قبلاً به نقل از صحیح بخاری بیان کردیم که قبل از درگیری میان قریش و مسلمانان، ابوجهل به حضرت معاذ انصاری گفته بود: چنانچه شما محمد را از مدینه اخراج نکنید، به شما اجازه نمیدهیم که خانه کعبه را طواف کنید. وی در پاسخ گفت: اگر شما ما را از طواف خانه کعبه بازدارید، ما برای کاروانهای تجاری شما که به قصد شام حرکت میکنند، مزاحمت ایجاد خواهیم کرد، (این کاروانها از مسیر مدینه عبور میکردند). کعبه مرکز خاص و مورد توجه مسلمانان بود، زیرا آنها پیرو دین ابراهیم بودند؛ آن ابراهیمی که خانه کعبه را بازسازی و احیاء کرده بود. با وجود این، قریش مسلمانان را از انجام مراسم حج و عمره بازمیداشتند و چارهای جز این نبود که برای کاروان تجاری آنها ایجاد مزاحمت کنند تا قریش را بر عدم مزاحمت از ادای حج و عمره وادارند.
بیشتر سیرهنویسان در بیان علت سرایا مینویسند: «یتعرض لعیر قریش» (یعنی دستههای مجاهدین به قصد این اعزام میشدند و یا خود آن حضرت برای این تشریف میبردند که برای کاروان قریش مزاحمت ایجاد کنند). تمام این برنامهها برای همین بود. ولی چون قریشیها برای تجارت به صورت مسلح میرفتند، گاهی با مسلمانان برخورد پیش میآمد و چون مغلوب میشدند و پا به فرار میگذاشتند، مال التجاره آنان به دست مسلمانان میافتاد. سیرهنگاران به طور اشتباهی این وقایع را بگونهای مینویسند که بیانگر این است که قصد مسلمانان غارت و چپاول کاروان قریش بوده است.
همین برخوردها و ایجاد مزاحمتها بود که سرانجام، قریش را وادار کرد تا در محل حدیبیه با مسلمانان از در صلح وارد شوند که در پرتو آن، با شرایط خاصی به مسلمانان اجازه داده شد تا مراسم حج را به جای آورند. ایجاد مزاحمت برای کاروان قریش به قدری قریش را تخت فشار قرار میداد که وقتی ابوذر غفاری در مکه مکرمه اسلام خود را علنی و آشکار کرد، قریش به اتهام مسلمانشدن او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. آنگاه حضرت عباس به آنان گفت: قبیلۀ غفار بر سر راه تجارتی کاروان شما قرار دارد، آنان از این اقدام شما برافروخته شده و کاروان شما را مورد تاخت و تاز قرار میدهند.
این تدبیر حضرت عباس مؤثر واقع شد و آنها از ادامۀ ضرب و ایجاد مزاحمت خود برای ابوذر غفاری بازآمدند. پس از صلح حدیبیه، طبق پیشنهاد و خواست قریش، یکی از مواد صلحنامه این بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم نه نفر مسلمانی را که از مکه فرار کردهاند به آنها برمیگردانند. آنها از مکه گریخته در مسیر راه شام موضع گرفتند و راه تجارتی قریش را ناامن ساختند. سرانجام، قریش اجازه دادند که هرکس از مسلمانان بخواهد میتواند از مکه به مدینه برود. سپس در سال بعد به مسلمانان اجازه دادند تا حج و عمره را به جای آورند. پس از آن هیچگاه مسلمانان برای کاروان قریش مزاحمت ایجاد نکردند، بلکه همواره محافظاتی برای حفاظت از آن اعزام میکردند([۱]).
[۱]– فتح الباری ۸ / ۱۲٫