– تحریف دین و مسیر جامعه اسلامی (مشترک بین حضرت عمر و حضرت ابوبکر)(۸)

  • چرا ما همیشه نیمه خالی لیوان را می‌بینیم: چطور ازدواج حضرت عمر در زمان خلافت و اوج قدرتش با ام کلثوم دختر علی ـ ۷۰ بار مشورت با علی ـ اینکه می‌گفت: لولا علی لهلک عمر ـ ورود علی به مجالس و خضوع و خشوع عمر در برابر او در زمان خلافتش ـ جانشینی علی در مدینه و مسافرت عمر به مدینه در زمان خلافتش ـ قرار دادن علی در شورای انتخاب خلیفه و صدها مورد دیگر نمی‌تواند دلایل مثبتی بر اکرام و احترام به خاندان پیامبر صلی الله علیه وسلم باشد ولی فقط یک حرکت عجولانه در روز سقیفه که آن هم توسط خالد ابن ولید صورت گرفت نه حضرت عمر می‌تواند منجر به واقعه عاشورا شود؟!!! زیرا تمام وارد مثبتی که گفته شد بر خلاف جریانات روز سقیفه مقطعی نبوده بلکه دامنه دار و طی زمانی طولانی (۱۰ سال خلافت حضرت عمر) اتفاق افتاده و اگر بناست تاثیر گذار بوده باشد تاثیر بیشتری در فرهنگ مردم داشته است. آیا اتفاقات مستمر در اذهان مردم بهتر نقش می‌بندد یا اتفاقی که در یک روز از روی شتاب و… صورت گرفت و تمام شد؟

روحانی صفوی جدل را جانشین عقل، تعصب را جانشین آزاداندیشی، مصلحت را فدای حقیقت، آرمان را به جای واقعیت، امامزاده‌ها را به جای کعبه، مفاتیح را به جای قرآن، تکیه را به جای مسجد، وسیله را به جای هدف، شخصیت را به جای سخن، محبت را به جای معرفت، دعا را به جای عمل، تقیه را به جای شهامت، توریه را به جای صداقت، تقلید را به جای تحقیق، تعبد را به جای تعقل، انتظار را به جای انتقام -از ستمگر- شفاعت را به جای تزکیه، زنجیر زنی و قمه زنی را به جای امر به معروف و ظلم ستیزی و در یک کلام، دین را وسیله کسب نان کرد تا دولت صفوی بتواند اختلاف را جانشین اتحاد کرده و مردم را برای نبرد با دولت عثمانی بسیج کند تا اینگونه خیال اروپای مسیحی از تهاجم دولت متعصب و مقتدر سنی مذهب عثمانی آسوده شود. پس سرآغاز بدبختی و زوال جامعه مسلمین و قطعه قطعه شدن سرزمینهای مسلمان و اقتدار اروپا و تحریف مبانی والای تشیع، دولت و روحانی صفوی بود نه حضرت عمر و ابوبکر. آری روحانی صفوی با فرافکنی این موضوع و با زرنگی تمام، حضرت عمر و ابوبکر را به جای شاهان صفوی[۱] در جایگاه اتهام قرار داد‌.[۲].

در نهایت باید گفت که بسیاری از قضایا در جهان [۳] از دید ما اینگونه تحلیل می‌شود ولی از دید خداوند تحلیل قضایا به گونه‌ای دیگر است[۴].

[۱]– یا در حقیقت خودش!.

[۲]– من نمی‌دانم عمر و ابوبکر عرب وسط بیابانهای عربستان در ۱۴۰۰ سال پیش بیشتر مسئولند یا علما و پادشاهان صفوی ایرانی شیعه مذهب ساکن در قلب ایران متعلق به ۳۰۰ و ۲۰۰ سال پیش؟ برای درک بهتر و مفصلتر قضایا به کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی، شهید دکتر علی شریعتی مراجعه کنید.

[۳]– به خصوص اگر جزو قضایای اجتماعی و فرهنگی، آن هم متعلق به ۱۴ قرن قبل و آن مورد اختلاف میان دانشمندان دو طرف و… باشد.

[۴]– من در اینجا با شهامت تمام به این موضوع اعتراف می‌کنم که ممکن است تمام تحلیلها و نقطه نظرات من نیز مورد تایید خداوند نباشد زیرا من از دید عقل بشری به موضوع نگاه کرده ام. البته دقیقاً به همین علت، قویاً معتقدم که: تحلیلهای برادران محقق من نیز مورد تایید خداوند نیست زیرا آنها نه تنها بر مبنای عقل بشری قضاوت نمی‌‌کنند بلمه از دید احساسات مذهبی و تعصبات فرقه‌ای و پیش زمینه‌های فرهنگی جامعه و تقلید از پدر و مادر و استاد و… به قضاوت می‌نشینند. و مسلما اگر در عربستان به دنیا می‌آمدند دست تمام وهابی‌ها را از پشت می‌بستند…

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw