از محمد بن عبد الوهاب رحمهالله سوالهایی شد؛
سوال اول دربارهی این سخنش در باب حکم مرتد: «یا استهزاء به الله و کتبش یا رسولانش کند کافر شده است»، توصیف این استهزاء کافر کننده چیست؟
سوال چهارم: سخنش: «یا به کلمهی کفر نطق کند ولی معنایش را نداند پس با آن کافر نمیشود»، آیا منظور نطق کردن به آن بدون دانستن شرح آن است، یا نطق کردن به آن بدون اینکه بداند با آن کافر میشود است؟
او پاسخ داد: پس مسألهی اول: علما بر آن به سخن خداوند متعال استدلال کردهاند در حق بعضی از مسلمانان مهاجر در غزوهی تبوک که فرمود: ﴿وَلَئِن سَأَلْتَهُمْ لَیَقُولُنَّ إِنَّمَا کُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ﴾؛ «اگر از آنها بپرسی: (چرا چنین کرده اید؟) گویند: «ما تنها حرف میزدیم و (شوخی و) بازی میکردیم».
و سلف و خلف ذکر کردهاند که معنایش عام است تا روز قیامت برای کسی که به الله یا قرآن یا رسولش استهزاء کند و توصیف کلامشان اینطور بود که آنها گفتند: از این قاریانمان شکم پرست تر، دروغگوتر و ترسوتر هنگام روبرو شدن با دشمن ندیدهایم و مرادشان از آن رسول خدا و علمای صحابه بود. پس هنگامی که عوف بن مالک سخنشان را به پیامبر رساند گویندهاش آمد و عذر آورد که او آن سخن را بر وجه سرگرمی گفته است چنانکه مسافران چنین میکنند. پس وحی نازل شد که این کافر شدن پس از ایمان است؛ اگرچه بر وجه شوخی هم باشد. و کسی که عذر میآوُرد فکر میکرد که اگر آن را از روی جدّیت بگوید کفر است؛ نه از روی شوخی.
جوب سوال چهارم: اگر به کلمهی کفر نطق کند ولی معنایش را نداند به طور صریح و واضح به چیزی که معنایش را نمیداند نطق کرده است و امّا اینکه او نمیداند که با آن کافر میشود، پس سخن خداوند در آن کفایت میکند که میفرماید: ﴿لاَ تَعْتَذِرُواْ قَدْ کَفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ﴾؛ «عذر نیاورید، به راستی که شما پس از ایمان (آوردن)تان کافر شدهاید».
پس آنها برای پیامبر صلی الله علیه وسلم عذر آوردند که آنها گمان میکردند که با آن کافر نمیشوند، تعجب میکنم از کسی که آن را بر این (ندانستن معنا) حمل میکند و سخن خداوند را هم شنیده که میفرماید:
﴿وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً﴾ [کهف: ۱۰۴]
«وبا این حال گمان میکنند که کار نیک انجام میدهند».
﴿إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ اللّهِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ﴾ [اعراف: ۳۰]
«زیرا آنها شیطانها را به جای خداوند، سرپرست (و دوستان خویش) برگزیدند و گمان میکنند که آنان هدایت یافتهاند».
﴿وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ﴾ [زخرف: ۳۰]
«و آنها اینها را از راه (خدا) باز میدارند، و گمان میکنند که آنان هدایت یافتهاند».
آیا فکر میکنی که آنها کافر نیستند؟ و جهل واضح داشتن به این مسائل به خاطر غربت آن، ایرادی به آن وارد نمیکند.[۱]
[۱]– المسأله (۱۶) ص۴۴۷: ۴۵۲ من کتاب تاریخ نجد