بیعت بر جهاد

عن بشیر بن الخصاصیه رضی الله عنه قال:أتیت رسول الله صلی الله علیه و سلم لأبایعه على الإسلام. فاشترط علی : تشهد أن لا إله إلا الله، وأن محمداً عبده ورسوله، وتصلی الخمس، وتصوم رمضان، وتؤدی الزکاه، وتحج البیت، وتجاهد فی سبیل الله. قلت یا رسول الله: أما اثنتان فلا أطیقهما: الزکاه، لأنه لیس لی إلا عشر ذود، هن رسل أهلی وحمولتهم. وأما الجهاد فإنهم یزعمون أنه من ولى فقد باء بغضب من الله، وأخاف إن حضرنی قتال کرهت الموت، وخشعت نفسی. فقبض رسول الله صلی الله علیه و سلم یده ثم حرکها، ثم قال:[لا صدقه ولا جهاد، فبماذا تدخل الجنه؟] قلت یارسول الله : أبایعک، فبایعنی علیهن کلهن.

ترجمه:از بشیر بن الخصاصیه رضی الله عنه روایت است که فرمود :
نزد رسول الله صلی الله علیه و سلم آمدم تا بر اسلام با ایشان بیعت کنم ، ایشان نیز برای بیعت من ، شهادت به لا اله الا الله و محمد رسول الله و بر پا داشتن نماز و ادای روزه و پرداخت زکات و حج خانه ی کعبه و جهاد در راه الله با من شرط گذاشتند .
گفتم یا رسول الله : اما دو شرط را نمی توانم انجام دهم : زکات ، چرا که من فقط ده تا شتر دارم و آنها نیز برای اهلم و حمل و نقلشان است و اما جهاد ، که آنان گمان می کنند کسی که از ( جنگ ) فرار کند غضب الله را برای خود مهیا کرده است و من نیز می ترسم هنگامی که در جنگ حاضر می شوم ، از مرگ بدم بیاید و از جانم بترسم .

رسول الله صلی الله علیه و سلم هم دست او را گرفت و تکان داد ، سپس گفت :
نه صدقه ( زکات ) و نه جهاد ، پس با چه چیزی ( می خواهی ) داخل بهشت شوی ؟  گفتم یارسول الله : بیعت می دهم ، پس از من بر روی تمامی اینها بیعت بگیر .

(روایت امام بیهقی و حاکم و امام ذهبی نیز با آن موافقت کرده و صحیحش دانسته است )

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …