تحقیر و سرزنش، ممنوع

خداوند در خلقت انسان به خودش احسنت گفته است، زیرا انسان بهترین خلقت اوست. در این میان، چگونه می توان همسر را به عنوان یک امانت الهی تحقیر و سرزنش کرد یک دختر و یا یک پسر که با هزاران امید وارد زندگی می شوند، چرا باید مورد اهانت قرار گیرند پدر و مادری که دخترشان را با صدها رنج و زحمت را بزرگ کرده اند و با حفظ آبرو و امیدواری او را به خانه مردی فرستاده اند تا در محیط امن و سالم و پر محبت زندگی کند، چگونه می توانند بعد از مدتی نظاره گر توهین و سرزنش او از طرف همسرش باشند آیا وجدان انسان راضی می شود متقابلاً اگر شما به ازدواج مردی درآمده اید که به دلایل گوناگون مشکل پیدا کرده است مثلاً اقتصادی یا شغلی به هیچ وجه او را سرزنش نکنید، زیرا به تدریج که سرزنش ها زیاد می شود، حالت تخریبی ای در زندگی شما به وجود می آید و در مقابل همدیگر کم ارزش می شوید.

همیشه به دنبال این باشید که با لطف و کرامت خود، احترام همدیگر را نگه دارید و در پی شأن و منزلت همدیگر باشید.

شرک و کفر

شرک، بزرگترین گناه است و آن این که بنده عباداتش از قبیل: نماز، دعا، قربانی، استغاثه و یاری خواستن را متوجه کسی غیر از الله بگرداند.

رسول خدا در میان سخنانش به ھنگام سخن راندن از کیفر کافر در قبر فرمود:
«آنگاه خداوند فردی کور و لال را بر او مسلط میکند که گرزی آھنین بدست دارد که اگر آن را به کوھی بزنند، خاک میشود، با آن گرز چنان ضربه ای بر وی وارد میکند که جز جن و انس، ھمۀ اھل مشرق و مغرب صدای آن را میشنوند و در اثر آن خاک میشود و دوباره روح به وی باز میگردد».

یکی از توسل های جایز توسل به دعای شخص زنده و در قید حیات

امام بخاری در صحیحش از انس رضی الله عنه روایت می کند
هنگامی که دچار قحط سالی میشدند، عمر بن خطاب بوسیله عباس بن عبدالمطلب درخواست باران مینمود، و میگفت:
خداوندا ما نزد تو بهپیامبرمان متوسل میشدیم، پس به ما باران عطا میکردی و ما اکنون به عموی پیامبرمان متوسل میشویم پس ما را باران عطا کن».
انس میگوید: پس باران داده میشدند.
منظور از توسل عمر به عباس متوسل شدن به دعای او میباشد چنانکه در برخی از روایات بیان شده است و حافظ ابن حجر در شرح این حدیث در کتاب الاستسقاء از فتح الباری، این را بیان کرده است.
عمر به خاطر خویشاوندی نزدیک عباس با پیامبر وی را برگزید را به
دعایش متوسل شود و به همین دلیل در توسل خویش چنین گفت: «ما نزد تو به دعای عموی پیامبرمان متوسل میشویم» و نگفت به عباس متوسل میشویم.

در اینجا می بینیم که امام عمر رضی الله عنه به عموی پیامبر صلی الله علیه و سلم که در قید حیات بودند متوسل شدند در حالی که قبر پیامبر صلی الله علیه و سلم نزدیک بود اگر پیامبر صلی الله علیه و سلم بعد وفاتشان می توانستند کاری بکنند امام عمر به قبر ایشان متوسل می شدند و از ایشون درخواست میکردند که خداوندا به حرمت قبر پیامبر برای ما باران بباران یا ای پیامبر خدا از پیش خداوند برای ما درخواست باران بکن ولی ایشان همچنین کاری نکردند.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …