تحلیل اینکه شیعه چگونه به مرحله فعلی رسید (۴)

و هنگامیکه این خبر به عایشه می‌رسد می‌گوید: ایرادی ندارد، خدا می‌خواهد به آن دو نفر پس از مرگشان نیز همچنان صواب برسد.

۱۰۰ سال از هجرت می‌گذرد و در این مدت، هیچگاه هیچ شیعه‌ای در اثبات خلافت حضرت علی به واقعه غدیرخم، اشاره‌ای نمی‌کند بلکه بعضاً اشاره آنها به حدیث ائمه اثنی عشریه و لوح جابر بوده است[۱].

ولی همچنان اوضاع چندان حاد نبوده و هر چند شهادت امام حسین و آزارهای عمال برخی خلفاء بر شدت کینه‌توزی شیعیان و رواج احادیث جعلی می‌افزاید ولی آنها همچنان نام عمر و ابوبکر را بر فرزندان خود گذاشته و فقط تعدادی از غالی‌ها بوده‌اند که با جعل و ترویج زیارتنامه‌هایی مانند زیارت عاشورا به لعن خلفاء دامن می‌زده‌اند.

زمان به همین منوال می‌گذرد و شیعیان به دهها فرقه تقسیم می‌شوند (بر خلاف اهل سنت) که قوی‌ترین آنها اسماعیلیه و زیدیه بوده (و بقیه: کیسانیه، واقفیه، سبائیه و…) به نحوی که پس از فوت هر امامی شیعیان به یک شاخه جدید، انشعاب پیدا می‌کرده‌اند. به هر حال، شیعه اثنی عشریه در اقلیت کامل و پراکنده در برخی نقاط ایران (به خصوص: سبزوار، کاشان، طالقان و قزوین و قم) سکونت داشته‌اند تا اینکه شاه اسماعیل صفوی در ۴۰۰ سال قبل قدرت را در ایران به دست گرفته و با ضرب شمشیر و تهدید و آزار و اذیت اهل تسنن و رواج لعن و نفرین بر خلفاء و… باعث ترویج مذهب شیعه اثنی عشریه در ایران می‌گردد. دقیقاً در این نقطه بود که اندیشه غالیان و برخی از آداب و رسوم مسیحی و هندی و حتی افسانه‌های خرافی یهودی که از سالها قبل چون آتش زیر خاکستر در بطن توده مردم ایران پنهان بود سرباز کرد و اینگونه شیعه که در ابتدا چیزی نبود جز: طرفداری عده‌ای از مردم مدینه و کوفه از حضرت علی در برابر طالبین خون حضرت عثمان و همچنین عقیده بر اولویت خاندان پیامبر در تصدی خلافت، با هزار و یک خرافه و خرده فرهنگ دیگر در هم آمیخت.

[۱]– این حدیث به وضوح باطل است علاقه مندان به کتاب شاهراه اتحاد حیدرعلی قلمداران شیعه مراجعه کنند که این احادیث را بررسی و همگی را رد کرده است. به طور خلاصه از اهم ایرادات این روایات: ۱- چرا امام صادق که از این حدیث و نام امام بعدی اطلاع داشته ابتدا اسماعیل را به عنوان جانشین اعلام می‌کند ولی بعد می‌فرمایند در خصوص ایشان از جانب خداوند بدا حاصل شد ۲- چرا بسیاری از سرشناسان شیعه از نام امام بعدی بی اطلاع بوده و از امام زنده در این خصوص سئوال می‌کردند؟ ۳- چرا بیشتر راویان این روایت، افراد غالی و یا فاسدالمذهب و واقفی و… بوده‌اند و در تاریخ می‌خوانیم که برخی از آنها پس از رحلت یک امام از جانشین او بی خبر بوده و دچار سردرگمی می‌شده‌ا‌ند. ۴- چرا سرسلسله اکثر این روایات به نام جابر ابن عبدالله انصاری ختم می‌شود.که موضوع به این مهمی باید به تواتر و توسط بسیار از اصحاب مانند واقعه غدیر نقل شود و…

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …