تحقیقی مفصل در مورد “کفر منکر امامت” از دیدگاه شیعه (۳)

 همچنین سید حسن میر جهانی از مفسرین متاخر شیعه ابوابی در همین کتابش دارد با عنوانهای : «منکر ولایت مخلّد در نار است‏» (تفسیر أم الکتاب، ص: ۲۲۸) و «شواهد حاکمه بکفر عامّه‏» (تفسیر أم الکتاب، ص: ۲۳۰)در باب “منکر ولایت مخلّد در نار است” اجماع شیعه را اینگونه نقل می کند: « پس همه مخالفین از حزب کفار شمرده میشوند و احکام کفّار بر آنها جارى میکردد…
چنانچه مستفاد میشود از مشهور متقدمین و اجماع متأخرین و سیره ایشان بر عموم فرقه‏ هاى عامّه هر چند در زمره کفار باشند در باطن و جارى میشود بر ایشان آنچه که بر کفار جارى میشود در عقبات آخرت و در آخرت معذّبند و عذاب آنها تخفیف داده نمیشود ابدا و جاوید در آتش میمانند اینست مزد آنچه که در دنیا کسب کردند از پیروى هواهاى نفوسشان و مخالفتشان از طریق هدایت و انکارشان ولایت کلیّه را و میل کردنشان براه گمراهى و جهالت زیرا که داخل نمیشود احدى از این امّت در بهشت مگر بولایت آل محمّد صلّى اللّه علیه و آله و همچنین نجات نمى‏یابند از آتش جهنم مگر بولایت ایشان‏…» (تفسیر أم الکتاب، ص: ۲۲۸-۲۲۹ )

۱۴٫ محمد ثقفی تهرانی از مفسرین شیعه : « تمام فرق کفار مخلد در آتشند اگر با کفر از دنیا بروند خواه منکر توحید باشند خواه منکر رسالت خواه منکر امامت خواه منکر معاد خواه منکر ضرورى از ضروریات دین اگر چه بعضى احکام ظاهرى اسلام بر آنها مرتب باشد»
(تفسیر روان جاوید، ج‏۲ ص ۶۳،محمد ثقفی تهرانی ؛انتشارات برهان‏_تهران‏،ط۳)
۱۵٫ نور الله شوشتری در این باره می نویسد: « أن إنکار الإمامه کإنکار النبوه وإنکار النبوه کإنکار ألوهیه الله تعالى فعلم أن معرفه الإمام والاعتراف بحقه شرط الإیمان » (الصوارم المهرقه ص۸۵)
بحرانی قول شوشتری را اینگونه نقل می کند : «وقال الشریف القاضی نور الله فی کتاب إحقاق الحق : من المعلوم أن الشهادتین بمجردهما غیر کافیتین إلا مع الالتزام بجمیع ما جاء به النبی ( صلى الله على وآله ) من أحوال المعاد والإمامه کما یدل علیه ما اشتهر من قوله ( صلى الله علیه وآله ) ( ۲ ) ” من مات ولم یعرف إمام زمانه مات میته جاهلیه ” ولا شک أن المنکر لشئ من ذلک لیس بمؤمن ولا مسلم لأن الغلاه والخوارج وإن کانوا من فرق المسلمین نظرا إلى الاقرار بالشهادتین إلا أنهما من الکافرین نظرا إلى جحودهما ما علم من الدین ولیکن منه بل من أعظم أصوله إمامه أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) .» ( الحدائق الناضره ج۵ ص۱۷۶،المحقق البحرانی _قم)

۱۶٫ سید حسین بروجردی از مفسرین متاخر شیعه : « و لا أن یبخل بفضل من فضائل الأئمّه لأنّهم کلّهم شرع واحد، دلیل ذلک أنّ الرسل متى آمن مؤمن بواحد منهم او بجماعه و أنکر واحدا منهم لم یقبل منه إیمانه، کذلک القضیّه فی الأئمّه صلوات اللّه علیهم اوّلهم‏ و آخرهم واحد.»تفسیر الصراط المستقیم ج‏۵ ص۲۲۱-  ۲۲۲، سید حسین بروجردى ‏؛ موسسه انصاریان‏ _ قم‏،ط۱؛محقق:غلامرضا مولانا بروجردى‏)

۱۷٫ محمد بن محمدرضا قمى مشهدى(م۱۱۲۵هـ):« فَإِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْکافِرِینَ‏ (۳۲): لا یرضى عنهم، و لا یغفر لهم. و وضع المظهر موضع المضمر لقصد العموم، و الدّلاله على أنّ التّولّی کفر، و إنّه ینفی محبّه اللّه و محبّته مخصوصه بالمؤمنین. و فی الآیه مع ما ذکر من الأخبار فی بیانها دلاله صریحه على کفر من تولّى عن الولایه، فتبصّر» (تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب ج‏۳ ص ۷۱، محمد بن محمدرضا قمى مشهدى ؛ سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى‏ _ تهران‏،ط۱؛ محقق: حسین درگاهى) ‏
و می نویسد : « و فی أصول  الکافی: ….فقال أبو عبد اللَّه- علیه السّلام-: …و اللَّه، لو أنّ رجلا صام النّهار و قام اللّیل ثمّ لقی اللَّه- عزّ و جلّ- بغیر ولایتنا، أهل البیت، للقیه و هو عنه غیر راض- أو قال:- ساخط علیه. ثمّ قال: و ذلک قول اللَّه- عزّ و جلّ-: وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً …. و هذا الخبر یدلّ بصریحه على کفر من أنکر الولایه» (تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب،ج‏۵،ص:۵۱۳، محمد بن محمدرضا قمى مشهدى ؛ سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى‏ _ تهران‏،ط۱؛ محقق: حسین درگاهى)

و همچنین می نویسد: «و فی کتاب کمال الدّین و تمام النعمه  بإسناده إلى أبی حمزه الثّمالیّ، عن الصّادق جعفر بن محمّد، عن أبیه عن آبائه- علیهم السّلام- عن النّبیّ- صلّى اللّه علیه و آله- حدیث طویل یذکر فیه الاثنی عشر- صلوات اللّه علیهم- بأسمائهم. و فی آخره یقول- صلّى اللّه علیه و آله-: و من أنکرهم، أو أنکر واحدا منهم، فقد أنکرنی. بهم یسمک اللّه- عزّ و جلّ- السّماء أن تقع على الأرض إلّا باذنه. و بهم یحفظ الأرض أن تمید بأهلها.
قوله: «و من أنکرهم، أو أنکر واحدا منه، فقد أنکرنی»یدلّ على کفر أهل السّنه صریحا، لأنّه لا شکّ فی کفر من أنکر الرّسول- صلّى اللّه علیه و آله.» (تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب،ج‏۹،ص:۱۳۸، محمد بن محمدرضا قمى مشهدى ؛ سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى‏ _ تهران‏،ط۱؛ محقق: حسین درگاهى)

۱۸٫ سید عبدالحسین طیب (معاصر) در تفسیرش می نویسد : « فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَهً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ قِیلَ هذَا الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ (۲۷) پس چون دیدند آن قیامت را نزدیک بد گشت صورتهاى کسانى که کافر بودند و گفته شد بآنها این است آنچه که بودید طلب میکردید و مدعى بودید. …اقول: ممکن است مرجع ضمیر ما انکروه باشد و شامل تمام کفار بشود کسانى که منکر معاد هستند یا منکر ثواب و عقاب یا منکر انبیاء یا منکر امامت ائمه هدى باشند روز قیامت که مشاهده میکنند عذاب را یا مشاهده میکنند شئونات ائمه هدى را «سیئت وجوههم» و اللَّه العالم بکلامه.» (أطیب البیان فی تفسیر القرآن ج‏۱۳ ص۱۱۵- ۱۱۶، سید عبد الحسین طیب ؛ انتشارات اسلام ‏_ تهران‏،ط۲)
۱۹٫ علامه احمد بن صلاح قطیفی می گوید: «أن من أنکر ولایه أهل البیت علیهم السلام: فهو شرک شیطان‏» = اگر کسی ولایت اهل بیت علیهم السلام را انکار کند، پس او شرک شیطان[مرتکب شده ] است.» (رسائل آل طوق القطیفی ج ۳ ص۱۲۴)
۲۰٫ سید مرعشی: « ویظهر لک أن إنکار الإمامه کإنکار النبوه وإنکار النبوه کإنکار الألوهیه، فعلم أن معرفه الإمام والاعتراف بحقه شرط الأیمان» (شرح إحقاق الحق ج۳ ص۲۲۴، شهاب الدین مرعشی_قم)

۲۱٫ میر حامد حسین لکهنوی : « پس این هم باید دانست: که اجماع أهل حق خلفا عن سلف واقع است بر آنکه منکر امامت یکى از ائمه علیهم السلام ضال و هالک، و خاسر، و بى دین، و کافر است‏»(عبقات الأنوار فی إمامه الأئمه الأطهار،ج‏۴،ص:۱۱۵ ، میر حامد حسین لکهنوى‏ وفات: ۱۳۰۶ ق‏ ؛ کتابخانه عمومى امام امیر المومنین على علیه السلام‏ _ اصفهان‏ سال چاپ: ۱۳۶۶ ش‏، ط۲) یکی از ابواب کتابش چنین است : « منکر امامت هر کدام از ائمه حق هالک و گمراه است‏» (عبقات الأنوار فی إمامه الأئمه الأطهار،ج‏۴،ص:۱۱۵)

۲۲٫ شیخ جواد کربلائى : «ثمّ إنّ تحقق الشرک فی أحد من الصفات یتحقق إمّا بلحاظ الشرک فی اللّه تعالى فی صفاته، و إمّا بلحاظ الشرک فی الولایه و الإمامه لما علمت من أنّ الصفات‏ الربوبیه لما کانت حقائقهم، فإنکار ولایتهم، و إنکار فضلهم، و إنکار القول بقولهم هو الشرک فی التوحید الصفاتی من هذه الجهه کما لا یخفى، و إلیه تشیر الأحادیث الدالّه على کفر المخالفین، لأنّ إنکار الإمامه و فضائلهم یساوق إنکار التوحید الصفاتی، لما علمت من ظهور التوحید الصفاتی فیهم علیهم السّلام.»(الأنوار الساطعه فی شرح الزیاره الجامعه،ج‏۳،ص۴۱۴-۴۱۵، شیخ جواد بن عباس کربلائى‏ (معاصر) ‏ ؛ دار الحدیث‏ _ قم ‏)
و در جایی می نویسد:«و یستفاد منها أهمیّه أمر الولایه، و أنه مما أخذ علیها میثاق النبیین بل و إنّ المنکر لها و المتبرئ منها کافر، مباح الدم.» (الأنوار الساطعه فی شرح الزیاره الجامعه،ج‏۱،ص:۲۳۱، شیخ جواد کربلائى‏ (معاصر) ‏؛ دار الحدیث‏ _ قم‏)
و در جائی دیگر می نویسد : « أقول: النظر الدقیق فی هذه الأحادیث المرویه من العامه و الخاصه فی الکتب المعتبره عندنا و عنهم، یبیّن لنا أهمیّه أمر الولایه، و أنها الرکن الوثیق فی الإیمان و قبول الأعمال، و أنّ منکرها و إن جدّ و اجتهد فی العباده فی أشرف البقاع مده طویله حتى یصیر کالشنّ البالی لما نفعه إیمانه و لا عبادته بل حقّ على اللَّه تعالى أن یکبّه فی النار، فیعلم منها أهمیّه أمر الولایه من حیث النداء الإلهی و التأکید بلزومها، و هنا أحادیث أخر تلازم هذا المعنى، و تصرّح به مع الزیاده نذکر بعضا تأکیدا للمرام.» (الأنوارالساطعه ج ۱ ص ۲۲۰،شیخ جواد کربلائى‏ (معاصر) ‏ ؛ دار الحدیث‏ _ قم‏)
و می نویسد : « فالأخبار الداله على أن جاحد ولایتهم فی النار » (الأنوارالساطعه ج ۵ ص ۳۲۵)

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …