نخست: در مورد کسی که آشکارا فسق و فجور میکند. مانند ظلم، خلافِ آشکار و بدعتهای مخالف با سنّت. هنگامی که خلاف به اثبات رسید بر حسبِ قدرت باید جلوی آن فرد گرفته شود.. باید با او ترک ارتباط کرده و به خاطر کارش مورد مذمّت و نکوهش قرار گیرد.. بر خلاف آنکه گناهش را پنهانی و دور از چشم دیگران انجام میدهد. بر چنین شخصی باید چشم پوشاند و او را در خفا و پنهانی نصیحت نمود. و کسی که از وضعیت این فرد آگاهی دارد، باید با او قطع ارتباط نماید تا که از کارش باز آید. و نکته ضعفش را با نصیحت و خیرخواهی به او گوشزد کند.
دوم: برای ازدواج، معامله، برخورد و شاهد گرفتنِ فرد خاطی و گناهکار، باید مشورت شود. و باید فردی که قصد معامله، ازدواج یا کاری دیگر با این بزهکار را دارد، آگاه نمود که ارتباط با چنین شخصی به صلاح نیست. لذا مشورت کننده را نصیحت کرده و وضعیت آن شخص را برایش بازگو نماید)[۱].
– (اگر شخصی نمازها را ترک کرده و مرتکب منکرات میشود، و کسی با او همنشینی میکند که ترس تباهیِ دینش وجود دارد، باید وضعیت تارک الصلاه را به همنشینش توضیح داد تا از مصاحبت با او پرهیز نماید. و اگر طرف، انسان مبتدعی است که به عقاید مخالف با قرآن و سنت دعوت میدهد، یا راهی خلاف قرآن و سنت برگزیده است، و میترسد که او با کارش مردم را گمراه نماید، باید وضعیتش برای مردم توضیح داده شود تا مردم از گمراهیاش در امان باشند و حقیقت کارش را بدانند. تمام این موارد باید بر اساس خیرخواهی و نصیحت و خالص برای الله سبحانه وتعالی انجام گیرد. نه برای تخلیهی عقدههای شخصی. مثلاً میان دو شخص عداوتی دنیایی، حسادت، کینه توزی یا درگیری برای پست و مقام بوده است و بر این مبنا به بهانهی نصیحت، بدیهایش را رو کرده و در دل به دنبال تخلیهی شخصی وانتقام جویی باشد. بدون شک چنین رویکردی شیطانی است. چرا که «إنّمَا الأَعمالُ بِالنّیَّاتِ وإِنَّمَا لِکُلَّ امرِیءٍ مَا نَوَی». یعنی: «اعتبار کارها به نیت است و برای هر شخص همان است که نیت کرده است». بلکه باید ارادهی ناصح و خیرخواه این باشد که الله سبحانه وتعالی آن شخص را اصلاح نماید و دین و دنیای مسلمین را از شرش در امان دارد. و باید که در این مسیر آسانترین راه ممکن را بپیماید)[۲].
– (الله جل جلاله گاهی کشتن را برای اصلاحِ مخلوق مباح و مشروع گردانده است. او تعالی میفرماید: ﴿وَٱلۡفِتۡنَهُ أَکۡبَرُ مِنَ ٱلۡقَتۡلِ﴾: «و فتنه از کشتار بزرگتر است». یعنی گرچه در قتل و کشتار شر و فساد نهفته است، اما در فتنهی کفّار، شر و فساد بیشتری از قتل، موجود است. لذا کسی که مسلمین را از اقامهی دین الله جل جلاله منع نمیکند، کفر و فسادش فقط دامنگیر خودش میشود. از همین روست که فقها می گویند: کسی که به بدعتِ مخالف با قرآن و سنت فرا میخواند، به گونهای مجازات میشود که شخص ساکت آن گونه عقوبت نمیشود)[۳].
[۱]– همان: ج ۲۸ ص ۲۱۹ – ۲۲۰.
[۲]– همان: ج ۲۸ ص ۲۲۰- ۲۲۱.
[۳]– همان: ج ۲۸ ص ۳۵۵.