف قرآن و یا حدیث باشد و یا این که مستند اجماع از قرآن و یا از حدیث نباشد آن اجماع باطل است و اجماع شرعی محسوب نمی شود.

حال با توجه به توضیحاتی که در مورد اجماع داده شد می توان گفت کسانی که می گویند برای خواندن بیست رکعت تراویح اجماع شده است، این سخن و ادعای شان باطل است. زیرا:

در مورد این که تراویح بیست رکعت خوانده شود باید تمام مجتهدین بلاد اسلامی در عصر حضرت عمر بر آن اتفاق کرده باشند و در صورتی که یک مجتهد مخالفت کرده باشد آن اجماع باطل است. حال سوال ما از کسانی که می گویند برای خواندن بیست رکعت اجماع شده این است: در زمان حضرت عمر کدام یک از مجتهدین صراحتا موافقت خود را بر خواندن بیست رکعت اعلام کردند؟ باید نام تمام مجهدین آن عصر همراه با نظرشان ذکر شود در غیر این صورت این اجماعی که شما از آن سخن می گویید باطل و غیر شرعی است.

همان طور که قبلا گفته شد در مورد تعداد رکعات تراویح در حدیث صحیح آمده است که رسول الله هشت رکعت تراویح می خواند و برهمین اساس علمای احناف هم گفته اند؛ سنت این است که تراویح هشت رکعت خوانده شود وهمان طور که در ابتدا گفتم دلیل اجماع باید از قرآن و یا از حدیث باشد، حال چطور اجماع بر خلاف سنت رسول الله و حدیث منعقد شده است؟ به این ترتیب کسانی که ادعای اجماع شدن برای خواندن بیست رکعت را مطرح می کنند در حقیقت این سخن و ادعای شان برخلاف احادیث و روایات و اصول فقه و حتی اصول خودشان است!

بسیاری از علما در کتاب های شان ادعای اجماع را در مسائل زیادی کرده اند که در واقع اجماعی در مورد آن ها منعتقد نشده است که علت آن این است که هریک از علما برحسب تفسیر خودشان از اجماع مدعی اجماع شدن بر یک امری شده اند که این سخن و ادعای آنها نیاز به بررسی و دقت زیادی دارد.

به عنوان مثال: احناف در تعریف اجماع می گویند: «اجماع یعنی اجماع اهل کوفه» و یا مالکی ها می گویند: «اجماع یعنی اجماع اهل مدینه» و… .

به همین جهت آن دسته از علمای احناف و سایر علمایی که در کتاب های شان گفته اند برخواندن بیست رکعت تراویح اجماع شده است برهمین اساس بوده است که سخن و ادعای آنها باید بررسی شود و طبق بررسی هایی که انجام شد و با توجه به احادیث و روایات و همچنین اصول فقه به این نتیجه می رسیم: برخواندن بیست رکعت تراویح اجماع نشده است و کسانی که چنین ادعایی می کنند در حقیقت این سخن و ادعایش بی دلیل و مردود است.

نویسنده: امید خزاعی

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …