فرمودهی: ﴿وَلِیَبۡتَلِیَ ٱللَّهُ مَا فِی صُدُورِکُمۡ﴾ یعنی تا خدا بیازماید که در درونتان ایمان هست یا نفاق. این مصیبتها به ایمان و تسلیم و فرمانبرداری مؤمن میافزاید و منافق و هرکس در دلش بیماری وجود دارد، حتماً موقع مصیبتها و حوادث ناگوار، آنچه را که در دل دارد، با جوارح و زبانش آشکار میکند.
فرمودهی: ﴿وَلِیُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمۡ﴾ حکمت دیگری است و آن هم تصفیه کردن آنچه در دلهای مؤمنان است، میباشد. یعنی خالص کردن و پاک کردن دل مؤمنان از ناخالصیها، آثار گناهان و خطاها و امراض قلبی؛ چون تمایلات نفسانی و برخی عادتها، تزئینات ابلیسی و چیره شدن غفلت، با قلب آمیخته میشوند که با ایمان، اسلام، نیکی و تقوا که در قلب جای گرفته، تضاد دارد. اگر انسان همیشه و به طور مستمر، در عافیت و سلامتی باشد بلاها و مصیبتها برایش پیش نیاید، دلش از این ناخالصیها، ناپاکیها و امراض قلبی نجات پیدا نمیکند و از آنها تصفیه نمیشود.
پس حکمت خدای عزیز بر این است که سختیها، بلاها و مصیبتها را برای قلوب مؤمنان مقدر نماید، همچون داروی تلخ برای بیمار که اگر پزشک به دادش نمیرسید و به وسیلهی این دارو، بیماری را از بدنش دور نمیکرد، ترس مرگ و نابود شدنش وجود داشت. پس این شکست و کشته شدن مسلمانان، نعمت خدا بود که شامل حالشان کرد که دقیقاً با نعمت خدا در رابطه با نصرت، یاری و پیروزیشان بر دشمن، برابری میکند. پس هم شکست و هم پیروزی مسلمانان، نعمت خداست.
فرمودهی: ﴿ثُمَّ أَنزَلَ عَلَیۡکُم مِّنۢ بَعۡدِ ٱلۡغَمِّ أَمَنَهٗ نُّعَاسٗا یَغۡشَىٰ طَآئِفَهٗ مِّنکُمۡ﴾ منظور، اهل ایمان و یقین، ثبات و پایداری و توکل راستین است. آنان جزم و یقین دارند که خدای متعال، پیامبرش را یاری خواهد کرد و آرزویش را برآورده میکند. از این رو در ادامه میفرماید: ﴿وَطَآئِفَهٞ قَدۡ أَهَمَّتۡهُمۡ أَنفُسُهُمۡ﴾ یعنی: گروهی به خاطر نگرانی و اضطراب، چرت نمیزدند. ﴿یَظُنُّونَ بِٱللَّهِ غَیۡرَ ٱلۡحَقِّ ظَنَّ ٱلۡجَٰهِلِیَّهِ﴾ «دربارهی خدا پندارهای نادرستی چون پندارهای زمان جاهلیت داشتند». همان طور که در آیهی دیگری میفرماید: ﴿بَلۡ ظَنَنتُمۡ أَن لَّن یَنقَلِبَ ٱلرَّسُولُ وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِلَىٰٓ أَهۡلِیهِمۡ أَبَدٗا وَزُیِّنَ ذَٰلِکَ فِی قُلُوبِکُمۡ وَظَنَنتُمۡ ظَنَّ ٱلسَّوۡءِ وَکُنتُمۡ قَوۡمَۢا بُورٗا ١٢﴾ [الفتح: ۱۲]: «بلکه شما گمان میبردید که پیغمبر و مؤمنان هرگز به سوی خانوادهی خود بر نمیگردند (و قطعاً قتل عام خواهند شد! آری) این (پندار غلط و این وسوسههای شیطانی) در دلهایتان آراسته گشته بود. و گمانهای بدی میکردید و مردمان تباه و بیسودی بودید».
اینان همچنین بودند: معتقد بودند که مشرکان وقتی در آن لحظه پیروز شدند، دیگر کار تمام شده و اسلام و اهل اسلام برای همیشه نابود شدهاند.
این تفکر، کار اهل شک و تردید است که هرگاه حادثهای ناگوار و مصیبتی پیش آید، این گمانهای بد و ناپسند به آنان دست میدهد.[۱]
(برگرفته از کتاب تیسیر العزیز شرح کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– تفسیر ابن کثیر، ۱/۴۱۹٫