ناراحتی، اندوه، ترس، غم، دلتنگی و بیماری های قلب را حتمی می کند.
تا آنجا که گنه کاران و مفسدان زمانی که نیازشان برآورده شده و روحشان از آن اندوهگین و آزرده می شود
مرتکب آن می شوند تا دلتنگی و ناراحتی و اندوه سینه هایشان را برطرف سازد؛
چنان که شخص فاسد می گوید
یک جام را بنا بر لذت نوشیدم
و جام دیگر را برای مداوای اندوه حاصل از جام قبل نوشیدم.
و چون این گونه است تأثیر گناه و معصیت در قلب ها، پس هیچ دارویی جز توبه و استغفار برایش نیست.
تُوجِبُ الهَمَّ ، والغَمَّ ، والخَوفَ ، والحُزنَ ، وضِیقَ الصَّدرِ ، وأمرَاضَ القَلبِ ، حَتَّى إنَّ أهلَهَا إذَا قَضَوا مِنهَا أوطَارَهُمْ ، وسَئِمَتهَا نَفُوسُهُمُ ارتَکَبُوهَا ؛
دَفعًا لِمَا یَجِدُونَهُ فِی صُدُورِهِم مِن الضِّیقِ والهَمِّ والغَمِّ کمَا قالَ شَیخُ الفُسُوقِ : وکَأسٍ شَرِبْتُ عَلَى لَذَّهٍ ، وأُخرَى تَدَاوَیْتُ مِنهَا بِهَا..
وإذَا کَانَ هَذَا تَأثِیرَ الذُّنُوبِ والآثَامِ فِی القُلُوبِ ،فَلا دَوَاءَ لهَا إلَّا التَّوبَهُ والإستِغفَارُ.
(زَادُ المَـــــــــعَادِ فِے هَدی خَیرِالْعِـــــبَادِ لـــــ لِلإمَام إبْنِ_قیِّمِ_الْجَوزِیَّهِ ج ۴ ص۱۹۱).