به راستی دعوت کردن به سوی دین حق راستین و اسلام، کم و غریب هستند، همانطور که در اول کار غریب مطرود و یاری دهنده کمی داشت، ولی این وضعیت از دیدگاه اهل توحید و دعوتگران سنّت و اتّباع سلف مژده ای صادقانه و راست، است از جانب الله – جل جلاله- است همچنین بشارتی است که رسول الله صلی الله علیه و سلم به آنان داده است و فرموده: «فطوبی للغرباء» براستی که بهشت برای غرباء است، به حقیقت پاداش فراوانی برای کسانی است که هنگام ضعف حق، به آن متمسک میشوند درحالیکه و تعدادشان کم است. همانا رضایت الله – عزّ و جلّ – و بشارت و رحمت و بخشش از جانب او برای کسانی است که به سنّت تمسّک میجویند ودرعین گمراهی وضلالت یا بدعت و شیوع آن و پنهان کردن سنّت، مخالفت میکنند.شخص مسلمان زمانیکه این آیات و احادیث را میشنود، دلش آرام میگیرد و شروع به جمع کردن وسیله وسلاح میکند تا با هر فتنه و آشوب مبارزه کرده و هر نوع گمراهی وضلالت رااز بین ببرد واین آیات و احادیث از جهت دیگری تسکین دهنده مسلمانان صابر و مبارزاست، کسانی که از جانب الله – جل جلاله- هدایت شده و با تعزیه و دلداری از آنان اکرام و احترام گرفته است – ای خواننده گرامی – این حکم الله و رسول الله صلی الله علیه و سلم در رابطه با مسأله اکثریت و توده عظیم مردم است[۱].
و این حکم نه باعث شادی آنان میشود و به آنان نفعی میرساند، بلکه پیامدی تلخ و ناگوار برای آنان بدنبال خواهد داشت. بحقیقت حکم خداوند- تبارک وتعالی -و رسول اونشان جهل وانکار وگمراهی، اسراف، تبعیّت از ظنّ و گمان وهوی وهوس، رویگردانی از حق و حقیقت را بر گردن آنان آویزان کرده است. گوارای وجود البوطی و امثال البوطی باد، کسانیکه به جای رسیدن به حق و حقیقت کثرت و زیادی افتخار میکنند، تسکین ودلداری است برای ما، دعوتگران سنّت و اتباع سلف صالح است و تسکین و تسلّی است بخاطر تعریف و توصیفاتی که خداوند – تبارک وتعالی- به لحاظ شکر، علم و ایمان و هدایت و تبعیّت از حق از ما کرده است، امیدواریم که از زمره کسانی که متصّف به این صفات بوده و بدست آورنده آنها هستند، باشیم.
مطمئن هستیم که دکتر البوطی یقین پیدا کرده به اینکه تمام استدلالها و حجّتهای ضعیفی که به آنها استناد کرده و تمامی مطالبی را که در این رابطه اظهار داشته است، توانایی مقابله در برابر یک حجّت یا دلیل حقّ، قوی و محکم را ندارد و احساس کرده است که با این دلایل خود خوانندگان را در وهم و شک و تردید و دو دلی قرار میدهدلذا برای جبران این نقض و ناتوانی و ضعف و دفاع نهایی، اعتراض آخر خود را بدین شکل مطرح میکند، که از قرنها قبل مردمان زیادی مانند ما مقلّد بوده مگر تعداداندکی که اصلا˝ قابل توجه و اهمّیت نبوده اندو گمان کرده که این استدلال نزد عقلاء و دانشمندان ارزش و اعتبار دارد، ولی تیرش به هدف نخوردوظّن و گمان او بینتیجه ماند و موفق نشد، لذا این نوع منطق و دلیل جز نزد افراد آشوب گر، کسانی که مقیاس و معیارحق و باطل به نزد آنان، زیادی و کمی است، هیچ گونه ارزش و اعتباری ندارد.
دکتر البوطی میخواهد با تمام امکاناتی که در دست دارد، عواطف و احساسات ساده و بیغل و غش مردم را مورد هدف قرار دهد ولی این کار او بد را بدتر کردن، به آتش دامن زدن است، همانطور که ضرب المثلی عربی به این مورد اشاره کرده که: تمام چیزهایی را از زرنگی، معرفت، ادبیات، بیان، فصاحت، تهدید وارعاب گرفته تا هر چیزی که به کمک و یاری خواسته بود، نتوانستند، به او مساعدت و کمک کنند، زیرا تمامی اینها ضعف و ناتوانی دلیل ومنطقی را که البوطی به آن تکیه کرده ودلخوش کرده است، نمیتواند پیش چشم عقلاء و طالبان علم، مخفی و پنهان کند و باطل هیچگاه نمیتواند نیرو و قوّتی پیداکند، زیرا حق همیشه قویتر از باطل است. چرا که حق، شریعت و قانون الله – تبارک و تعالی – و دین اوست، الله (تعالی) از همه چیز بزرگتر و قویتر و قدرتمندتر است اگرچه این افراد دوست نداشته باشند بهمین خاطر از البوطی و امثال او نمیترسیم هر چند طرفداران و کسان خود را از سواره و پیاده، بسیج کند و توده مردم را علیه ما برانگیزدو آنان را گمراه سازند، همین قدر کافی است که حق با ما است و باطل ضعیف با آنان، اگر چه بسیاری از مردم طرفدار آنان هستند ولی پروردگار مردم (الله) با ما است، خدا برای ما کافی است واو بهترین یاری دهنده است.
۱- قلت: ورد حدیث فیه الأمر بالتمسک بالسواد الأعظم ، ولکنه ضعیف جدا، انظر المشکاه (۱/۶۲).