از جمله چیزهایی که شادی و سرور میآورد، سفر و سیاحت در شهرها و سرزمینهای مختلف است. در آغاز این کتاب در این مورد سخنانی ارائه نمودیم. خداوند متعال میفرماید: ﴿قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ﴾ [یونس: ۱۰۱] «بگو: بنگرید که در آسمانها و زمین چه هست». ﴿قُلۡ سِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾ [الأنعام: ۱۱] «بگو: در زمین سفر کنید». ﴿أَفَلَمۡ یَسِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ فَیَنظُرُواْ﴾ [یوسف: ۱۰۹] «آیا در زمین سفر نکردهاند تا بنگرند؟».
شاعر میگوید:
ولا تلبث بربــع فیـه ضیــم | یذیــب القلـب إلا إن کبـلتا |
در سرزمین پرستم و ناشایستی که دل را از بین میبرد، نمان؛ مگر آنکه با غل و زنجیر بسته شده باشی».
وغــرب فالتغـرب فیـه نفع | وشرق إن بریقک قد شرقتا |
«اگر بغض اندوه، گلویت را گرفته به شرق و غرب سفر کن که سفر فایده دارد». هر کس، سفرنامه ابن بطوطه را با توجه به گزافهگوییهایی که در آنست، بخواند، چیزهای عجیبی از آفرینش الهی را میبیند و در مییابد که در جهان هستی، آموزهها و عبرتهای بزرگی برای مؤمن وجود دارد. بدین ترتیب میفهمد که یکی از عوامل آرامش، این است که رخت سفر ببندد و از جایی به جای دیگر برود تا کتاب گشوده جهان هستی را مطالعه نماید.
ابوتمام در مورد سفر میگوید:
بالشام أهلی وبغداد الهوی وأنا | بالرقمتـین وبالفسطـاط جیرانی |
«خانوادهام در شام و فکر و خیالم در بغداد؛ من، در رقمتینم و همسایگانم، در فسطاط».
﴿قُلۡ سِیرُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾ [الأنعام: ۱۱] «بگو: در زمین سفر کنید». ﴿فَسِیحُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ﴾ [التوبه:۲] «در زمین سیاحت کنید». ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ مَغۡرِبَ ٱلشَّمۡسِ﴾ [الکهف: ۸۶] «تا اینکه به محل غروب خورشید رسید». ﴿لَآ أَبۡرَحُ حَتَّىٰٓ أَبۡلُغَ مَجۡمَعَ ٱلۡبَحۡرَیۡنِ أَوۡ أَمۡضِیَ حُقُبٗا ۶٠﴾ [الکهف: ۶۰] «من، از پای نمینشینم تا اینکه به محل جمع شدن دو دریا برسم یا اینکه روزگاری طولانی راه میروم».