تبلیغ دین یکى ازتکلفیت هاى فرد فرد جامعه اسلامى بوده که قرآن آنرا امتیاز امت مسلمه معرفى مینماید (کنتم خیرامتٍ اخرجت لناس تامرون بالمعروف وتنهون عن المنکر) یعنى بهترى امت همین است که رسالت بزرگ سلسله پیامبران مسئولیت این امت معرفى گردیده، وگذشته ازآن دعوت اسلامى مبنا و اساس تشکیل هویت وبزرگترین وسیله حفظ حیات جامعه اسلامى را تشکیل میدهد.
دعوت اسلامى درقرآن با تعبیرهاى مختلف ازعرصه هاى گوناگون چون: دعوت، نصیحت، امربه معروف ونهى ازمنکر، تذکیر… به صدها بارذکرگردیده وآن چون فریضه اى اززندگى هرمسلمان معرفى میگردد.
پیامبربزرگوار درسلسله ارشاداتش کیان جامعه اسلامى رابه کشتى دوطبقه اى تشبیه میسازد که اگرمردمان طبقه پائین بخاطرآسانى کار و رفع مزاحمت از طبقه بالا فیصله نمایند تاسوراخى درطبقه پائین نمایند و آب مورد ضرورتشان را نزدیکتربدست آورند ومردمان طبقه بالا آنها را منع ننمایند زندگى هردوطبقه مردم را خطر غرق شدن تحدید مینماید.
پس دعوت اسلامى ضامن حفاظت کیان جامعه مسلمان بوده وسکوت ازدعوت را آغشته شدن به فتنه معرفى مینماید که هیچ فردى ازجامعه ازآن درنجات نخواهند ماند: (واتقوا فتنه لا تصیبن الذین ظلموا منکم خاصه).
پس درهیچ صورتى بازماندن ازتکلفیت دعوت عذر نبوده و بازمانده را به خطرمواجه میسازد آن هم خطرتعمیم فتنه ها که هریک ازافراد جامعه راشامل خواهد شد.
با تاسف عدم رسیدگى به دعوت وفریضه دعوت اسلامى سبب شده تا نزدیک براینکه اساس جامعه هاى اسلامى را ازدست دهیم – هجوم فکرى – فرهنگى دشمن ودعوت مشمول باطل وفساد باتمام ذرایع و وسائل مادى شان چنان سقوط نا آگاهانه ى ملت هاى مسلمان را در بدبختى هاى باطل فراهم نموده که گمان برده میشود سالیان متمادى ضرورت است تاهمه توانمندى هاى مسلمانان اعم اززنان ومردان مسلمان بکارانداخته شود تا جلو این فساد لجام گسیخته دراجتماعات مسلمانان گرفته شود واگرنه نتائج بس خطرناکى بارخواهدآورد.
دراینجا مناسب است تاچند مورداشتباه دربازنشستن ازفریضه دعوت را بشماریم تابه مسلمانان رسالتمند ورشید آنانیکه نسبت به دین شان علاقه وایمان دارندمعلوم گرددکه نشستن ازفریضه دعوت اسلامى درهیچ صورت ودرهیچ زمان عذرنیست وگناهى است بس بزرگ که نه تنهاعقوبت هاى اخروى دربردارد بلکه دردنیا نیزازاثرات شوم آن هرفردجامعه وهرفامیل ازاجتماع متضررمیگردد:
۱- اشتباه اول:- بعض مردم گمان مى برندکه رسالت دعوت اسلامى مختص به یک قشربخصوص میباشد علماویاسلاطین باید به آن رسیده گى نمایند ودلیل میگیرند که قرآن کریم میفرماید:- (ولتکن منکم امهٌ یدعون الى الخیر…..) بایدازشما امتى باشدتامردم رابه خیرونیکى دعوت نماید، این برداشت نادرست است- قرآن بارها میفرماید رسالت دعوت، رسالت هرفردمسلمان است :(کنتم خیرامهٍ اخرجت للناس تأمرون باالمعروف وتنهون عن المنکر)- جاى دیگرمیفرماید:(قل هذه سبیلى ادعوالى الله على بصیره انأ ومن اتبعنى) ترجمه: بگواین راه من است به آن دعوت مى نمائیم بابصیرت من وهرآنکه مرا متابعت مى نماید.
ودربار این ایه امام رازى وابن کثیرمى فرمایددرآنجاگفته شده (ولتکن منکم امهٌ…) یعنى یک جماعت باید متصدى دعوت باشد ویا اینکه دراینجا حرف (من) براى تبعیض نه بلکه براى تبیین است چنانچه درآیت دیگرى قرآن کریم میفرماید: (فاجتنبوالرجس من الاوثان) دراینجاهم (من) براى تبیین است.
درست است که علماءٔ وصاحبان امربیشترازدیگران مسئول ان دوشرط اساسى دعوت نیزعلم میباشد ولى دعوت به آنچه هرفردمسلمان علم داردوظیفه آن است ولویک آیت هم باشدپیامبر صلى الله علیه و سلم میفرماید: (بلغوعنى ولوآیه) ازمن به مردم برسانید ولویک آیه نیزباشد.
پس دعوت به آنچه هرمسلمان ازدین مى فهمد فریضه اوست وچون علما بیشترمى فهمند وسلاطین بیشترمى توانند مسئولیت آنها نیزبیشتراست.
۲- اشتباه دوم:- بعض ها بااستدلال به آیه کریمه: (یاایهاالذین آمنواعلیکم انفسکم لایضرکم من ضل اذا اهتدیتم) ترجمه: «ای مؤمنان! به خودتان بپردازید هرگاه شما راهیافته باشید، کسی که گمراه شدهاست، به شما زیان نمیرساند»
اینها گمان میبرندکه مسئولیت وتکلیف دعوت به آنانیکه خود صالح اندودرهدایت متوجه نیست به آنها ضررضلالت وگمراهى دیگران نمیرسد- این اشتباه دردورخلافت ابوبکرصدیق رضی الله عنه نیزبه بعض ها پیدا شده بود والله اجردهداوراکه دربین مردم ایستاد وخطبه گفت وفرمود((شمااین آیت راتلاوت مینمائید ودرجاى غیرازآن آنرامیگذارید درحالیکه من ازرسول الله شنیدم که میفرمود اگرمردم ظالم رامیبینید وآنرازدستش نگرفته ومنع نمى نمائید زوداست که الله متعال همه شانرا درعذاب گرفتارنماید))
پس حقیقت امرهمین است که ابوبکرصدیق رضی الله عنه آنراواضح نموده وشیخ الاسلام میفرماید درآیت الله فرموده :(اذا اهتدیتم) واهتدا همین رامیگوید که بنده درآن فرائض اش را ادا نموده باشد که دعوت نیزازفرائض اوست.
۳- اشتباه سوم:- بعض هامى گویند دعوت شان دراین طوفان فساد جاى را نمیگیرد ونتیجه ندارد. این اشتباه بزرگى دیگراست که مردم راازاداى فریضه دعوت بازداشته درحا لیکه مسئولیت عمل دعوت است نه نتائج آن وما به دعوت مسئول هستیم نه به هدایت کسى اگرچنان میبود حضرت نوح (۹۵۰) سال دعوت نمیکرد، که پس از آن عمرت طولانى در دعوت بعضى گویند فقط ۱۲ نفر و بعضى دیگر گویند فقط ۸۱ نفر ایمان آوردند.
قرآن کریم حالت آنانیکه خودرابه همین دلائل ازدعوت واداى مسئولیت شان بازداشته بودند دراقوام گذشته وبنى اسرائیل بیان مى داردوآنها رانیزازظالمان حساب نموده ومیفرماید 🙁 انجینا الذین ینهون عن السؤء واخذنا الذین ظلموا بعذاب بئیس) ترجمه:- ونجات دادیم آنانیراکه ازبدى هامنع میکردندوگرفتیم ظالمان رابه عذاب بد-
دعوت عبادت است وداعى باتکرارآن مأجورمیباشد بزرگترین نتیجه دعوت همین است که صاحب
آن ازعذاب نجات پیداکرده ومستحق ثواب میگردد. وهیچگاهى عدم نتائج ظاهرسبب رفع مسئولیت دعوت ازذمه کسى شده نمى تواند.
۴- اشتباه چهارم:- بعض ها بااستدلال به اینکه ((لایکلف الله نفساً الى وسعها))- ترجمه:- الله مکلف ننموده هیچ نفسى رابالاترازازتوانش- میگویند دعوت ازتوان مابلندتراست چه استدلال بیجا- بالاترازتوان آنچه است که درملکیت وقدرت کسى نباشد ولى زبان،دست وپا که درملکیت وقدرت هریک ماهست پس اگرتوان استخدام پول،وسائل وامکانات مادى درراستاى دعوت اسلامى ازتوان کسى نباشد استخدام فکر،هوش،زبان،دست وپا درقدرت هریک است چه بسا مردمیکه درحصول منافع مادى وشخص شان همه مشکلات وسفرهاراقبول دارند ولى درراستاى دعوت اسلامى قبول اند کترین مشکل وزحمت نیزبرایشان بلندترازوسع وتوان شان معلوم میگردد.
درحالیکه مردمان تبشیروتنصیربراى پخش فکروعقیده باطل شان چه بسامشکلات رامتحمل میشوند- دخترسفیدپوست اروپائى دربین سیاه پوستان افریقازندگى مى نماید وقتى ازاوپرسیده مى شود میگویدبراى پخش نصرانیت آمده ام سه سال میشوداینجاهستم وآنگاه برمیگردم که برایم اجازه داده شود.
ولى مسلمان براى حمل رسالت دعوت نه به دادن مال نه جان نه وقت اش حاضراست بلکه آنراخارج ازطاقت وتوانش مى پندارد.
وچه بسا کارنامه هایى ازایثاروفداکاریهایی که سلف صالح درراه رساندن دین به مردم ونسل هاى بعدى درراستاى دعوت وجهاد اسلامى متحمل شده اندکه یادآن انسان باایمان رابه قربانى وامیدارد.
امیددوستان رسالت بزرگ (دعوت)رادرک نموده وبابهانه ها خودراازآن محروم نساخته وسبب هلاکت شانرابارنیارند.
نویسنده: نصرتیار