سوره مبارکه نمل
تفسیر آیه ۳۵
{وَإِنِّی مُرْسِلَهٌ إِلَیْهِم بِهَدِیَّهٍ فَنَاظِرَهٌ بِمَ یَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ}.
سپس ملکه سبا افزود: «و» اینک «من هدیهای بهسویشان میفرستم» پس اگر سلیمان پادشاه باشد، او را به این هدیه راضی گردانیده و از تهاجم وی در امان میمانیم ولی اگر پیامبر باشد، این هدیه او را راضی نمیسازد زیرا هدف نهایی ومقصد اصلی او دعوت بهسوی دین خویش است در آن صورت، از ما جز با اجابت دعوت، گردن نهادن به دین و پیمودن راه و روش خویش، راضی نمیشود و از اینروی گفت: «و مینگرم که فرستادگان من چه پاسخی بازمیآورند» آنگاه بهتبع آنچه که فرستادگان من از قبول یا رد هدیه از سوی سلیمان علیه السلام باز آوردند، در این موضوع تدبیری میاندیشم و به مقتضای آن عمل میکنم. در حدیث شریف آمده است: «تهادوا تحابوا، و تصافحوا یذهب الغل عنکم: هدیه مبادله کنید که سبب محبت میان شما میشود و مصافحه کنید، که مصافحه کدورت و کینه را از شما دور میگرداند».
ابنکثیر میگوید: « صحیح آن است که بلقیس ظرفی از طلا را به سلیمان علیه السلام هدیه فرستاد».
شکی نیست که فکر ارسال هدیه، فکر سیاسی ممتازی است زیرا از خلال آن میتوان موقعیت طرف را به درستی ارزیابی کرد، همان گونه که هدیه در تعدیل تصمیمهای طرف نیز مؤثر است، چنانچه طرف از علاقهمندان به دنیا باشد اما وضع سلیمان علیه السلام اینچنین نبود: