همچنانکه در نماز تکبیر و تسبیح گفته میشود؛ دستور داده شد تا در جهاد نیز تکبیر و تسبیح بگویند. حضرت جابر بن عبدالله میگوید: هنگامی که بر تپهای بالا میرفتیم، الله اکبر میگفتیم و چون از آن پایین میآمدیم سبحان الله میگفتیم. در صحیح بخاری روایت است که رسول اکرم صلی الله علیه و سلم در جهاد وقتی از مکان مرتفعی گذر میکرد، سه بار الله اکبر میگفت. یک بار ایشان به جهادی میرفتند، صحابه با صدای بلند تکبیر و لا إله إلا الله میگفتند. آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند: اینقدر با صدای بلند لازم نیست تکبیر بگویید، زیرا آن کسی را که صدا میکنید، کر نیست([۱]). همچنین یک بار حضرت عمر در نماز با صدای بلند قرائت میخواند، آن حضرت او را منع فرمود.
در ابوداود از عبدالله بن عمر روایت است که در جهاد معمول بود هرگاه از جاهای بلند گذر میکردند، تکبیر میگفتند و هرگاه از جاهای بلندی فرود میآمدند، تسبیح میخواندند. نماز نیز بر همین اصل بنیان نهاده شد، یعنی هنگام بلندکردن سر الله اکبر و هنگام رفتن به سجده سبحان الله میگویند.
بیان مفهوم این روایت قابل اندیشه و تأمل است. نماز براساس اصول جهاد ترتیب داده نشده، بلکه در جهاد روش نماز ملحوظ گردیده است؛ زیرا بدیهی است که نماز از ابتدای اسلام وجود داشته و جهاد پس از هجرت مشروع گردیده است. به هرحال، از این روایت اینقدر ثابت است که میان نماز و جهاد چنان مشابهتی وجود داشت که یکی را اصل و اساس و دیگری را تابع و فرع آن میدانستند.
خلاصه، همان جنگی که مجموعهای از ظلم و ستم، جهالت و وحشیگری بود، تعالیم ربانی و عالیه اسلام آن را به اعلای کلمه الله، برقراری امنیت، دفع مفاسد، یاریرساندن به مظلومان و تسبیح و تهلیل تبدیل نمود.
[۱]– کتاب الجهاد، باب التکبیر عند الحرب.