یکی از مواردی که سعادت را ماندگار میکند و آن را رشد و پرورش میدهد، این است که به مسایل پیش پا افتاده اهمیت ندهی؛ پس برای انسان بلندهمّت، فقط جهان آخرت مهم است.
یکی از گذشتگان در توصیه به یکی از برادرانش میگوید: فقط به یک چیز فکر کن و برای آن غم بخور و آن رویارویی با خداوند و ایستادن در پیشگاه اوست و فقط برای آخرت خود بیندیش. ﴿یَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ لَا تَخۡفَىٰ مِنکُمۡ خَافِیَهٞ ١٨﴾ [الحاقه: ۱۸] «در آن روز (برای حساب و کتاب در پیشگاه خدا) عرضه (و حاضر) خواهید شد و چیزی از کارهایتان پنهان نخواهد ماند».
تمام غمها، کمتر و فروتر از آن هستند که ارزش غمخوارگی داشته باشند؛ فکر و اندوه این دنیا چیست و چه ارزشی دارد؟ شغلها و پستهای این دنیا، ریال، طلا و نقرهاش، فرزندان، اموال، مقام و شهرت و کاخها و خانههایش، چیزی نیستند.
خداوند متعال، در توصیف دشمنان منافق خود میگوید: ﴿أَهَمَّتۡهُمۡ أَنفُسُهُمۡ یَظُنُّونَ بِٱللَّهِ غَیۡرَ ٱلۡحَقِّ﴾ [آل عمران: ۱۵۴] «برایشان خودشان مهم است و درباره خدا گمانهای نادرستی میبرند».
ناراحتی آنها خودشان و شکمها و لذتهایشان است و هرگز همتهای بلندی ندارند.
وقتی پیامبر ج زیر درخت با مردم بیعت نمود، یکی از منافقان از مردم جدا شده و به دنبال شترش میگشت و گفت: یافتن شترم، برای من از بیعت با شما پسندیدهتر است؛ آنگاه پیامبر ج فرمود: «همه شما آمرزیده شدید جز صاحب شتر سرخ مو».
یکی از منافقان به خودش خیلی اهمیت میداد؛ پس به یارانش گفت: هنگام گرما برای جهاد بیرون نروید. آنگاه خداوند فرمود: ﴿قُلۡ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّٗاۚ﴾ [التوبه: ۸۱] «بگو: آتش دوزخ، گرمتر است».
و منافقی دیگر گفت: ﴿ٱئۡذَن لِّی وَلَا تَفۡتِنِّیٓۚ﴾ [التوبه: ۴۹] «به من اجازه ماندن بده و مرا دچار فتنه مگردان». او، فقط به فکر خودش بود. پس خداوند فرمود: ﴿أَلَا فِی ٱلۡفِتۡنَهِ سَقَطُواْۗ﴾ [التوبه: ۴۹] «آنها در فتنه افتادهاند».
منافقان دیگری بودند که برایشان اموال و خانوادههایشان مهم بود و در فکر آنها بودند. ﴿شَغَلَتۡنَآ أَمۡوَٰلُنَا وَأَهۡلُونَا﴾ [الفتح: ۱۱] «ما را اموال و خانواده هایمان به خود مشغول کرد».
اینها، فکرهای پیش پاافتاده و بیارزشی هستند که انسانهای فرومایه و بیارزش به آن میپردازند؛ اما اصحاب بزرگوارy تنها به دنبال فضل و رضامندی خدا بودند.